English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deep water waves U موجهای زیرابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
depth charges U خرج زیرابی بمب زیرابی
depth charge U خرج زیرابی بمب زیرابی
airwaves U موجهای هوایی
assault waves U موجهای هجوم
metric waves U موجهای متری
tidal waves U موجهای پس از زمین لرزه
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
sub aqueous U زیرابی
undersea U زیرابی
underwater U زیرابی
pilling U سد زیرابی
hydrophone U میکروفن زیرابی
hurst U تپه زیرابی
sand bank U تپه زیرابی
underwater demolition U تخریب زیرابی
underneath swimming U شنای زیرابی
triplane target U هدف کش زیرابی
subsurface U زیردریایی زیرابی
scarp U صخره زیرابی
depth bomb U بمب زیرابی
ash can U بمب زیرابی
deep jeep U خودرو زیرابی
reefs U صخره زیرابی
deep jeep U جیپ زیرابی
reef U صخره زیرابی
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
shoals U کم جای تپه زیرابی
submersible U غوطه ور شناور زیرابی
shoal U کم جای تپه زیرابی
ambient noise U نوعی صدای زیرابی
depth charge armor U روکش بمب زیرابی
deep creep attack U تک ناگهانی با بمب زیرابی
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
deep minefield U میدان مین عمیق زیرابی
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
flooder U غرق کننده محفظه مین زیرابی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
diamonds U شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
material dispersion U پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
underwater demolition U تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com