Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
final assembly
U
مونتاژ نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
assembled
U
مونتاژ
assembly
U
مونتاژ
mounting
U
مونتاژ
assembles
U
مونتاژ
assembly lines
U
خط مونتاژ
assembly line
U
خط مونتاژ
assemble
U
مونتاژ
subassembly
U
مونتاژ مقدماتی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
assembly bench
U
میز مونتاژ
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
assmebling scaffold
U
داربست مونتاژ
assembly order
U
دستور مونتاژ وسایل
engine stand
U
محل مونتاژ موتور
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
clearance fit
U
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
high limit
U
حد نهایی
definitive
U
نهایی
final
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
closing
U
نهایی
ultimate
U
نهایی
finals
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
privy
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
terminals
U
نهایی
terminal
U
نهایی
assemble
U
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
assembled
U
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
attaching
U
مونتاژ کردن ثابت کردن
attaches
U
مونتاژ کردن ثابت کردن
attach
U
مونتاژ کردن ثابت کردن
assembles
U
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
final destination
U
مقصد نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
final cut
U
برش نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
extreme range
U
برد نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
end strength
U
استعداد نهایی
end user
U
کاربر نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
final act
U
سند نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
second check
U
بررسی نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
final term
U
جمله نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
grail
U
هدف نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
final
U
مسابقه نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
end product
U
محصول نهایی
end product
U
فراورده نهایی
final value
U
ارزش نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
tail end
U
قسمت نهایی انتها
endings
U
بخش نهایی چیزی
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
ending
U
بخش نهایی چیزی
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
front end
U
نرم افزار نهایی
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
finales
U
اهنگ نهایی اخر
finale
U
اهنگ نهایی اخر
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
final approach
U
مسیر نهایی فرود
face formwork
U
قالب بندی نهایی
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
goals
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
offset
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com