Perdic | مکان افقی ثابت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	horizontal stabilizer U	مکان افقی ثابت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	elevators U	مکان افقی متحرک
	elevator U	مکان افقی متحرک
	horizontal tab U	حرکت مکان نما به صورت افقی
	rate joystick U	سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
	divided landing gear U	ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
	adaptive channel allocation U	تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
	carpet loom U	دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
	barnstorms U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorming U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorm U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstormed U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	left shift U	تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	levels U	تراز سطح افقی افقی کردن
	levelled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	leveled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	plane U	افقی سطح افق افقی کردن
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	planed U	افقی سطح افق افقی کردن
	planes U	افقی سطح افق افقی کردن
	planing U	افقی سطح افق افقی کردن
	sliding wedge U	گاوه افقی یاکولاس افقی
	peeking U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeked U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeks U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peek U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	displacement U	اختلاف مکان تغییر مکان
	moved U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	move U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	moves U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	static employment U	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	static test U	ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
	fixed capital U	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
	standing orders U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	standing order U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	migration U	نقل مکان نقل مکان کردن
	sample U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	sampled U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	standing U	ثابت دستورالعمل ثابت
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	laterad U	افقی
	lateral U	افقی
	horizontal U	افقی
	there U	ان مکان
	placing U	جا مکان
	sited U	مکان
	sites U	مکان
	locus U	مکان
	stead U	مکان
	site U	مکان
	stabilisers U	مکان
	stabilizer U	مکان
	place U	جا مکان
	purlieus U	مکان جا
	place U	مکان
	places U	جا مکان
	spaces U	مکان
	spots U	مکان
	spot U	مکان
	space U	مکان
	places U	مکان
	placing U	مکان
	part U	مکان
	illocal U	بی مکان
	location U	مکان
	locations U	مکان
	horizontal wedge U	گاوه افقی
	horizontal taping U	مساحی افقی
	trunnion U	پاشنه افقی
	horizontal section U	برش افقی
	trunnion U	مفصل افقی
	horizontal boring U	سوراخکاری افقی
	horizontal wedge U	کولاس افقی
	straight U	افقی بطورسرراست
	straightest U	افقی بطورسرراست
	landscape orientation U	تمایل افقی
	transom U	وادار افقی
	transom U	الت افقی
	horizontal scrolling U	حرکت افقی
	horizontal pump U	پمپ افقی
	horizontal polarization U	قطبش افقی
	horizontal U	سطح افقی
	horizontal disparity U	ناهمخوانی افقی
	horizontal crossbar U	میله افقی
	horizontal combination U	ترکیب افقی
	horizontal candlepower U	شمع افقی
	cross beam U	تیر افقی
	cross head U	تیر افقی
	cross hatch U	هاشور افقی
	crosscut saw U	اره افقی بر
	horizontal growth U	رشد افقی
	horizontal hook U	قلاب افقی
	yardarm U	بازوی افقی
	transverse plane U	صفحه افقی
	horizontal plane U	صفحه افقی
	horizontal mobility U	تحرک افقی
	horizontal loading U	کولاس افقی
	horizontal integration U	انضمام افقی
	horizontal integration U	تمرکز افقی
	horizontal integration U	ادغام افقی
	cross level U	افقی کردن
	jack arch U	طاق افقی
	brise-soleil U	پرده افقی
	tier U	ردیف افقی
	brise-soleil U	کرکره افقی
	horizontally U	بطور افقی
	straighter U	افقی بطورسرراست
	ordinate U	حور افقی
	cross-beam U	تیر افقی
	rhumb U	دایره افقی
	tiers U	ردیف افقی
	abscissa U	بعد افقی
	putlog or lock U	تیر افقی
	horizontal cornice U	رخ بام افقی
	abscissa U	محور افقی
	plain coordinates U	مختصات افقی
	topography U	مکان نگاری
	public place U	مکان عمومی
	displaciment U	تفاوت مکان
	displaciment U	تغییر مکان
	locative U	دال بر مکان
	displeacement of water U	تغییر مکان اب
	loci U	مکان هندسی
	locus U	مکان هندسی
	place of honor U	مکان پر افتخار
	cursor U	مکان نما
	cursors U	مکان نما
	print position U	مکان چاپ
	place learning U	مکان اموزی
	response position U	مکان جواب
	storage location U	مکان ذخیره
	facility U	مکان ساختمان
	topographer U	مکان نگار
	topologist U	مکان شناس
	topology U	مکان شناسی
	nowhere U	در هیچ مکان
	adverb of place U	فرف مکان
	left shift U	تغییر مکان به چپ
	storage location U	مکان انباره
	ubiety U	کیفیت مکان
	unit position U	مکان واحد
	otherwhere U	در مکان دیگر
	nowheres U	در هیچ مکان
	screen position U	مکان صفحه
	sign position U	مکان علامت
	memory location U	مکان حافظه
	location counter U	مکان شمار
	change of place U	تغییر مکان
	localities U	موضع مکان
	locality U	موضع مکان
	displacement U	تغییر مکان
	shifted U	تغییر مکان
	places U	مکان موقع
	move U	نقل مکان
	place U	مکان موقع
	moved U	نقل مکان
	shifts U	تغییر مکان
	moves U	نقل مکان
	locations U	مکان یابی
	location U	مکان یابی
	clearings U	مکان مسطح
	clearing U	مکان مسطح
	placing U	مکان موقع
	shift U	تغییر مکان
	horizontal labor mobility U	تحرک افقی کارگر
	breastsummer U	تیر افقی سردر
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	horizontal phase control U	تنظیم فاز افقی
	lateral U	واقع درخط افقی
	x plates U	صفحات انحراف افقی
	X coordinate U	مختصات بردار افقی
	crossbar U	تیرک افقی دروازه
	laterad U	واقع درخط افقی
	mean horizontal candlepower U	شمع افقی متوسط
	crossbars U	تیرک افقی دروازه
	horizontal synchronizing U	همزمان ساز افقی
	dragon-tie U	تیر افقی گوشه ها
	transverse adduction U	نزدیک کردن افقی
	common roof U	تیرچه افقی خرپا
	horizontal social mobility U	تحرک افقی اجتماعی
	grand pianos U	پیانوی بزرگ و افقی
	transverse abduction U	دور کردن افقی
	transom U	الت افقی کمرکش
	horizontal shearing stress U	تنش برش افقی
	grand piano U	پیانوی بزرگ و افقی
	x axis U	بردار افقی گراف
	lateralrelationship U	نسبت در خط افقی از پهلو
	cross level U	حباب تراز افقی
	horizontal loom U	دار افقی [قالی]
	ridge pole U	کش دیرک افقی چادر
	advection U	جابجایی افقی هوا
	bar U	میله افقی در پرش