Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
localization
U
موضع یابی
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
involution
U
توان یابی قوه یابی
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
functioning
[manner of functioning]
U
کارکرد
function
U
کارکرد
functionality
U
کارکرد
running
U
کارکرد
earning
U
کارکرد
workings
{pl}
U
کارکرد
emergency operation
U
کارکرد
functions
U
کارکرد
functioned
U
کارکرد
mechanics
{pl}
U
کارکرد
functional principle
[Technology]
U
کارکرد
way of functioning
U
کارکرد
operation
U
کارکرد
mode of operation
[Technology]
U
کارکرد
manner of functioning
U
کارکرد
returned
U
عملکرد کارکرد
anergasia
U
زوال کارکرد
motor function
U
کارکرد حرکتی
returning
U
عملکرد کارکرد
mand function
U
کارکرد خواستاری
return
U
عملکرد کارکرد
ego function
U
کارکرد خود
returns
U
عملکرد کارکرد
secondary function
U
کارکرد ثانوی
mental function
U
کارکرد ذهنی
empty running
U
کارکرد خالی
optimal performance
U
کارکرد بهینه
open shot
U
با کارکرد ازاد
tact function
U
کارکرد نامیدن
open shop
U
با کارکرد ازاد
output
U
کارکرد فرفیت
outputs
U
کارکرد فرفیت
adaptive functioning
U
کارکرد انطباقی
empty running
U
کارکرد بی اثر
functionalism
U
کارکرد گرایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
diaschisis
U
کارکرد پریشی جانبی
operating ratio
U
نسبت کارکرد موتور یا ناو
tut work
U
کاری که مزد ان از روی کارکرد داده میشود
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
admin
U
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
lodgment or lodge
U
موضع
lodgment
U
موضع
sited
U
موضع
sites
U
موضع
site
U
موضع
localities
U
موضع
emplacement
U
موضع
positioned
U
موضع
locality
U
موضع
locations
U
موضع
location
U
موضع
attack position
U
موضع تک
spot
U
موضع
position
U
موضع
spots
U
موضع
defects
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defected
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
locality
U
موضع مکان
stand
U
مکث موضع
turnabouts
U
تغییر موضع
position
U
وضعیت موضع
the seat of pain
U
موضع درد
inposition
U
مستقر در موضع
displacement
U
تغییر موضع
inposition
U
به موضع رفتن
positioned
U
وضعیت موضع
emplacement
U
موضع گرفتن
firing position
U
موضع تیر
turnabout
U
تغییر موضع
localities
U
موضع مکان
occupation of position
U
اشغال موضع
assumed position
U
موضع فرضی
battle position
U
موضع نبرد
block house
U
موضع مستحکم
blocking position
U
موضع سد کننده
primary position
U
موضع اصلی
primary position
U
موضع ابتدایی
punch position
U
موضع منگنه
lodgement
U
موضع گیری
covered position
U
موضع پوشیده
supplementary position
U
موضع یدکی
selection of position
U
انتخاب موضع
secondary position
U
موضع فرعی
secondary position
U
موضع یدکی
supplemental
U
موضع تکمیلی
lodgment
U
موضع گیری
spots
U
لکه موضع
deployment
U
موضع صف ارایی
spot
U
لکه موضع
rendezvous area
U
موضع انتظار
delay position
U
موضع تاخیری
defense position
U
موضع پدافندی
active site
U
موضع فعال
defense position
U
موضع دفاعی
alternate position
U
موضع یدکی
alternate position
U
موضع فرعی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
confirmed location
U
موضع تایید شده
post
U
محل ماموریت موضع
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
post-
U
محل ماموریت موضع
switch position
U
موضع رابط دفاعی
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
key position
U
موضع حساس و مهم
posted
U
محل ماموریت موضع
posts
U
محل ماموریت موضع
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
error detection
U
خطا یابی
fault detection
U
عیب یابی
troubleshooting
U
اشکال یابی
fault diagnosis
U
عیب یابی
quadricycle
U
چهارچرخه یابی
fault finding
U
عیب یابی
range finding
U
مسافت یابی
fringing
U
ریشه یابی
signal detection
U
علامت یابی
sourcing
U
منابع یابی
position finding
U
موقعیت یابی
i. and evdevolution
U
توان یابی
direction finding
U
جهت یابی
mark sensing
U
نشان یابی
knowledge acquisition
آگاهی یابی
obstacle sense
U
حس مانع یابی
insinuation
U
رخنه یابی
troubleshooting
U
عیب یابی
goniometry
U
زاویه یابی
factoring
U
عامل یابی
debugger
U
اشکال یابی
cost finding
U
ارزش یابی
matchmaking
U
زوج یابی
orientation
U
جهت یابی
acquisition
U
هدف یابی
interpolation
U
درون یابی
interpolation
U
میان یابی
interpolations
U
درون یابی
interpolations
U
میان یابی
orientate
U
جهت یابی
orientates
U
جهت یابی
survey
U
زمینه یابی
surveyed
U
زمینه یابی
attainments
U
دست یابی
attainment
U
دست یابی
addressing
U
نشانی یابی
marketing
U
بازار یابی
accessing
U
دست یابی
accesses
U
دست یابی
accessed
U
دست یابی
achievement
U
دست یابی
achievements
U
دست یابی
access
U
دست یابی
positioning
U
موقع یابی
surveys
U
زمینه یابی
orientating
U
جهت یابی
levelling
U
ارتفاع یابی
edging
U
حاشیه یابی
edgings
U
حاشیه یابی
locations
U
مکان یابی
castaway
U
عمق یابی
location
U
مکان یابی
castaways
U
عمق یابی
ranging
U
مسافت یابی
summation
U
مجموع یابی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...