English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stichomythia U مکالمات کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stichomythic U مربوط به مکالمات کوتاه
Other Matches
dialogue U مکالمات ادبی و دراماتیک
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
dialogues U مکالمات ادبی و دراماتیک
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
wiretap U ضبط و کنترل سری مکالمات
stenotype U دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
teleprocessing U تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
wiretapper U جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
wats U Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
ciphony U رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
long-distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
little U کوتاه
dumpy U کوتاه
stockier U کوتاه
stunts U کوتاه
stunting U کوتاه
curtal U کوتاه
stunt U کوتاه
synoptic U کوتاه
pygmies U کوتاه
concise U کوتاه
stockiest U کوتاه
short U کوتاه
puny U قد کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
shorter U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
pygmy U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
stocky U کوتاه
dwarfish U کوتاه
bas relif U کوتاه
low U کوتاه
succinct U کوتاه
pigmies U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
shortest U کوتاه
scut U دم کوتاه
liliputian U قد کوتاه
pigmy U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
down U کوتاه
of short duration U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
strop U طناب کوتاه
poops U صدای کوتاه
poop U صدای کوتاه
shortens U کوتاه تر کردن
shortens U کوتاه کردن
shortening U کوتاه شدگی
chitchat U صحبت کوتاه
abbreviated U کوتاه شده
curtailed U کوتاه کردن
shortened U کوتاه تر کردن
curtail U کوتاه کردن
pigmies U ادم کوتاه قد
pygmy U ادم کوتاه قد
truncation U کوتاه سازی
briefer U کوتاه مختصر
curt U کوتاه ومختصر
briefest U کوتاه مختصر
brief U کوتاه مختصر
formulate U کوتاه کردن
formulated U کوتاه کردن
pygmies U ادم کوتاه قد
formulates U کوتاه کردن
formulating U کوتاه کردن
idyll U چکامه کوتاه
low U کوتاه دون
truncates U کوتاه کردن
truncating U کوتاه کردن
stags U کوتاه کردن
clipping U کوتاه کردن
stag U کوتاه کردن
scurried U مسابقه کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
lie-down U استراحت کوتاه
scurry U مسابقه کوتاه
scurrying U مسابقه کوتاه
lie down U استراحت کوتاه
to look in U کوتاه کردن
to fall short U کوتاه امدن
aphorisms U سخن کوتاه
curtailing U کوتاه کردن
briefed U کوتاه مختصر
aphorism U سخن کوتاه
curtails U کوتاه کردن
truncate U کوتاه کردن
bas-reliefs U برجسته کوتاه
bas-relief U برجسته کوتاه
bas relief U برجسته کوتاه
truncated U کوتاه کردن
to cut short U کوتاه کردن
idyll U قصیده کوتاه
short run U کوتاه مدت
short drop U دراپ کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
short burst U رگبار کوتاه
short brittle U شکننده- کوتاه
short blast U سوت کوتاه
fubsy U کوتاه وکلفت
short blast U بوق کوتاه
scutter U دو باگامهای کوتاه
by pass U اتصال کوتاه
escopette U قرابینه کوتاه
escopet U قرابینه کوتاه
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
short return U برگشت کوتاه
cutty sark U دامن کوتاه
cut off U کوتاه کردن
detruncate U کوتاه کردن
detruncation U کوتاه شدگی
draw in U کوتاه شدن
short precision U دقت کوتاه
short period U دوره کوتاه
easy term U کوتاه مدت
razee U کوتاه کردن
gnomical U کوتاه لب نویس
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
intrim U کوتاه مدت
jog trot U یورتمه کوتاه
knurly U کوتاه قد کوتوله
manikin U ادم کوتاه قد
let us be brief U کوتاه کنیم
manakin U ادم کوتاه قد
mackinaw U کت کوتاه و سنگین
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
lop sided U کوتاه و بلند
morello U گیلاس دم کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
novelet U داستان کوتاه
half timber U الوار کوتاه
playlet U نمایش کوتاه
hare sighted U کوتاه بین
hide bound U کوتاه فکر
piaffer U یورتمه کوتاه
one track U کوتاه فکر
novella U رمان کوتاه
idyl U چکامه کوتاه
idyl U قصیده کوتاه
low frequency wave U موج کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
shuffled U گام کوتاه
shuffles U گام کوتاه
shuffling U گام کوتاه
shortening in U کوتاه کردن
short stories U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
term paper U رساله کوتاه
shuffle U گام کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
idylls U قصیده کوتاه
spontoon U نیزه کوتاه
shortwave U موج کوتاه
short wave U موج کوتاه
short-wave U موج کوتاه
short haul U خط سیر کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
unabridged U کوتاه نشده
abridge U کوتاه کردن
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
short term U کوتاه مدت
short splice U پیوند کوتاه
short shunt U شنت کوتاه
short service line U خط سرویس کوتاه
chip shot U ضربه کوتاه
chiton U قبای کوتاه
coatee U دامن کوتاه
conte U داستان کوتاه
correption U کوتاه کردن
bunny hop U پرش کوتاه
britches U شلوار کوتاه
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
short time U کوتاه مدت
short test bar U میله کوتاه
basso relief U برجسته کوتاه
brachydactyly U کوتاه انگشتی
breeks U شلوار کوتاه
short term U دوره کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com