Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
working mean
U
میانگین مفروض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
datum
U
مفروض
given
U
مفروض مسلم
differential ballistic wind
U
بادبالیستیکی مفروض
supposable
U
تصور کردنی مفروض
assumed portfolio
U
اوراق بهادار مفروض
putative father of an illegitimate child
U
پدر مفروض فرزندی نامشروع
putative
U
مفروض مورد قبول عامه
aclinic line
U
خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
averages
U
میانگین
on average
[on av.]
U
در میانگین
average value
U
میانگین
mean value
U
میانگین
arithmetic mean
U
میانگین
median
U
میانگین
averaging
U
میانگین
averaged
U
در میانگین
mean high water
U
مد میانگین
meanest
U
میانگین
mean
U
میانگین
averaged
U
میانگین
average
U
میانگین
meaner
U
میانگین
moving average
U
میانگین غلتان
average discharge
U
بده میانگین
simple mean
U
میانگین ساده
average price
U
میانگین قیمت
average value
U
ارزش میانگین
average error
U
خطای میانگین
moving average
U
میانگین متحرک
average flow
U
بده میانگین
batting average
U
میانگین توپزنی
average value
U
مقدار میانگین
average life
U
عمر میانگین
simple average
U
میانگین ساده
mean velocity
U
تندی میانگین
mean low water
U
جزر میانگین
mean life
U
عمر میانگین
mean squares
U
میانگین مجذورات
mean time between failures
U
میانگین عمر
mean high water
U
اب بالای میانگین
weighted average
U
میانگین موزون
mean deviation
U
انحراف میانگین
mean depth
U
ژرفای میانگین
mean absolute deviation
U
انحراف میانگین
logarithmic mean
U
میانگین لگاریتمی
harmonic mean
U
میانگین همساز
geometric mean
U
میانگین هندسی
mean error
U
خطای میانگین
mean value
U
مقدار میانگین
density mean
U
میانگین چگالی
mean low water
U
اب پایین میانگین
average cost
U
میانگین هزینه
average
U
ایجاد میانگین
meaner
U
مقدار میانگین
averages
U
ایجاد میانگین
averaging
U
معدل میانگین
averaging
U
میانگین موفقیت
averaged
U
میانگین موفقیت
meanest
U
مقدار میانگین
averages
U
معدل میانگین
averages
U
میانگین موفقیت
average
U
میانگین موفقیت
average
U
معدل میانگین
averaged
U
معدل میانگین
averaging
U
ایجاد میانگین
mean
U
مقدار میانگین
arithmetic mean
U
میانگین حسابی
average deviation
U
انحراف میانگین
true mean
U
میانگین حقیقی
assumed mean
U
میانگین فرضی
simple mean
U
میانگین حسابی
weighted average
U
میانگین وزنی
averaged
U
ایجاد میانگین
mediums
U
وسط یا میانگین
medium
U
وسط یا میانگین
weighted mean
U
میانگین وزنی
sm
U
خطای معیار میانگین
standard error of mean
U
خطای معیار میانگین
mean sea level
U
میانگین سطح دریا
time average symmetry
U
تقارن میانگین زمانی
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
mean time to repair
U
زمان میانگین تعمیر
mean repair time
U
زمان میانگین تعمیر
average out
U
میانگین در نظر گرفتن
mean time to failure
U
زمان میانگین تاخرابی
effective
U
خروجی میانگین پردازنده
averaging
U
درجه عادی میانگین
meaner
U
معنی دادن میانگین
electrode current averaging time
U
زمان میانگین شدن
averaged
U
درجه عادی میانگین
averages
U
درجه عادی میانگین
mean
U
معنی دادن میانگین
average
U
درجه عادی میانگین
mean free path
U
مسافت ازاد میانگین
meanest
U
معنی دادن میانگین
mean range of the tide
U
میانگین ارتفاع کشند
root mean square velocity
U
جذر میانگین مجذور سرعت
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
weight average degree of polymerization
U
میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight
U
میانگین وزنی وزن مولکولی
root mean square error
U
جذر میانگین مجذور خطا
mean time between failures
U
زمان میانگین بین دو خرابی
number average molecular weight
U
میانگین عددی وزن مولکولی
number average degree of polymerization
U
میانگین عددی درجه بسپارش
bowling average
U
میانگین امتیازهای توپ انداز
earned run average
U
میانگین امتیاز کسب شده
exponential smoothing
U
روش میانگین گیری متغیروزن دار
averaging
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
batting average
U
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
pass completion average
U
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
annual average score
U
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
mtbf
U
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
averaged
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averages
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
MEPs
U
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
MEP
U
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
variance
U
میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
average
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
root mean square
U
ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
mean free for scattering
U
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
scattering mean free path
U
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path
U
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation
U
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
average
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
averaging
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
arithmetic mean
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
averaged
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
averages
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean free path absorption
U
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path
U
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com