Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spiller
U
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plunger
U
موجی که ناگهان می شکند
plungers
U
موجی که ناگهان می شکند
He cracks walnuts with his tail .
<proverb>
U
با دمش گردو مى شکند .
breaker
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breakers
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
steadies
U
پیوسته ویکنواخت کردن
steady
U
پیوسته ویکنواخت کردن
steadied
U
پیوسته ویکنواخت کردن
steadiest
U
پیوسته ویکنواخت کردن
steadying
U
پیوسته ویکنواخت کردن
groove
U
کارجاری ویکنواخت عادت زندگی
grooves
U
کارجاری ویکنواخت عادت زندگی
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
cirrostratus
U
یک طبقه سفید رنگ ویکنواخت از ابر طرهای
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
flecky
U
موجی
undulatory
U
موجی
sinuous
U
موجی
wavelike
U
موجی
flexuose
U
موجی
sinuate
U
موجی
flexural
U
موجی
flexuous
U
موجی
corrugate
U
موجی شدن
cima
U
گچ بری موجی
doucine
U
گچ بری موجی
radiant energy
U
نیروی موجی
cyma reversa
U
موجی جمع
sinuosity
U
حرکت موجی
sinuous flow
U
جریان موجی
cyma
U
گچ بری موجی
threads
U
موجی کردن
wave mecanics
U
مکانیک موجی
wave function
U
تابع موجی
waviness
U
حالت موجی
undulatory current
U
جریان موجی
cyma recta
U
موجی افتاده
cyma
U
گچ بری موجی
wave motion
U
حرکت موجی
impedance level
U
مقاومت موجی
gorge
U
[گچ بری موجی]
thread
U
موجی کردن
shell-shocked
U
موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
sinuous
U
دارای شیارهای موجی
half wave rectifier
U
یکسوکننده نیم موجی
cymatium
U
گچ بری موجی شکل
schrodinger wave mechanics
U
مکانیک موجی شرودینگر
ripple sort
U
مرتب کردن موجی
vermiculate
U
دارای خطوط موجی
undulation
U
حرکت موجی زیروبم
full wave rectifier
U
یکسوکننده تمام موجی
repand
U
دارای حاشیه موجی
steady state wave motion
U
حرکت موجی پایا
sinuate
U
دارای حاشیه موجی
crisfate
U
دارای حاشیه موجی
corrugated iron
U
اهن موجی یاچین دار
ripple
U
بطور موجی حرکت کردن
undulaory
U
موجی نوسانی موج نما
ripples
U
بطور موجی حرکت کردن
rippling
U
بطور موجی حرکت کردن
waving
U
موجی بودن موج زدن
waves
U
موجی بودن موج زدن
shoulder
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
rippled
U
بطور موجی حرکت کردن
shoulders
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
wave
U
موجی بودن موج زدن
waved
U
موجی بودن موج زدن
radiant flux
U
درجه نشر و تراوش نیروی موجی
A wave of anger swept over the entire world .
U
موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
cosmic microwave radiation background
U
زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
creese
U
یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
surges
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surge
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surged
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
kymograph
U
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
pitch
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil
U
برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
low
U
اهسته
slows
U
اهسته
slowing
U
اهسته
languidly
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
slowest
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
lightly
U
اهسته
slower
U
اهسته
slow down
U
اهسته
quietly
U
اهسته
slowed
U
اهسته
slow footed
U
اهسته
slow
U
اهسته
gradual
U
اهسته
catlike
U
اهسته رو
tardo
U
اهسته
ritardando
U
اهسته تر
silently
U
اهسته
plodder
U
اهسته رو
fabian
U
اهسته رو
largo a
U
اهسته
lentamente
U
اهسته
lento a
U
اهسته
indistinct
U
اهسته
low low
U
اهسته اهسته
below ones breath
U
اهسته
slowly
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
jogs
U
اهسته دویدن
low
U
پایین اهسته
trickle charge
U
پر کردن اهسته
jogged
U
اهسته دویدن
to wear away
U
اهسته راندن
slow paced
U
اهسته خرام
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
tipping
U
ضربت اهسته
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
jog
U
اهسته دویدن
tip
U
ضربت اهسته
jogging
U
اهسته دویدن
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
percuss
U
اهسته زدن به
goose step
U
قدم اهسته
lockstep
U
قدم اهسته
dead slow
U
خیلی اهسته
dink
U
ضربه اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
largo
U
اهسته و مفصل
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
piaffer
U
یورتمه اهسته
pianissimo
U
بسیار اهسته
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
susurration
U
سخن اهسته
slow paced
U
اهسته گام
lagging
U
اهسته کند
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
slow ahead
U
اهسته به جلو
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
soften
U
اهسته ترکردن
goose-steps
U
قدم اهسته
goose-stepping
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
goose-step
U
قدم اهسته
slacken
U
اهسته کردن
slackened
U
اهسته کردن
slackening
U
اهسته کردن
slackens
U
اهسته کردن
tapping
U
اهسته زدن
tapped
U
اهسته زدن
crawl
U
اهسته خزیدن
crawled
U
اهسته خزیدن
crawls
U
اهسته خزیدن
softened
U
اهسته ترکردن
softens
U
اهسته ترکردن
dabs
U
اهسته زدن
dab
U
اهسته زدن
trudging
U
قدم اهسته
trudges
U
قدم اهسته
trudged
U
قدم اهسته
trudge
U
قدم اهسته
slid
U
اهسته رفتن
dabbed
U
اهسته زدن
tap
U
اهسته زدن
jiggled
U
تکان اهسته
jiggles
U
تکان اهسته
simmers
U
اهسته جوشیدن
jiggling
U
تکان اهسته
simmered
U
اهسته جوشیدن
simmering
U
اهسته جوشیدن
simmer
U
اهسته جوشیدن
languid
U
بی حال اهسته
sluggish
U
بطی اهسته رو
jiggle
U
تکان اهسته
andante
U
نسبتا اهسته
decants
U
اهسته خالی کردن
decanting
U
اهسته خالی کردن
decanted
U
اهسته خالی کردن
oozing
U
اهسته جریان یافتن
decant
U
اهسته خالی کردن
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
whispery
U
اهسته صحبت کننده
to speak under one's breath
U
اهسته سخن گفتن
to tread light
U
اهسته لگد زدن
clammy
U
سرد ومرطوب اهسته رو
elutriate
U
اهسته خالی کردن
steady on
U
اهسته به سمت هدف
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
tapped
U
ضربت اهسته شیر
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
tapping
U
ضربت اهسته شیر
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com