English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
precombustion chamber engine U موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
boost rocket U موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
heat of combustion U گرمای احتراق
heating value U گرمای احتراق
heat value U گرمای احتراق
molar heat of combusion U گرمای مولی احتراق
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
mismatch U ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
backfired U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
afterburning U عملیات بعد از احتراق سوخت
order of fire U ترتیب احتراق موتور
internal combustion engine U موتور احتراق داخلی
internal combustion engines U موتور احتراق داخلی
ignition system U سیستم احتراق موتور
compression ignition engine U موتور تراکم احتراقی
timing U تنظیم زمان احتراق موتور
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
working ball U گوی با سرعت و چرخش کافی
fueled U سوخت موتور
fuelling U سوخت موتور
fuel U سوخت موتور
fuelled U سوخت موتور
fuels U سوخت موتور
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
priming U پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
air cooled engine U موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
jet a U سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
bi fuel U موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
airspeed U سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
airspeeds U سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
engin speed U سرعت موتور
motor speed U سرعت موتور
terminal velocity U سرعت گلوله داخل لوله
motor onspeed U سرعت بار موتور
constant speed motor U موتور با سرعت ثابت
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
concatenation motor control U تنظیم زنجیری سرعت موتور
vibrator U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
vibrators U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
ingestion U وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور
variable speed d.c. motor U موتور جریان دائم با سرعت متغیر
rosette U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
wing tanks U تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
regression rate U سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
caught short <idiom> U پول کافی برای پرداخت نداشتن
He has not enough experience for the position. U برای اینکار تجربه کافی ندارد
end in itself <idiom> U مکان کافی برای راحت بودن
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
well-to-do <idiom> U پول کافی برای امرار معاش کردن
on easy street <idiom> U پول کافی برای زندگی راحت داشتن
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
subliminal U غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
subliminally U غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
make a living <idiom> U پول کافی برای گذراندن زندگی بدست آوردن
Is there enough time to change trains? U آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
crossfiring U اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
thermal target U هوای گرم بالارونده برای بالون
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
limit state of failure U حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
demurrer U ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
premature ignition U احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
submarginal land U زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizer U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. U به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
crossover U متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
jump speed U سرعت مناسب برای پرش باچتر
cpu U که معیاری برای سرعت کامپیوتر است
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
pipelining U تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
computing U میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
floats U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
critical grid current U جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
bsc U استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
recorder U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
turbocharger U گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
kill off U سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
tack weld U وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
prima facie evidence U مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
pre fetch U دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
engine mounting U نصب موتور قرارگاه موتور
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
locals U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
embedded code U بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com