English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
matter of mutual interest U موضوع دارای سود دوجانبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sonnet sequence U غزلیات دارای موضوع واحد
reciprocal U دوجانبه
bilateral U دوجانبه
mutual U دوجانبه
double faced U دوجانبه
bilateral monopoly U انحصار دوجانبه
bilateral observation U دیدبانی دوجانبه
bilateral trade U تجارت دوجانبه
double action U اقدام دوجانبه
reciprocal U معکوس دوجانبه
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
bilateral infrastructure U سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
recipocal milling U فرزکاری متقابل فرزکاری دوجانبه فرزکاری معکوس
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
issued U موضوع
issues U موضوع
topics U موضوع
issue U موضوع
questions U موضوع
subject U موضوع
motif U موضوع
questioned U موضوع
matter U موضوع
subjects U موضوع ها
proposition U موضوع
matters U موضوع
subjecting U موضوع
plotless U بی موضوع
mattering U موضوع
afair U موضوع
subjects U موضوع
motifs U موضوع
subjected U موضوع
question U موضوع
object U موضوع
propositions U موضوع
objects U موضوع
direct objects U موضوع
objecting U موضوع
indirect objects U موضوع
head U موضوع
objected U موضوع
criteria U موضوع
themes U موضوع
theme U موضوع
topics U موضوع ها
themes U موضوع ها
propositioned U موضوع
mattered U موضوع
point U موضوع
propositioning U موضوع
texts U موضوع
text U موضوع
topic U موضوع
topic U موضوع
subject [topic] U موضوع
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
postulating U اصل موضوع
postulated U اصل موضوع
cases U موضوع حالت
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
postulate U اصل موضوع
What's cooking? U موضوع چه است؟
at issue U موضوع بحث
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
problem U معما موضوع
case U موضوع حالت
postulates U اصل موضوع
problems U معما موضوع
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
What is happening? U موضوع چه است؟
side issues U موضوع فرعی
decade U ده موضوع یا رویداد
decades U ده موضوع یا رویداد
it is a question of money U موضوع بسته به
lemma U مقدمه موضوع
side issue U موضوع فرعی
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
What's on? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What gives? U موضوع چه است؟
What's the matter? U موضوع چیه؟
matter on hand U موضوع بحث
beside the question U خارج از موضوع
businesses U موضوع تجارت
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
business U موضوع تجارت
privity U موضوع محرمانه
not to point U بیرون از موضوع
subjected U رعایا موضوع
subjecting U شیی موضوع
universe of discourse U موضوع بحث
recitations U تعریف موضوع
recitation U تعریف موضوع
off the track U از موضوع پرت
monomaniac U دیوانه یک موضوع
subjecting U رعایا موضوع
subjects U شیی موضوع
objecting U موضوع منظره
objective complement U مکمل موضوع
What's behind all this? U موضوع چه است؟
out of question U خارج از موضوع
direct objects U موضوع منظره
not to the point U خارج از موضوع
objects U موضوع منظره
irrelevant U خارج از موضوع
subject U شیی موضوع
objected U موضوع منظره
subject matter U مطلب موضوع
subject U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
subject matter U موضوع اصلی
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
issued U موضوع شماره
sides of the question U اطراف موضوع
subject and predicate U موضوع و محمول
grievance U موضوع شکایت
side show U موضوع فرعی
sign position U موضوع علامت
subduce U موضوع کردن
issues U موضوع دعوی
subjects U رعایا موضوع
issued U موضوع دعوی
issue U موضوع دعوی
subject of debate U موضوع دعوی
issue U موضوع شماره
in contestation U موضوع بحث
in question U موضوع بحث
issues U موضوع شماره
embroglio U گیر موضوع غامض
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
bets U موضوع شرط بندی
bet U موضوع شرط بندی
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
topicality U موضوع موردبحث روز
question in dispute U موضوع متنازع فیه
donnee U موضوع داستان یا درام
monographs U رساله درباره یک موضوع
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
the matter is perplexed U موضوع درهم است
that is a matter of habit U موضوع عادت است
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
the matter in hand U موضوع مورد بحث
that is not the question U موضوع این نیست
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
the tax in question U مالیات موضوع بحث
monograph U رساله درباره یک موضوع
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
gambits U بذله موضوع بحث
gambit U بذله موضوع بحث
at stake U نامعلوم موضوع بحث
contested area U منطقه موضوع اختلاف
subjects U مبحث موضوع مطالعه
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
it is a question of money U موضوع پول است
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
vexata questio U موضوع متنازع فیه
matter in hand U موضوع مورد بحث
cause U موضوع منازع فیه
plotted U موضوع اصلی توط ئه
plot U موضوع اصلی توط ئه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com