English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
Scotland U اسکاتلند
north britain U اسکاتلند
kirk U کلیسای اسکاتلند
scotland yard U اسکاتلند یارد
writership U نویسندگی
writings U نویسندگی
the profession of letters U نویسندگی
writing U نویسندگی
procuration fiscal U دادستان بخش در اسکاتلند
lord advocate U دادستان کل مامور به اسکاتلند
authorship U نویسندگی احداث
pen-names U نام نویسندگی
pen-name U نام نویسندگی
pen name U نام نویسندگی
considered as a writen U از نظر نویسندگی
orkney lslands U جزیره اورکنی درشمال اسکاتلند
hackwork U نویسندگی وهنرپیشگی سودطلبانه
hebrides U جزایر هیبرید واقع در غرب اسکاتلند
gael U مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
hackwork U نویسندگی برای کسب معیشت
victorianism U سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
potboil U برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
author U : نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
ism U مکتب
schools U مکتب
school U مکتب
vienna school U مکتب وین
utilitarianism U مکتب انتفاعی
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
cartesianism U مکتب دکارت
cabalism U مکتب حروفیون
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
cynicism U مکتب کلبیون
cynism [rare] [cynicism] U مکتب کلبیون
Impressionism U مکتب تجسم
association school U مکتب تداعی
cults U مکتب تفکر
cult U مکتب تفکر
austrian school U مکتب اتریشی
zurich school U مکتب زوریخ
banking school U مکتب بانکداری
protectionism U مکتب حمایتی
Classicism U مکتب کلاسیسم
existentialism U مکتب اگزیستانسیالیزم
eclecticism U مکتب التقاطی
school U مکتب نحله
monetary school U مکتب پولی
mesmerism U مکتب مسمر
schools U مکتب نحله
operationism U مکتب عملی
manchester school U مکتب منچستر
schools U مکتب دبستان
lamarckianism U مکتب لامارک
lamarckism U مکتب لامارک
leipzig school U مکتب لایپزیک
operationalism U مکتب عملی
orthodox school U مکتب کلاسیک
imagism U مکتب تخیل
mathematical school U مکتب ریاضی
egalitarianism U مکتب مساوات
freudianism U مکتب فروید
freudism U مکتب فروید
salpetriere school U مکتب سالپتریر
roman school U مکتب رفائیل
school U مکتب دبستان
nancy school U مکتب نانسی
historcicism U مکتب تاریخی
raphael school U مکتب رفائیل
materialism U مکتب مادیت
classical economics U مکتب کلاسیک در اقتصاد
monetarism U مکتب اصالت پول
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
realist U پیرو مکتب realism
realists U پیرو مکتب realism
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
individualism U مکتب اصالت فرد
semeiotic U مکتب علائم رمزی
imagism U مکتب شعر جدید
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
keynesian economics U مکتب اقتصادی کینز
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
monetarism U مکتب پول گرایی
Pre-Raphaelite U مکتب پیش رافائلی
hedonism U مکتب رفاه طلبی
Pre-Raphaelites U مکتب پیش رافائلی
cubism U مکتب کوبیسم درنقاشی
sects U مکتب فلسفی بخش
sect U مکتب فلسفی بخش
semiotic U مکتب علائم رمزی
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
humanism U مکتب اصالت انسان
egalitarianism U مکتب مساوات بشر
schools U مکتب علمی یافلسفی
egalitarianism U مکتب تساوی طلب
school U مکتب علمی یافلسفی
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
protectionism U مکتب طرفدار حمایت
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
academies U مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy U مکتب وروش تدریس افلاطونی
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
dialectical idealism U مکتب جدلی ایده الی
Pre-Raphaelite U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
academies U مکتب انجمن ادباء و علماء
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
Pre-Raphaelites U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
monetarist U هوادار مکتب پول گرایی
academy U مکتب انجمن ادباء و علماء
Pre-Raphaelites U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
bald style U روش و مکتب ساده وبی لطافت
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
Pre-Raphaelite U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
flamboyant U زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
new marxism U مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
re U درباره .....
re- U درباره
re- U درباره .....
about U درباره
concerning U درباره
in re U درباره
touching U درباره
re U درباره
quoad U درباره
toward U درباره
on U درباره
to reflect [on] U فکرکردن [درباره]
respecting U درخصوص درباره
of U در سوی درباره
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
towards U درباره مقارن
nomographer U نویسنده کتاب درباره
to nag [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to moan U قر زدن [درباره چیزی]
to gripe U قر زدن [درباره چیزی]
to grouch U قر زدن [درباره چیزی]
traversabel U سخنرانی درباره مسافرت
to kvetch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
price expectation U انتظارات درباره قیمت
to bitch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
travelogs U سخنرانی درباره مسافرت
travelogues U سخنرانی درباره مسافرت
travelogue U سخنرانی درباره مسافرت
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
book review U مقاله درباره کتاب
to grouse [about somt.] U نق نق زدن [درباره چیزی]
monograph U رساله درباره یک موضوع
monographs U رساله درباره یک موضوع
I am hopeful about the future. U درباره آینده امیدوارهستم
to think [of] U فکر کردن [درباره]
to reflect [on] U تامل کردن [درباره]
all about U همه چیز درباره
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
to grouch U نق نق زدن [درباره چیزی]
gospels U بشارت درباره مسیح
to bitch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
gospel U بشارت درباره مسیح
to nag [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to moan U نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
attend to U نظر دادن درباره
to gripe U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U قر زدن [درباره چیزی]
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
to nag [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to moan U گله کردن [درباره چیزی]
to gripe U گله کردن [درباره چیزی]
to grouch U گله کردن [درباره چیزی]
to moan U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouch U غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U غرغر کردن [درباره چیزی]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com