English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protem U شاغل مقامی بطورموقت
temporalty U بطور موقت
temporarily U بطور موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisorily U بطور شرطی یا موقت
blips U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blip U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
pontoons U پل موقت
provisional U موقت
makeshift U موقت
temporary U موقت
interim U موقت
pontoon bridge U پل موقت
pro tempore U موقت
pontoon U پل موقت
intrim U موقت
adhoc U موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
modulus vivendi U قار موقت
temporary storage U انباره موقت
tentative U ازمایشی موقت
armistice U صلح موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
protem U موقتا موقت
lean-to U پناهگاه موقت
provisional U به طور موقت
dazzling U کوری موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
buffer U حافظه موقت
short time duty U کار موقت
armistices U صلح موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
timbering U چوبست موقت
x site U انبار موقت
bretess U سنگر موقت
bretex U سنگر موقت
bretesse U سنگر موقت
bretise U سنگر موقت
bretisee U سنگر موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
term insurance U بیمه موقت
temporal life U زندگی موقت
brettys U سنگر موقت
temporary duty U شغل موقت
temporary duty U ماموریت موقت
temporary gauge U اشل موقت
temporary hardness U سختی موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
temporary road U راه موقت
modus vivendi U توافق موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
temporary wife U زوجه موقت
temporary works U کارهای موقت
stopgaps U چاره موقت
suspension U اخراج موقت
detention pending trial U حبس موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
cofferdam U بند موقت
blackouts U بیهوشی موقت
ischemia U کم خونی موقت
blackout U بیهوشی موقت
interim plan U برنامههای موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
kluged U ترسیم موقت
drop tank U تانک موقت
suspensions U اخراج موقت
bridging leon U وام موقت
false work U حائل موقت
dazzles U کوری موقت
bridging leon U اعتبار موقت
dazzled U کوری موقت
stopgap U چاره موقت
dazzle U کوری موقت
interim certificates U گواهی موقت
interim financing U پرداخت موقت
beach dump U انبار موقت ساحلی
convening authority U فرماندار موقت نظامی
hard U خطای موقت در سیستم
scrip U گواهی نامه موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
harder U خطای موقت در سیستم
hardest U خطای موقت در سیستم
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
covering note U بیمه نامه موقت
cover note U بیمه نامه موقت
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
pontoons U پل موقت نظامی زدن
pontoon U پل موقت نظامی زدن
shelling U برنامه خروج موقت
lapsing U برگشت انحراف موقت
pontonier U مامور پل موقت سازی
shell U برنامه خروج موقت
lapse U برگشت انحراف موقت
kludge U سخت افزار موقت
lapses U برگشت انحراف موقت
pontoneer U مامور پل موقت سازی
shells U برنامه خروج موقت
provisional order U دستور موقت اداری
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
provisional statement U صورت وضعیت موقت
juryrig U برپا کردن موقت
locumtenens U کفیل جانشین موقت
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
stopgap U وسیله موقت دریچه انسداد
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
keyboard buffer U حافظه موقت صفحه کلید
kludge U سیستم نرم افزار موقت
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
stopgaps U وسیله موقت دریچه انسداد
quia timet U قرار تامین دستور موقت
parley U مذاکره درباره صلح موقت
truces U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces U قرارداد متارکه موقت جنگ
truce U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truce U قرارداد متارکه موقت جنگ
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
suspended animation U وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
dazzling U سوسو زدن کور کردن موقت
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
jumper U اتصال موقت روی تخته مدار
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dazzle U سوسو زدن کور کردن موقت
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
dazzles U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzled U سوسو زدن کور کردن موقت
jumpers U اتصال موقت روی تخته مدار
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
register U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registering U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stack U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
registers U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacks U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
workfile U یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
scratch U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
soft U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softest U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
supersedeas U دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
softer U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
heaps U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
receiver U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
heaping U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heap U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
shifts U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
receivers U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
short run U زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
cooling-off periods U دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
registers U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
shift U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
register U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com