Perdic | موضوع شرط بندی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bet U	موضوع شرط بندی
	bets U	موضوع شرط بندی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	queued U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queueing U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	sequential access U	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
	queues U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queue U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
	red herring U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	red herrings U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	that is not the proposition U	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
	reversing U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverse U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverses U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reversed U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	circulars U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	circular U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	evaluation rating U	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	carpet classification U	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
	ratings U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	rating U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	telescopic U	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	wording U	جمله بندی کلمه بندی
	classifications U	طبقه بندی رده بندی
	classification U	طبقه بندی رده بندی
	lineament U	طرح بندی صورت بندی
	lineaments U	طرح بندی صورت بندی
	laggin U	اب بندی کردن اب بندی ناوها
	downgrading U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgraded U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrade U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrades U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	regrade U	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	security classification U	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	declassification U	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
	black designation U	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
	transparently U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	transparent U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	grades U	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
	group U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	grades U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	grade U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	grade U	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
	groups U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	afair U	موضوع
	matters U	موضوع
	objecting U	موضوع
	subjecting U	موضوع
	mattering U	موضوع
	subjects U	موضوع
	questions U	موضوع
	themes U	موضوع ها
	subjects U	موضوع ها
	topics U	موضوع ها
	subject [topic] U	موضوع
	topic U	موضوع
	plotless U	بی موضوع
	questioned U	موضوع
	mattered U	موضوع
	motif U	موضوع
	motifs U	موضوع
	matter U	موضوع
	head U	موضوع
	theme U	موضوع
	question U	موضوع
	topic U	موضوع
	themes U	موضوع
	text U	موضوع
	objected U	موضوع
	issue U	موضوع
	object U	موضوع
	topics U	موضوع
	direct objects U	موضوع
	propositioned U	موضوع
	indirect objects U	موضوع
	issues U	موضوع
	issued U	موضوع
	objects U	موضوع
	proposition U	موضوع
	subjected U	موضوع
	texts U	موضوع
	subject U	موضوع
	propositions U	موضوع
	propositioning U	موضوع
	criteria U	موضوع
	point U	موضوع
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	privity U	موضوع محرمانه
	irrelevant U	خارج از موضوع
	subject matter U	مطلب موضوع
	What is happening? U	موضوع چه است؟
	What gives? U	موضوع چه است؟
	grievance U	موضوع شکایت
	subject matter U	موضوع اصلی
	postulate U	اصل موضوع
	postulates U	اصل موضوع
	postulated U	اصل موضوع
	decade U	ده موضوع یا رویداد
	not to point U	بیرون از موضوع
	decades U	ده موضوع یا رویداد
	postulating U	اصل موضوع
	business U	موضوع تجارت
	at issue U	موضوع بحث
	What's the matter? U	موضوع چیه؟
	issue U	موضوع شماره
	What's on? U	موضوع چه است؟
	What's up? U	موضوع چه است؟
	What's wrong? U	موضوع چه است؟
	What's going on? U	موضوع چه است؟
	What is the matter? U	موضوع چه است؟
	What's cooking? U	موضوع چه است؟
	affaire d'honneur U	موضوع شرافتی
	a horse of another colour [different colour] U	موضوع علیحده
	problems U	معما موضوع
	sign position U	موضوع علامت
	sides of the question U	اطراف موضوع
	issues U	موضوع دعوی
	issue U	موضوع دعوی
	res ipsa loquitur U	موضوع گویاست
	businesses U	موضوع تجارت
	cases U	موضوع حالت
	beside the question U	خارج از موضوع
	issues U	موضوع شماره
	issued U	موضوع دعوی
	problem U	معما موضوع
	subject of debate U	موضوع دعوی
	subject and predicate U	موضوع و محمول
	subduce U	موضوع کردن
	side issue U	موضوع فرعی
	side issues U	موضوع فرعی
	case U	موضوع حالت
	issued U	موضوع شماره
	side show U	موضوع فرعی
	objective complement U	مکمل موضوع
	subject U	شیی موضوع
	indirect objects U	موضوع منظره
	direct objects U	موضوع منظره
	subjected U	شیی موضوع
	neither here nor there <idiom> U	بیربط به موضوع
	subjected U	رعایا موضوع
	object U	موضوع منظره
	objected U	موضوع منظره
	off the track U	از موضوع پرت
	What's behind all this? U	موضوع چه است؟
	fair game <idiom> U	موضوع تهاجم
	recitations U	تعریف موضوع
	subjecting U	رعایا موضوع
	objects U	موضوع منظره
	objecting U	موضوع منظره
	recitation U	تعریف موضوع
	lemma U	مقدمه موضوع
	subjecting U	شیی موضوع
	monomaniac U	دیوانه یک موضوع
	matter on hand U	موضوع بحث
	in question U	موضوع بحث
	in contestation U	موضوع بحث
	subjects U	رعایا موضوع
	not to the point U	خارج از موضوع
	out of question U	خارج از موضوع
	universe of discourse U	موضوع بحث
	it is a question of money U	موضوع بسته به
	subject U	رعایا موضوع
	What is it all about ? U	موضوع چیست ؟
	subjects U	شیی موضوع
	unitized load U	بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
	The contrary was proved. U	عکس موضوع ثابت شد
	causing U	موضوع منازع فیه
	That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U	ربطی به موضوع ندارد
	subjects U	مبحث موضوع مطالعه
	It deals with ... U	موضوع در باره ... است.
	gambits U	بذله موضوع بحث
	gambit U	بذله موضوع بحث
	donnee U	موضوع داستان یا درام
	The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U	موضوع بحث وصحبت ما
	causes U	موضوع منازع فیه
	that is not the question U	موضوع این نیست
	that is a matter of habit U	موضوع عادت است
	remind me ofit U	ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
	matter in hand U	موضوع مورد بحث
	monographs U	رساله درباره یک موضوع
	plots U	موضوع اصلی توط ئه
	the matter in hand U	موضوع مورد بحث
	subjecting U	مبحث موضوع مطالعه
	subjected U	مبحث موضوع مطالعه
	plot U	موضوع اصلی توط ئه
	embroglio U	گیر موضوع غامض
	stick to the point U	از موضوع خارج نشوید
	plotted U	موضوع اصلی توط ئه
	cause U	موضوع منازع فیه
	there U	دراین موضوع انجا
	at stake U	نامعلوم موضوع بحث
	i a with you on that matter U	من در ان موضوع با شماموافق هستم
	red herring <idiom> U	از موضوع اصلی دورکردن
	name of the game <idiom> U	قسمت اصلی یک موضوع
	the tax in question U	مالیات موضوع بحث
	thematic apperception test U	ازمون اندریافت موضوع
	monograph U	رساله درباره یک موضوع