English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lectern U میز مخصوص قرائت
lecterns U میز مخصوص قرائت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
readership U قرائت
readings U قرائت
pericope U قرائت
reading U قرائت
direct reading U قرائت مستقیم
accented طرز قرائت
orthoepist U قرائت دادن
reads U قرائت کردن
interlocution U قرائت یااواز
read U قرائت کردن
accent طرز قرائت
reading rooms U قرائت خانه
reading rooms U اتاق قرائت
reading room U اتاق قرائت
reading room U قرائت خانه
picking belt U نوار قرائت
scansion U قرائت شعر باوزن
targeting U نقطه برداشت یا قرائت
targets U نقطه برداشت یا قرائت
targeted U نقطه برداشت یا قرائت
targetted U نقطه برداشت یا قرائت
intonation U طرز قرائت تلفظ
targetting U نقطه برداشت یا قرائت
unread U قرائت نشده بیسواد
intonations U طرز قرائت تلفظ
target U نقطه برداشت یا قرائت
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lectionary U صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
declamatory U مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
quadrantal error U اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
roamer U کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
especial U مخصوص
franchise U حق مخصوص
special U مخصوص
favourites U مخصوص
franchises U حق مخصوص
francs U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
specific U مخصوص
extra special U مخصوص
specifics U مخصوص
particulars U مخصوص
favourite U مخصوص
vest pocket U مخصوص
particular U مخصوص
favorites U مخصوص
special U مخصوص خاص
chorea U تشنج مخصوص
density U جرم مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
densities U جرم مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
favourite or vor U ویژه مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
g man U بازرس مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
specific U مخصوص معین
favorite U مخصوص سوگلی
exempted station U یکان مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
marque U مدل مخصوص
marque U علامت مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
heavy duty U مخصوص کارسنگین
specifics U مخصوص معین
bluck density U وزن مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special services U خدمات مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
special troops U یکانهای مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
Afro pick شانه مخصوص فر
idiosyncrasy U حال مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
specially U مخصوص خاص
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
gasket U نوعی ابزار مخصوص
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
freestone U سنگ مخصوص تراش
podium U بالکن جایگاه مخصوص
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
finishing limes U اهک مخصوص اندود
respective U بترتیب مخصوص خود
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
blower U ماشین مخصوص دمیدن
weightless U دارای وزن مخصوص کم
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
canalboat U قایق مخصوص کانال
holler U صدای مخصوص هر حیوان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
armlet U زرهء مخصوص دست
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
built up edge U لبه مخصوص نصب
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
handrails U نرده مخصوص دستگیره
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
dump box U فرف مخصوص زباله
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
dry density U وزن مخصوص خشک
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
sign language U زبان مخصوص کرها
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cuisse U زره مخصوص ران
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
cuish U زره مخصوص ران
sign languages U زبان مخصوص کرها
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
pack saddle U زین مخصوص بار
towline U طناب مخصوص صیدبالن
processor U پردازنده جانبی مخصوص
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
chancels U جای مخصوص کشیش
chancel U جای مخصوص کشیش
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
pricket U شمع مخصوص شمعدان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com