Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
barometers
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure
U
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
tonometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
barometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
mechanism
U
مکانیسم
mechanisms
U
مکانیسم
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
delay arming
U
مکانیسم تاخیری
adjustment mechanism
U
مکانیسم سازگاری
defense mechanism
U
مکانیسم دفاعی
antisubmarine action
U
مکانیسم ضد زیردریایی
associative mechanism
U
مکانیسم تجمعی
market mechanism
U
مکانیسم بازار
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
firing mechanism
U
مکانیسم اتش
breech mechanism
U
مکانیسم کولاس
print engine
U
مکانیسم چاپ
feedback mechanism
U
مکانیسم بازخوری
cintrol mechanism
U
مکانیسم کنترل
counter mechanism
U
مکانیسم شمارشگر
dissociative mechanism
U
مکانیسم تفکیکی
presses
U
دستگاه فشار
press
U
دستگاه فشار
low potential system
U
دستگاه کم فشار
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
combination influence
U
مکانیسم عامل مرکب
electron transfer mechanism
U
مکانیسم انتقال الکترون
firing stop mechanism
U
مکانیسم ضامن اتش
recoil mechanism
U
مکانیسم عقب نشینی
sour grapes mechanism
U
مکانیسم ناچیز انگاری
releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی
servomechanism
U
مکانیسم فرمان یار
tractor feed mechanism
U
مکانیسم تغذیه تراکتوری
high tension measurement bridge
U
پل اندازه گیری فشار قوی
high tension apparatus
U
دستگاه فشار قوی
direct action
U
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
innate releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی فطری
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
high tension bridge equipment
U
دستگاه ازمایش فشار قوی
slide chasse
U
حرکت با یک پا بجلو و فشار
webbing
U
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
static vent
U
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
poking
U
فشار با نوک انگشت حرکت
pokes
U
فشار با نوک انگشت حرکت
poked
U
فشار با نوک انگشت حرکت
poke
U
فشار با نوک انگشت حرکت
servomechanism
U
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
clicked
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
click
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicking
U
فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
genetics
U
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sense probe
U
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
pitot pressure
U
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
pressure breathing
U
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
pushes
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
combined influence mine
U
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
atmosphere
U
فشار جو
pressured
U
فشار
pushes
U
فشار
push
U
فشار
pressures
U
فشار
tension
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
tensions
U
فشار
pushed
U
فشار
weight
U
فشار
isobar
U
هم فشار
isopiestic
U
هم فشار
fantod
U
فشار
pressure
U
فشار
line of thrust
U
خط فشار
isobars
U
تک فشار
isobars
U
هم فشار
isobar
U
تک فشار
atmospheres
U
فشار جو
low pressure
U
فشار کم
total pressure
U
فشار کل
isobare
U
هم فشار
exertions
U
فشار
exertion
U
فشار
brunt
U
فشار
growing pains
U
فشار
pressuring
U
فشار
distraint
U
فشار
impact
U
فشار
presses
U
فشار
strokes
U
فشار با پا
stroked
U
فشار با پا
back iron
U
بن فشار
stroke
U
فشار با پا
thrusting
U
فشار
press
U
فشار
violence
U
فشار
thrusts
U
فشار
stroking
U
فشار با پا
impacts
U
فشار
sense of pressure
U
حس فشار
pressure sense
U
حس فشار
thrust
U
فشار
zipped
U
فشار
zipping
U
فشار
ice push
U
فشار یخ
pressure curve
U
خم فشار
zip
U
فشار
zips
U
فشار
compression
U
فشار
water pressure
U
فشار اب
hydraulic pressure
U
فشار اب
barometric pressure
U
فشار جو
stress
U
فشار
pressor
U
فشار زا
strains
U
فشار
constraint
U
فشار
stresses
U
فشار
strain
U
فشار
back pressure
U
پی فشار
atmospheric pressure
U
فشار جو
pressing
U
فشار
pressure vessel
U
فشار
stressing
U
فشار
voltages
U
فشار الکتریکی
pressure groups
U
گروه فشار
pressure
U
فشار هوا
tension adjustment
میزان فشار
high pressure
U
فشار زیاد
atmospheric pressure
U
فشار هوا
gage pressure
U
فشار مانومتری
atmospheric pressure
U
فشار اتمسفری
antiblackout suit
U
لباس ضد فشار اب
baroreceptor
U
گیرنده فشار
vapour pressure
U
فشار بخار اب
hydraulic pressure
U
فشار هیدرولیکی
The pressure of the atmosphere
U
فشار جو ؟( اتمسفر )
high pressure area
U
منطقه پر فشار
gage pressure
U
فشار گیج
voltage
U
فشار الکتریکی
high tension magneto
U
مگنت پر فشار
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
stressing
U
فشار اوردن بر
stressing
U
فشار روانی
stresses
U
فشار اوردن بر
stresses
U
فشار روانی
barometric pressure
U
فشار هوا
stress
U
فشار اوردن بر
stress
U
فشار روانی
back wash
U
فشار عقب اب
high tension
U
فشار قوی
cold water test pressure
U
ازمایش فشار اب
back pressure
U
فشار متقابل
high pressure line
U
خط فشار قوی
high tension line
U
خط فشار قوی
high voltage line
U
خط فشار قوی
bearing pressure
U
فشار یاطاقان
bearing pressure
U
فشار بردگاهی
axial compression
U
فشار محوری
axial pressure
U
فشار اسهای
axial pressure
U
فشار مرکزی
axial thrust
U
فشار محوری
barometric pressure
U
فشار بارومتری
ciderpress
U
میوه فشار
absolute pressure
U
فشار مطلق
increase of pressure
U
افزایش فشار
induction voltage
U
فشار القائی
wind pressure
U
فشار باد
carebaria
U
احساس فشار در سر
push
U
فشار دادن
yerk
U
فشار دادن
pushed
U
فشار دادن
group pressure
U
فشار گروهی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com