Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
viewless
U
مورد نظر قرار نگرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unquestioned
U
مورد بازپرسی قرار نگرفته
Other Matches
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
The picture is not straight .
U
عکس کج است ( راست قرار نگرفته )
nonaligned
U
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
lazy lines
U
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
pretensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از پیوستگی بتن با میل- گردهائی که قبل از بتن ریزی تحت کشش قرار نگرفته اند
discontinuous wefts
U
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
marginalizing
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
take to task
U
مورد مواخذه قرار دادن
invaded
U
مورد تجاوز قرار دادن
invade
U
مورد تجاوز قرار دادن
applique
U
مورد استفاده قرار گرفته
to assent
U
مورد موافقت قرار دادن
marginalises
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
to bring odium on
U
مورد نفرت قرار دادن
invading
U
مورد تجاوز قرار دادن
inveigh
U
مورد حمله قرار دادن
inveighed
U
مورد حمله قرار دادن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن
utilize
U
مورد استفاده قرار دادن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن
marginalised
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن
inveighs
U
مورد حمله قرار دادن
marginalising
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalize
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalized
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
inveighing
U
مورد حمله قرار دادن
marginalizes
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
to receive attantion
U
مورد توجه قرار گرفتن
invades
U
مورد تجاوز قرار دادن
go for
U
مورد حمله قرار دادن
rethought
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiating
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraises
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraised
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
nursling
U
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
question
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
questioned
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
ingratiates
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
questions
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
pick to pieces
U
سخت مورد انتقاد قرار دادن
ingratiate
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiation
U
مورد لطف وتوجه قرار دادن
reappraising
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
rethink
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethinks
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiated
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
rethinking
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
condemning
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemn
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemns
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
tantalus
U
تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
lionize
U
مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
I had no opportunity to discuss the matter .
U
فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
store
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
storing
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
skim
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
thermate
U
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
Judge not , that ye be not judged.
<proverb>
U
قضاوت نکن ,تا مورد قضاوت قرار نگیرى.
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
tanner
U
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
chain stitch
U
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
unshapen
U
شکل نگرفته
unshaped
U
شکل نگرفته
unwashed
U
حمام نگرفته
clean fingered
U
رشوه نگرفته
uninspired
U
الهام نگرفته
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
landsman
U
ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
undergrad u te
U
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
uninitialized
U
ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
raw wool
U
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
surface mount technology
U
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classify
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
indirect objects
U
مورد
objects
U
مورد
direct objects
U
مورد
occasioning
U
مورد
occasioned
U
مورد
case
U
مورد
open to question
<adj.>
U
مورد شک
objecting
U
مورد
objected
U
مورد
object
U
مورد
occasions
U
مورد
cases
U
مورد
out of place
U
بی مورد
oportuneness
U
مورد
inapposite
U
بی مورد
occurence
U
مورد
unseasonable
U
بی مورد
instance
U
مورد
unseasonably
U
بی مورد
inopportune
U
بی مورد
instances
U
مورد
occasion
U
مورد
objcetionable
U
مورد ایراد
mytaceous
U
از تیره مورد
case
U
دعوی مورد
utilization
U
مورد مصرف
usage
U
مورد استفاده
taken
U
مورد تحسین
expectative
U
مورد انتظار
taken
U
مورد قبول
savoury
U
مورد پسند
instances
U
لحظه مورد
utilisation
[British]
U
مورد مصرف
object of transaction
U
مورد معامله
hold up
<idiom>
U
مورد هدف
instance
U
لحظه مورد
collector's item
U
مورد استثنائیوویژهیککلکسیون
exploitation
[utilization]
U
مورد مصرف
opportuneness
U
مورد مناسب
case
U
مورد غلاف
usage
U
مورد مصرف
dubitable
U
مورد شک مشکوک
case analysis
U
تحلیل مورد
case studies
U
مورد پژوهی
using
U
مورد مصرف
cases
U
مورد غلاف
myrtaceae
U
تیره مورد
cases
U
دعوی مورد
confutation
U
مورد تکذیب
myrtle berry
U
مورد دانه
savory
U
مورد پسند
sightly
U
مورد نظر
special case
U
مورد ویژه
noted
U
مورد ملاحظه
entitlements
U
مورد استحقاق
subject of hire
U
مورد اجاره
beloved
U
مورد علاقه
entitlement
U
مورد سزیدگی
dubious
U
مورد شک مشکوک
fishy
U
مورد تردید
undue
U
بی جهت بی مورد
requirement
U
مورد نیاز
happy
[about]
<adj.>
U
خشنود
[در مورد]
myrtle
U
مورد سبز
in no instance
U
در هیچ مورد
schreber case
U
مورد شربر
in dispute
U
مورد بحث
to make observations
[about]
[on]
U
نگریختن
[در مورد]
[به]
to make observations
[about]
[on]
U
اندیشیدن
[در مورد]
[به]
undue
U
ناروا بی مورد
unnecessary roughness
U
خشونت بی مورد
entitlement
U
مورد استحقاق
utilized
U
مورد استفاده
In this case ( instance) .
U
دراین مورد
received
U
مورد قبول
under disccussion
U
مورد بحث
As the case may be .
U
برحسب مورد( آن)
involved
U
مورد بحث
liable to prosecution
U
مورد تعقیب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com