Total search result: 282 (19 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
utilized U |
مورد استفاده |
 |
 |
usage U |
مورد استفاده |
 |
 |
usages U |
مورد استفاده |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
bridge U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
bridged U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
bridges U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
line U |
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق |
 |
 |
lines U |
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق |
 |
 |
share U |
باس مورد استفاده |
 |
 |
shared U |
باس مورد استفاده |
 |
 |
shares U |
باس مورد استفاده |
 |
 |
hand U |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
 |
 |
handing U |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
 |
 |
tartan U |
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست |
 |
 |
parallel U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallels U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
quarantine U |
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین |
 |
 |
quarantined U |
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین |
 |
 |
quarantines U |
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین |
 |
 |
quarantining U |
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین |
 |
 |
utilised U |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
 |
 |
utilised U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
utilises U |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
 |
 |
utilises U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
utilising U |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
 |
 |
utilising U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
utilize U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
utilizes U |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
 |
 |
utilizes U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
utilizing U |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
 |
 |
utilizing U |
مورد استفاده قرار دادن |
 |
 |
run U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
runs U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
store U |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
storing U |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
procedure U |
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل |
 |
 |
usage U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
usages U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
active stock U |
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد |
 |
 |
applique U |
مورد استفاده قرار گرفته |
 |
 |
capital employed U |
سرمایه مورد استفاده |
 |
 |
chcp U |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
 |
 |
civil reserve air fleet U |
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند |
 |
 |
common use U |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
 |
 |
common user items U |
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد |
 |
 |
common user supplies U |
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد |
 |
 |
day beacon U |
برج ناوبری مورد استفاده درروز |
 |
 |
dediction of way U |
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد |
 |
 |
high frequency U |
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا |
 |
 |
jan grid U |
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه |
 |
 |
letter de chancellerie U |
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
link route segments U |
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه |
 |
 |
man power U |
تعداداشخاص مورد استفاده |
 |
 |
missile monitor U |
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد |
 |
 |
monofuel U |
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد |
 |
 |
out port U |
ساحلی مورد استفاده سر پل |
 |
 |
postbyte U |
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند |
 |
 |
provisional ball U |
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده |
 |
 |
room circuit U |
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز |
 |
 |
straddle trench U |
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
subschema U |
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای |
 |
 |
thermate U |
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد |
 |
 |
to put to use U |
مورد استفاده قراردادن |
 |
 |
trover U |
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت |
 |
 |
use up U |
تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن |
 |
 |
verbal note U |
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد |
 |
 |
von neuman morgensterm utility index U |
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |
 |
 |
wraparound U |
ی مورد استفاده واقع شده باشد |
 |
 |
how about <idiom> |
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود |
 |
 |
chain stitch U |
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
caught with hand in the cookie jar <idiom> U |
مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام] |
 |
 |
log wood U |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
 |
 |
reed U |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
 |
 |
spectrophotometry U |
اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.] |
 |
 |
star design U |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
 |
 |
tanner U |
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.] |
 |
 |
Tekke motife U |
نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.] |
 |
 |
Italian Villa style U |
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا] |
 |
Other Matches |
|
 |
collective goods U |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
 |
 |
cleans U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
clean U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleanest U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleaned U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
dead time U |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
 |
 |
dead freight U |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
 |
 |
vertical U |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
 |
 |
free U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
freed U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
frees U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
freeing U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
idled U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idles U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
capacity U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
capacities U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
idlest U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idle U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
bitmap U |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
 |
 |
fourth generation computers U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
 |
 |
quads U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
composite demand U |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
 |
 |
quad U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
band U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
bands U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
shareware U |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
 |
 |
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
 |
 |
joint tenants U |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
exerciser U |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
PPP U |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
 |
 |
wimps U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
wimp U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
Hamming code U |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
 |
 |
defect skipping U |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
 |
 |
area of operational interest U |
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی |
 |
 |
solenoid sweep U |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
wires U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
wire U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
oases U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
oasis U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
paperless U |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
 |
 |
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
 |
 |
stepped lines U |
خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.] |
 |
 |
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
hollerith code U |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
 |
 |
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
 |
 |
An opportunist. A time -server. U |
آدم استفاده جو ( استفاده گر ) |
 |
 |
warp patterning U |
طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.] |
 |
 |
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
 |
 |
profiteer U |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
 |
 |
profiteers U |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
 |
 |
public U |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
 |
 |
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
out of place U |
بی مورد |
 |
 |
inapposite U |
بی مورد |
 |
 |
occasioned U |
مورد |
 |
 |
occasion U |
مورد |
 |
 |
occasions U |
مورد |
 |
 |
occurence U |
مورد |
 |
 |
oportuneness U |
مورد |
 |
 |
occasioning U |
مورد |
 |
 |
open to question <adj.> U |
مورد شک |
 |
 |
object U |
مورد |
 |
 |
instance U |
مورد |
 |
 |
indirect objects U |
مورد |
 |
 |
instances U |
مورد |
 |
 |
direct objects U |
مورد |
 |
 |
unseasonable U |
بی مورد |
 |
 |
unseasonably U |
بی مورد |
 |
 |
inopportune U |
بی مورد |
 |
 |
cases U |
مورد |
 |
 |
objects U |
مورد |
 |
 |
case U |
مورد |
 |
 |
objected U |
مورد |
 |
 |
objecting U |
مورد |
 |
 |
jute fiber U |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |
 |
 |
savory U |
مورد پسند |
 |
 |
dubious U |
مورد شک مشکوک |
 |
 |
In this case ( instance) . U |
دراین مورد |
 |
 |
schreber case U |
مورد شربر |
 |
 |
case analysis U |
تحلیل مورد |
 |
 |
instances U |
لحظه مورد |
 |
 |
object of transaction U |
مورد معامله |
 |
 |
fishy U |
مورد تردید |
 |
 |
liable to prosecution U |
مورد تعقیب |
 |
 |
case studies U |
مورد پژوهی |
 |
 |
collector's item U |
مورد استثنائیوویژهیککلکسیون |
 |
 |
expectative U |
مورد انتظار |
 |
 |
sightly U |
مورد نظر |
 |
 |
noted U |
مورد ملاحظه |
 |
 |
beloved U |
مورد علاقه |
 |
 |
dubitable U |
مورد شک مشکوک |
 |
 |
subject of hire U |
مورد اجاره |
 |
 |
case study U |
مورد پژوهی |
 |
 |
requirement U |
مورد نیاز |
 |
 |
undue U |
بی جهت بی مورد |
 |
 |
undue U |
ناروا بی مورد |
 |
 |
utilization U |
مورد مصرف |
 |
 |
utilisation [British] U |
مورد مصرف |
 |
 |
As the case may be . U |
برحسب مورد( آن) |
 |
 |
involved U |
مورد بحث |
 |
 |
in no instance U |
در هیچ مورد |
 |
 |
in dispute U |
مورد بحث |
 |
 |
hold up <idiom> U |
مورد هدف |
 |
 |
savoury U |
مورد پسند |
 |
 |
confutation U |
مورد تکذیب |
 |
 |
exploitation [utilization] U |
مورد مصرف |
 |
 |
usage U |
مورد مصرف |
 |
 |
using U |
مورد مصرف |
 |
 |
special case U |
مورد ویژه |
 |
 |
taken U |
مورد تحسین |
 |
 |
to make observations [about] [on] U |
نگریختن [در مورد] [به] |
 |
 |
entitlement U |
مورد سزیدگی |
 |
 |
entitlements U |
مورد استحقاق |
 |
 |
entitlements U |
مورد سزیدگی |
 |
 |
myrtaceae U |
تیره مورد |
 |
 |
entitlement U |
مورد استحقاق |
 |
 |
myrtle U |
مورد سبز |
 |
 |
objcetionable U |
مورد ایراد |
 |
 |
under disccussion U |
مورد بحث |
 |
 |
unnecessary roughness U |
خشونت بی مورد |
 |
 |
mytaceous U |
از تیره مورد |
 |
 |
myrtle berry U |
مورد دانه |
 |
 |
to make observations [about] [on] U |
اندیشیدن [در مورد] [به] |
 |
 |
opportuneness U |
مورد مناسب |
 |
 |
cases U |
دعوی مورد |
 |
 |
case U |
دعوی مورد |
 |
 |
happy [about] <adj.> U |
خشنود [در مورد] |
 |
 |
case U |
مورد غلاف |
 |
 |
cases U |
مورد غلاف |
 |
 |
laughing stock U |
مورد تمسخر |
 |
 |
instance U |
لحظه مورد |
 |
 |
received U |
مورد قبول |
 |
 |
taken U |
مورد قبول |
 |
 |
cable weft U |
پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند] |
 |
 |
special case U |
مورد خاص یااستثنایی |
 |
 |
give evidence of U |
گواهی دادن در مورد |
 |
 |
hereon U |
در این مورد در اینجا |
 |
 |
call on to the carpet <idiom> U |
مورد مواخذه قرارگرفتن |
 |
 |
object point U |
سمت مورد توجه |
 |
 |
objective point U |
سمت مورد توجه |
 |
 |
in prospect U |
مورد انتظار [در برنامه ] |
 |
 |
he won a high praise U |
مورد ستایش بسیارواقع شد |
 |
 |
floor space occupied U |
فضای مورد نیاز |
 |
 |
persona grata U |
شخص مورد قبول |
 |
 |
polestar U |
هادی مورد توجه |
 |
 |
desired effects U |
اثرات مورد نظر |
 |
 |
policy options U |
انتخابهای مورد نظر |
 |
 |
expectation value U |
مقدار مورد توقع |
 |
 |
principle of exclusion U |
در مورد کالاهای خصوصی |
 |
 |
expected frequency U |
فراوانی مورد انتظار |
 |
 |
oppugn U |
مورد بحث قراردادن |
 |
 |
expected price U |
قیمت مورد انتظار |
 |
 |
expected value U |
ارزش مورد انتظار |
 |
 |
unregarded U |
مورد توجه قرارنگرفته |
 |
 |
pledges U |
مال مورد وثیقه |
 |
 |
neurasthenia U |
سر درد و حساسیت بی مورد |
 |
 |
substrate U |
جزء مورد عمل |
 |
 |
Irrelevent. I nappropriate. Out of place. U |
بیجا ( بی مورد ؟نامناسب ) |
 |
 |
pledge U |
مال مورد وثیقه |
 |
 |
To take into consideration. To consider. U |
مورد توجه قراردادن |
 |
 |
trusty U |
موتمن مورد اطمینان |
 |
 |
receptee U |
افراد مورد پذیرش |
 |
 |
referent U |
مورد مراجعه ارجاعی |
 |
 |
to take into consideration U |
مورد رسیدگی قراردادن |
 |
 |
lime requirement U |
اهک مورد نیاز |
 |
 |
esteemed U |
فرد مورد احترام |
 |
 |
reserve requirements U |
ذخائر مورد نیاز |
 |
 |
to be in d U |
مورد ریشخندو استهزابودن |
 |
 |
matter in hand U |
موضوع مورد بحث |
 |
 |
to admit of d U |
مورد بحث بودن |
 |
 |
sales expectations U |
فروش مورد انتظار |
 |
 |
it is of frequent U |
خیلی مورد دارد |
 |
 |
intended saving U |
پس انداز مورد انتظار |
 |
 |
shebang U |
امر مورد علاقه |
 |
 |
target audience U |
افراد مورد نظر |
 |
 |
target price U |
قیمت مورد نظر |
 |
 |
target profit U |
سود مورد نظر |
 |
 |
i mentioned one case in p U |
یک مورد بخصوص را ذکرکردم |
 |
 |
pledged U |
مال مورد وثیقه |
 |
 |
make for U |
مورد حمله قراردادن |
 |
 |
test town U |
شهر مورد ازمایش |
 |
 |
draw fire <idiom> U |
مورد هدف بودن |
 |
 |
draw fire <idiom> U |
مورد انتقاد قرارگرفتن |
 |
 |
foolhardy U |
دارای تهور بی مورد |
 |
 |
inappositely U |
بطور بیجایا بی مورد |
 |
 |
pledging U |
مال مورد وثیقه |
 |
 |
the matter in hand U |
موضوع مورد بحث |
 |