Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supplemental
U
موضع تکمیلی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
Other Matches
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
supplement
U
تکمیلی
supplementary
U
تکمیلی
complementary
U
تکمیلی
complemental
U
تکمیلی
supplemental
U
تکمیلی
supplemantary
U
تکمیلی
supplemented
U
تکمیلی
supplementing
U
تکمیلی
supplements
U
تکمیلی
complementary demand
U
تقاضای تکمیلی
supplementary
U
تکمیلی پس اورده
insets
U
نقشه تکمیلی
inset
U
نقشه تکمیلی
adjuvent therapy
U
درمان تکمیلی
writ in aid
U
حکم تکمیلی
subsidiary foods
U
غذاهای تکمیلی
supplementary maintenance
U
نگهداشت تکمیلی
filler depot
U
انبار تکمیلی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
supplementary punishment
U
مجازات تکمیلی
supplementary charge
U
خرج تکمیلی
feeder report
U
گزارشات تکمیلی
completion test
U
ازمون تکمیلی
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
finishing touch
U
دست کاری تکمیلی
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
finish
U
دست کاری تکمیلی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
finishes
U
دست کاری تکمیلی
sustainer
U
خرج تکمیلی موشک
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
complementary metal oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
augmentation support set
U
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
complementary range
U
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
emplacement
U
موضع
attack position
U
موضع تک
lodgment or lodge
U
موضع
lodgment
U
موضع
positioned
U
موضع
position
U
موضع
spot
U
موضع
spots
U
موضع
locality
U
موضع
site
U
موضع
localities
U
موضع
sited
U
موضع
sites
U
موضع
location
U
موضع
locations
U
موضع
alternate position
U
موضع فرعی
primary position
U
موضع ابتدایی
punch position
U
موضع منگنه
delay position
U
موضع تاخیری
defense position
U
موضع پدافندی
defense position
U
موضع دفاعی
spot
U
لکه موضع
covered position
U
موضع پوشیده
rendezvous area
U
موضع انتظار
primary position
U
موضع اصلی
emplacement
U
موضع گرفتن
lodgment
U
موضع گیری
localization
U
موضع یابی
lodgement
U
موضع گیری
inposition
U
به موضع رفتن
occupation of position
U
اشغال موضع
supplementary position
U
موضع یدکی
firing position
U
موضع تیر
selection of position
U
انتخاب موضع
spots
U
لکه موضع
inposition
U
مستقر در موضع
displacement
U
تغییر موضع
locality
U
موضع مکان
assumed position
U
موضع فرضی
turnabout
U
تغییر موضع
secondary position
U
موضع یدکی
stand
U
مکث موضع
alternate position
U
موضع یدکی
position
U
وضعیت موضع
active site
U
موضع فعال
deployment
U
موضع صف ارایی
positioned
U
وضعیت موضع
secondary position
U
موضع فرعی
turnabouts
U
تغییر موضع
localities
U
موضع مکان
blocking position
U
موضع سد کننده
block house
U
موضع مستحکم
battle position
U
موضع نبرد
the seat of pain
U
موضع درد
post-
U
محل ماموریت موضع
key position
U
موضع حساس و مهم
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
posted
U
محل ماموریت موضع
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
confirmed location
U
موضع تایید شده
posts
U
محل ماموریت موضع
post
U
محل ماموریت موضع
switch position
U
موضع رابط دفاعی
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back
U
تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
defilade
U
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
organizations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organisations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com