Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the seat of pain
U
موضع درد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
organisations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
location
U
موضع
locations
U
موضع
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
post
U
محل ماموریت موضع
post-
U
محل ماموریت موضع
posted
U
محل ماموریت موضع
posts
U
محل ماموریت موضع
spot
U
موضع
spot
U
لکه موضع
spots
U
موضع
spots
U
لکه موضع
site
U
موضع
sited
U
موضع
sites
U
موضع
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
localities
U
موضع مکان
localities
U
موضع
locality
U
موضع مکان
locality
U
موضع
stand
U
مکث موضع
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
position
U
وضعیت موضع
position
U
موضع
positioned
U
وضعیت موضع
positioned
U
موضع
displacement
U
تغییر موضع
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
supplemental
U
موضع تکمیلی
deployment
U
موضع صف ارایی
active site
U
موضع فعال
alternate position
U
موضع یدکی
alternate position
U
موضع فرعی
secondary position
U
موضع یدکی
secondary position
U
موضع فرعی
assumed position
U
موضع فرضی
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
attack position
U
موضع تک
battle position
U
موضع نبرد
block house
U
موضع مستحکم
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
blocking position
U
موضع سد کننده
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
confirmed location
U
موضع تایید شده
covered position
U
موضع پوشیده
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
defense position
U
موضع دفاعی
defense position
U
موضع پدافندی
defilade
U
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
delay position
U
موضع تاخیری
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
emplacement
U
موضع
emplacement
U
موضع گرفتن
fall back
U
تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
firing position
U
موضع تیر
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
inposition
U
مستقر در موضع
inposition
U
به موضع رفتن
key position
U
موضع حساس و مهم
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
lodgement
U
موضع گیری
localization
U
موضع یابی
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
lodgment
U
موضع گیری
lodgment
U
موضع
lodgment or lodge
U
موضع
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
occupation of position
U
اشغال موضع
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
primary position
U
موضع اصلی
primary position
U
موضع ابتدایی
punch position
U
موضع منگنه
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
rendezvous area
U
موضع انتظار
Other Matches
turnabouts
U
تغییر موضع
selection of position
U
انتخاب موضع
supplementary position
U
موضع تکمیلی
supplementary position
U
موضع یدکی
turnabout
U
تغییر موضع
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
switch position
U
موضع رابط دفاعی
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com