English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheat U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheated U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
emplacement U موضع گرفتن
emplace U جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
caught with hand in the cookie jar <idiom> U مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
block the plate U موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
defilade U درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
finish crossover U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
assumed position U موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
defense U دفاع وزارت دفاع
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
positioned U موضع
sited U موضع
sites U موضع
site U موضع
spot U موضع
localities U موضع
spots U موضع
locality U موضع
position U موضع
locations U موضع
location U موضع
emplacement U موضع
lodgment U موضع
lodgment or lodge U موضع
attack position U موضع تک
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
deployment U موضع صف ارایی
active site U موضع فعال
inposition U به موضع رفتن
inposition U مستقر در موضع
turnabouts U تغییر موضع
block house U موضع مستحکم
supplemental U موضع تکمیلی
blocking position U موضع سد کننده
position U وضعیت موضع
spots U لکه موضع
stand U مکث موضع
locality U موضع مکان
spot U لکه موضع
localities U موضع مکان
selection of position U انتخاب موضع
the seat of pain U موضع درد
alternate position U موضع یدکی
covered position U موضع پوشیده
supplementary position U موضع یدکی
defense position U موضع دفاعی
defense position U موضع پدافندی
firing position U موضع تیر
turnabout U تغییر موضع
assumed position U موضع فرضی
battle position U موضع نبرد
supplementary position U موضع تکمیلی
positioned U وضعیت موضع
delay position U موضع تاخیری
secondary position U موضع فرعی
secondary position U موضع یدکی
alternate position U موضع فرعی
displacement U تغییر موضع
localization U موضع یابی
occupation of position U اشغال موضع
lodgment U موضع گیری
primary position U موضع ابتدایی
punch position U موضع منگنه
lodgement U موضع گیری
primary position U موضع اصلی
rendezvous area U موضع انتظار
confirmed location U موضع تایید شده
switch position U موضع رابط دفاعی
post U محل ماموریت موضع
occupation of position U اشغال موضع کردن
key position U موضع حساس و مهم
post- U محل ماموریت موضع
posted U محل ماموریت موضع
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
switch position U موضع دفاعی بینابین
posts U محل ماموریت موضع
localization of function U موضع یابی کارکرد
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummies U دروغی تقلبی موضع فریبنده
preselect U پیش بینی موضع کردن
dummy U دروغی تقلبی موضع فریبنده
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
displace U جابجا شدن تغییر موضع دادن
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
permanent emplacement U موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
foreland U زمین جلوی موضع دماغه سنگر
displaced U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacing U جابجا شدن تغییر موضع دادن
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
pass shooting U شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot U موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back U تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
vindication U دفاع
parried U دفاع
fencing U دفاع
parries U دفاع
answered U دفاع
defense U دفاع
defending U دفاع
advocacy U دفاع
defence U دفاع
defends U دفاع
czech defence U دفاع چک
defended U دفاع
tae U دفاع با پا
uncovered U بی دفاع
answers U دفاع
advocation U دفاع
defend U دفاع
parry U دفاع
apologias U دفاع
apologia U دفاع
block U دفاع
blocks U دفاع
blocked U دفاع
one man block U تک دفاع
defenses U دفاع
pleading U دفاع
answer U دفاع
answering U دفاع
parrying U دفاع
munition U دفاع
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
dutch attack U دفاع برد
war department U وزارت دفاع
offensive block U دفاع تهاجمی
openings U شکافتن دفاع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com