English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adjustment mechanism U مکانیسم سازگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
mechanisms U مکانیسم
mechanism U مکانیسم
dissociative mechanism U مکانیسم تفکیکی
print engine U مکانیسم چاپ
market mechanism U مکانیسم بازار
firing mechanism U مکانیسم اتش
counter mechanism U مکانیسم شمارشگر
associative mechanism U مکانیسم تجمعی
feedback mechanism U مکانیسم بازخوری
breech mechanism U مکانیسم کولاس
delay arming U مکانیسم تاخیری
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
antifriction device U مکانیسم ضد اصطکاک
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
combination influence U مکانیسم عامل مرکب
firing stop mechanism U مکانیسم ضامن اتش
sour grapes mechanism U مکانیسم ناچیز انگاری
recoil mechanism U مکانیسم عقب نشینی
releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی
servomechanism U مکانیسم فرمان یار
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
innate releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی فطری
direct action U مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
fitness U سازگاری
agreeableness U سازگاری
salubrity U سازگاری
pc compatibility U سازگاری با PC
accord سازگاری
consentaneity U سازگاری
salucrity U سازگاری
agreeability U سازگاری
incompatibility U نا سازگاری
adjustment U سازگاری
adjustments U سازگاری
maladjustments U کژ سازگاری
maladjustment U کژ سازگاری
compatibility U سازگاری
accords U :سازگاری
adaptability U سازگاری
amenities U سازگاری
amenity U سازگاری
consistency U سازگاری
accorded U :سازگاری
internal consistency U سازگاری داخلی
social adjustment U سازگاری اجتماعی
vocational adjustment U سازگاری شغلی
upward compatibility U سازگاری بالاگرا
consistency U توافق سازگاری
mutual consistency U سازگاری متقابل
unity U سازش سازگاری
readjustments U سازگاری مجدد
readjustment U سازگاری مجدد
compatibility U سازگاری دمسازی
harmony of interests U سازگاری منافع
consistence U توافق سازگاری
consistency check U بررسی سازگاری
adaptability U توافق سازگاری
adjustment inventory U پرسشنامه سازگاری
bell adjustment inventory U پرسشنامه سازگاری بل
accompt U سازگاری توافق
second wind U سازگاری ثانوی
downward compatibility U سازگاری بزیر
rapport U مناسبت سازگاری
adaptableness U قوه سازگاری
servomechanism U مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
adaptive disorder U اختلالات سازگاری [روانشاسی]
adjustment disorder U اختلالات سازگاری [روانشاسی]
software compatible U سازگاری نرم افزاری
software compatability U سازگاری نرم افزاری
genetics U واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
sense probe U مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
convention U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
combined influence mine U مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
upward compatible U اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com