Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supercharged
U
موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supercharger
U
دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
variometer
U
دستگاه فشارسنج هواپیمای بی موتور
motor unit
U
قسمت موتوروسیله دستگاه موتور
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
engine
U
موتور ماشین دستگاه مولد نیرو
transuranic
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranium
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
semidouble
U
دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
To operate something .
U
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
turbojet engine
U
موتور هواپیمای دارای توربین جت
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
multimult
U
پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
club propeller
U
ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
maturative
U
رساننده
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
turbogenerator
U
دستگاه مولد برق دارای توربین
terminator
U
بپایان رساننده
derogatory to
U
زیان رساننده
suppliers
U
رساننده کارپرداز
supplier
U
رساننده کارپرداز
magnetic tape
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
stereophonic
U
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
terminative
U
بپایان رساننده قطعی
impilcative
U
اشاره کننده رساننده
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
ring and bead sight
U
دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
shields
U
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shield
U
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
U
نصب موتور قرارگاه موتور
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor
U
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
single phase induction motor
U
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
air condition
U
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
as much as possible
U
هر چه بیشتر
mostly
U
بیشتر
rather
U
بیشتر
principally
U
بیشتر
mainly
U
بیشتر
for the most part
U
بیشتر
as early aspossible
U
هر چه بیشتر
furthers
U
بیشتر
more
U
بیشتر
more than
U
بیشتر از
furthering
U
بیشتر
more and more
U
هی بیشتر
furthered
U
بیشتر
further
U
بیشتر
it is mostly iron
U
بیشتر
the more
U
بیشتر
the more better the best
U
هر چه بیشتر
large adv
U
بیشتر
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
outshone
U
بیشتر درخشیدن
most of them
U
بیشتر انها
better
U
نیکوتر بیشتر
The more the better .
U
هر چه بیشتر بهتر
to overcomein number
U
بیشتر بودن از
no more
U
نه دیگر
[بیشتر]
most people
U
بیشتر مردم
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
the many
U
بیشتر مردم
outshining
U
بیشتر درخشیدن
majored
U
بیشتر اعظم
more and more
U
بیشتر ازبیشتر
the most that i can do
U
بیشتر انها
major
U
بیشتر اعظم
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
majoring
U
بیشتر اعظم
outshine
U
بیشتر درخشیدن
outshines
U
بیشتر درخشیدن
further information
U
آگاهی بیشتر
so many menŠso many minds
U
هر چه اشخاص بیشتر
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
by superir wisdom
U
با خرد بیشتر
better part
U
قسمت بیشتر
outstand
U
بیشتر ایستادن
outsit
U
بیشتر نشستن از
surviver
U
بیشتر عمرکننده
hypercard
U
یات بیشتر
in the main
U
بیشتر اصلا
over crowding
U
بیشتر باشد
nine times out ten
U
بیشتر اوقات
so many menŠso many minds
U
عقیده بیشتر
not any more
U
دیگر نه
[بیشتر نه]
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
rather ... than
U
بیشتر ...تا
[ترجیحا ... تا]
oddson
U
بیشتر محتمل
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
overlive
U
بیشتر زنده بودن از
it consists mainly
U
بیشتر عبارت است از
norther
U
بیشتر بطرف شمال
mare
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outstand
U
بیشتر تحمل کردن
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
mares
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
put someone's best foot forward
<idiom>
U
بیشتر تلاش کردن
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
outwork
U
بیشتر کار کردن از
outwear
U
بیشتر دوام کردن
outwatch
U
بیشتر بیدار ماندن از
outwalk
U
بیشتر راه رفتن از
more the merrier
<idiom>
U
هرچی بیشتر بهتر
like nowhere else
<adv.>
U
بیشتر از هر جای دیگر
he makes most noise
U
او از همه بیشتر صدا یا
extensive cultivation
U
کار وسرمایه بیشتر
outvoting
U
بیشتر رای بردن از
outvotes
U
بیشتر رای بردن از
outbidded
U
بیشتر توپ زدن از
outlives
U
بیشتر زنده بودن از
outlive
U
بیشتر دوام اوردن
outlive
U
بیشتر زنده بودن از
outbid
U
بیشتر توپ زدن از
outlived
U
بیشتر دوام اوردن
outlived
U
بیشتر زنده بودن از
outlives
U
بیشتر دوام اوردن
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
outvoted
U
بیشتر رای بردن از
outbidding
U
بیشتر توپ زدن از
outliving
U
بیشتر زنده بودن از
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
outlasted
U
بیشتر طول کشیدن از
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
outlast
U
بیشتر طول کشیدن از
outbids
U
بیشتر توپ زدن از
outlasting
U
بیشتر طول کشیدن از
outliving
U
بیشتر دوام اوردن
outlasts
U
بیشتر طول کشیدن از
outvote
U
بیشتر رای بردن از
double row
U
موتور
machinery
U
موتور
motor
U
موتور
motor-
U
موتور
motored
U
موتور
motors
U
موتور
engine
U
موتور
power head
U
سر موتور
jet engine
U
موتور جت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com