Perdic | موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	motor U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	motor- U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	motored U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	motors U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	automotive U	وسیله موتوری موتوری
	line haul U	زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
	motor vehicle U	وسیله نقلیه موتوری
	motorcar U	وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
	movement table U	جدول حرکت ستونهای موتوری
	crawlers U	وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
	crawler U	وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
	hydroplane U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaned U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaning U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplanes U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	tapes U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	taped U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	tape U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	mouse U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	mouses U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	sculls U	حرکت قایق در اب به وسیله پارو
	sculled U	حرکت قایق در اب به وسیله پارو
	scull U	حرکت قایق در اب به وسیله پارو
	heart breaking U	از پا دراورنده
	mounts U	شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
	mount U	شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
	extirpator U	ازریشه دراورنده
	thrillers U	بلرزه دراورنده
	thriller U	بلرزه دراورنده
	rail borne vehicle U	وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
	paddled U	وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
	golf car U	وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
	paddling U	وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
	paddle U	وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
	paddles U	وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
	vaporizer U	بصورت پودر یاذرات ریز دراورنده
	pens U	وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
	penning U	وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
	pen U	وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
	penned U	وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
	deflector U	صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
	mechanical mouse U	وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
	thrasher U	از پوست دراورنده ماشین غله پاک کنی
	paddling U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddles U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddled U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddle U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	polar motion U	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
	pointing device U	وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
	technical escort U	پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
	automotive U	خودرویی
	vehicular U	خودرویی
	sag wagon U	وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
	cluster mill U	فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
	mechanizes U	خودرویی کردن
	mechanizing U	خودرویی کردن
	mechanising U	خودرویی کردن
	mechanises U	خودرویی کردن
	mechanize U	خودرویی کردن
	to lift a car by jack U	خودرویی را جک زدن
	to jack up a car U	خودرویی را جک زدن
	mechanised U	خودرویی کردن
	mouses U	وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
	mouse U	وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
	to drive a car U	رانندگی کردن خودرویی
	to tow a vehicle [to a place] U	یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
	chain U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	chains U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	physical motor pool U	پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
	reefers U	خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
	reefer U	خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
	sensor U	وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
	spinning wheel U	چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	scanners U	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	scanner U	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	cylinders U	1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
	cylinder U	1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	incremental computer U	وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
	axle stub U	اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
	ferrets U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	ferret U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	moped U	دوچرخهی موتوری
	pools U	پارک موتوری
	motorbikes U	دوچرخهی موتوری
	pooled U	پارک موتوری
	aerodyne U	هواپیمای موتوری
	ferries U	قایق موتوری
	motorboats U	قایق موتوری
	pool U	پارک موتوری
	ferrying U	قایق موتوری
	motorbike U	دوچرخهی موتوری
	motorcades U	کاروان موتوری
	motor pool U	پارک موتوری
	motor scooter U	روروک موتوری
	ferry U	قایق موتوری
	mopeds U	دوچرخهی موتوری
	motorcade U	کاروان موتوری
	motorized U	یکان موتوری
	motorboat engine U	قایق موتوری
	motor vessel U	کشتی موتوری
	powerboats U	قایق موتوری
	gasboat U	قایق موتوری
	powerboat U	قایق موتوری
	motor unit U	یکان موتوری
	push bike U	در برابردوچرخه موتوری
	motor vehicle U	خودرو موتوری
	ferried U	قایق موتوری
	motorization U	موتوری کردن
	motorize U	موتوری کردن
	motor drive U	محرکه موتوری
	motor fule U	سوخت موتوری
	motorboat U	قایق موتوری
	push bikes U	در برابردوچرخه موتوری
	asynchronous U	داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
	loop U	آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
	looped U	آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
	loops U	آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
	peripheral U	مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
	contentions U	وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
	contention U	وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
	connectivity U	توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
	devices U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	device U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	built-in U	نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
	simulate U	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
	simulates U	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
	simulating U	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
	daisy chain U	روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
	tie down U	وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
	panel truck U	بارکش کوچک موتوری
	motorsports U	ورزشهای با وسایل موتوری
	pool equipment U	وسایل پارک موتوری
	daycruiser U	قایق موتوری کوچک
	to start a motor U	موتوری را بکار انداختن
	outboarder U	راننده قایق موتوری
	speedboat U	قایق موتوری سرعت
	motorboat racing U	مسابقه با قایق موتوری
	powerboat racing U	مسابقه با قایق موتوری
	diver U	راننده قایق موتوری
	speedboats U	قایق موتوری سرعت
	motor transport U	حمل و نقل موتوری
	motor launch U	قایق موتوری کرجی
	power driven vessel U	یگان شناور موتوری
	powerboating U	راندن قایق موتوری
	parasailing U	بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
	trainers U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	trainer U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	immersion proof U	وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
	powerboat U	قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
	powerboats U	قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
	cigarrette U	قایق مسابقه بزرگ موتوری
	automotive U	تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
	motorized U	یکان موتوریزه محمول موتوری
	drag boat U	قایق موتوری مسابقه سرعت
	outboard motors U	موتوری که روی قایق سوارشده
	kick over <idiom> U	موتوری که شروع به کار میکند
	power mower U	چمن زن یا علف چین موتوری
	outboard motor U	موتوری که روی قایق سوارشده
	convoy U	کاروان دریایی ستون موتوری
	convoys U	کاروان دریایی ستون موتوری
	daisy chain U	باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
	waving U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waves U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waved U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	wave U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	feint U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinting U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinted U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feints U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	communication U	مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
	mouses U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	mouse U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	route order U	ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
	motor traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
	motor torpedo boat U	قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
	storm boat U	نوعی قایق سبک هجومی موتوری
	contact ion engine U	موتوری برای ایجاد تراست درفضا
	convoy assembly port U	بندر محل تجمع ستون موتوری
	sea skiff U	قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
	speedboat U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	speedboats U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	cabin cruiser U	کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
	cabin cruisers U	کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
	tractive force U	نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
	lasers U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	laser U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	plotter U	وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
	plotters U	وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
	trackball U	وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
	stroking U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	strokes U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroked U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	cruising U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruise U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruised U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	fish tailing U	حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
	move off the ball U	حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
	cruises U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	stroke U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	outputs U	اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی