English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pesthole U مکان مستعد برای بیماری واگیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epidemics U واگیر بیماری همه گیر
epidemic U واگیر بیماری همه گیر
prone U سرازیر مستعد برای انجام کار
end in itself <idiom> U مکان کافی برای راحت بودن
laparotomy U شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
catching U واگیر
infectious U واگیر
contagious U واگیر
contagium U واگیر
communicable U واگیر
contagions U سرایت ناخوشی واگیر
contagion U سرایت ناخوشی واگیر
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
sequela U بیماری ناشی از بیماری دیگر
arm U وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
guidable U مستعد
subject to tuberculosis U مستعد سل
susceptible U مستعد
prone U مستعد
apt U مستعد
susceptive U مستعد
capable U مستعد
insusceptible U غیر مستعد
unpregnant U غیر مستعد
susceptibility U مستعد بودن
cursorial U مستعد دویدن
predisposes U مستعد کردن
inclines U مستعد شدن
incline U مستعد شدن
presentient U قبلا مستعد
susceptible of change U مستعد تغییر
predisposing U مستعد کردن
predispose U مستعد کردن
predisposed U مستعد کردن
fluctuable U مستعد ترقی و تنزل
damageable U مستعد خراب شدن
She is prone to it . She is itching for it . U ماده اش مستعد است
it threatens to rain هوا مستعد باریدن
susceptible U حساس مستعد پذیرش
firetrap U ساختمان مستعد اتش سوزی
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
fluctuable U مستعد بالا و پائین رفتن مواج
euryhaline U مستعد زندگی درابهای خیلی شور
bluest U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
blue U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
bluer U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
dominative U تحکم کننده مستعد تحکم
dispose U مرتب کردن مستعد کردن
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
purlieus U مکان جا
spots U مکان
place U جا مکان
locus U مکان
place U مکان
places U جا مکان
places U مکان
space U مکان
spaces U مکان
placing U جا مکان
placing U مکان
stead U مکان
locations U مکان
location U مکان
there U ان مکان
sites U مکان
stabilisers U مکان
site U مکان
part U مکان
illocal U بی مکان
spot U مکان
sited U مکان
stabilizer U مکان
maladies U بیماری
malady U بیماری
illnesses U بیماری
illness U بیماری
disease U بیماری
diseases U بیماری
virulent <adj.> U بیماری زا
pathogenic U بیماری زا
epizootic U بیماری
locality U موضع مکان
shift U تغییر مکان
displaciment U تغییر مکان
nowheres U در هیچ مکان
sign position U مکان علامت
displaciment U تفاوت مکان
locative U دال بر مکان
shifted U تغییر مکان
storage location U مکان ذخیره
storage location U مکان انباره
shifts U تغییر مکان
adverb of place U فرف مکان
locations U مکان یابی
screen position U مکان صفحه
clearing U مکان مسطح
nowhere U در هیچ مکان
cursors U مکان نما
unit position U مکان واحد
otherwhere U در مکان دیگر
topographer U مکان نگار
topology U مکان شناسی
clearings U مکان مسطح
facility U مکان ساختمان
topography U مکان نگاری
topologist U مکان شناس
location U مکان یابی
left shift U تغییر مکان به چپ
cursor U مکان نما
displeacement of water U تغییر مکان اب
location counter U مکان شمار
locus U مکان هندسی
public place U مکان عمومی
moved U نقل مکان
change of place U تغییر مکان
moves U نقل مکان
placing U مکان موقع
memory location U مکان حافظه
localities U موضع مکان
places U مکان موقع
print position U مکان چاپ
ubiety U کیفیت مکان
displacement U تغییر مکان
place learning U مکان اموزی
place of honor U مکان پر افتخار
response position U مکان جواب
loci U مکان هندسی
move U نقل مکان
place U مکان موقع
ailments U بیماری مزمن
alzeimer's disease U بیماری الزایمز
advantage by illness U بهره بیماری
sick bed U بستر بیماری
sick leave U استراحت بیماری
ailment U بیماری مزمن
psychosis U بیماری روانی
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
encephalopathy U بیماری مغزی
pathognomy U بیماری شناسی
pick's syndrome U بیماری پیک
pick's disease U بیماری پیک
radiation sickness U بیماری اشعه
radiation sickness U بیماری تابشی
radiation sickness U بیماری برتابشی
legionnaires' disease U بیماری لژیونرها
herpes simplex U بیماری تب خال
mental disorder U بیماری روانی
mental illness U بیماری روانی
tay sach's disease U بیماری تی- ساکس
remission U بهبودی بیماری
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
Diagnosis. U تشخیص بیماری
VD U بیماری زهروی
VD U بیماری مقاربتی
pott's disease U بیماری پوت
mental disease U بیماری روانی
catamnesis U تاریخچه بیماری
AIDS U بیماری سیدا
pathogenesis U بیماری زایی
to have something [a disease, an illness] U بیماری گرفتن
to be laid up with something U بیماری گرفتن
neuropathy U بیماری عصب
insect vectors U حشرات بیماری زا
symptomatic U نشانه بیماری
illness U بیماری کسالت
illnesses U بیماری کسالت
nosophilia U بیماری خواهی
nosophobia U بیماری هراسی
pathophobia U بیماری هراسی
parkinsonism U بیماری پارکینسون
AIDS U بیماری ایدز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com