English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
excess stock U مواد اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
screed U شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
sullage U مواد اضافی فلزات مذاب
Other Matches
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
overflow U اضافی
overtime U اضافی
de trop U اضافی
overflowed U اضافی
floating U اضافی
overflows U اضافی
relative U اضافی
supernumerary U اضافی
accesses U اضافی
plus U اضافی
accessed U اضافی
access U اضافی
additional U اضافی
unduly U اضافی
accessing U اضافی
redundant U اضافی
extension U اضافی
extensions U اضافی
supplementary U اضافی
excesses U اضافی
supplemantary U اضافی
surplusage U اضافی
surpluses U اضافی
paragogic U اضافی
surplus U اضافی
accessional U اضافی
excess U اضافی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
excess profit U سود اضافی
adduct U ترکیب اضافی
extra duty U خدمت اضافی
barrages U وقت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
barrage U وقت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
bonus U پرداخت اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
supplementary U اضافی مکمل
excess supply U عرضه اضافی
overestimation U براورد اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
overhand knot U گره اضافی
extra cost U هزینه اضافی
extra current U جریان اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
postiche U متن اضافی
further U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
furthering U اضافی زائد
extra premium U پاداش اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
furthers U اضافی زائد
additional <adj.> U مکمل اضافی
intercalary U اضافی افزوده
incremental cost U هزینه اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
poundage U هزینه اضافی
extra period U وقت اضافی
overload U بار اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
overloaded U بار اضافی
overloads U بار اضافی
extra time U وقت اضافی
spill water U ابهای اضافی
redundant equation U معادله اضافی
excess price U قیمت اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adscript U یادداشت اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
days of grace U مهلت اضافی
overcharged U هزینه اضافی
overcharging U هزینه اضافی
over U گذشته اضافی
surcharges U نرخ اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
surcharge U هزینه اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
surcharge U مالیات اضافی
surcharge U نرخ اضافی
surcharges U هزینه اضافی
addition record U رکورد اضافی
additional score U نمره اضافی
surcharges U مالیات اضافی
over- U گذشته اضافی
excess pressure U فشار اضافی
sudden-death U وقت اضافی
sudden death U وقت اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
flab U گوشت اضافی
end cell U پیل اضافی
regulating cell U پیل اضافی
surtax U مالیات اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
surplus water U ابهای اضافی
surplus value U ارزش اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surplus production U تولید اضافی
surplus material U ماده اضافی
excess length U طول اضافی
superimposed U اتش اضافی
overtime U وقت اضافی
excess load U بار اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overcharge U هزینه اضافی
overtime U ساعات اضافی
padding U متن اضافی
overcharges U اضافی هزینه کردن
excess meter U کنتور مصرف اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
overcharging U اضافی هزینه کردن
margin U زمان یا فضای اضافی
supplemented U تکمیل کننده اضافی
surtax U مالیات بر درامد اضافی
extrasystole U ضربان اضافی قلب
accrued expenditures هزینه های اضافی
overcharged U اضافی هزینه کردن
supplements U تکمیل کننده اضافی
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
surplus U اقلام اضافی و مازاد
less than carload U وزن بار اضافی
excess burden of taxation U بار اضافی مالیات
overcharge U اضافی هزینه کردن
cumulative evidence U قرائن یا مدارک اضافی
supplement U تکمیل کننده اضافی
value added network U ارزش اضافی شبکه
additions U اسم اضافی ضمیمه
extra- U فوق العاده اضافی
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
overflow U ابهای اضافی لبریزی
overflows U ابهای اضافی لبریزی
additional costs [expenses] U هزینه های اضافی
addition U اسم اضافی ضمیمه
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
third brush generator U دینام با زغال اضافی
terret or rit U حلقه یراق اضافی
additionally U بطور اضافی یا زائد
extra U فوق العاده اضافی
extras U فوق العاده اضافی
supertax U مالیات بر درامد اضافی
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
bonus U پرتاب پنالتی اضافی
bonuses U پرتاب پنالتی اضافی
plussage U سرامد مقدار اضافی
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
supplementing U تکمیل کننده اضافی
extra expenses U هزینه های اضافی
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
surcharge U درصد هزینههای اضافی
plusage U سرامد مقدار اضافی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
incremental cost U هزینه های اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
overcharges U قیمت اضافی غلو کردن
overcharging U قیمت اضافی غلو کردن
additional protocol U مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
noncrew U خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
surcharges U مبلغ جریمه نرخ اضافی
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharge U قیمت اضافی غلو کردن
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
by line U کار یاشغل اضافی وزائد
by-line U کار یاشغل اضافی وزائد
by-lines U کار یاشغل اضافی وزائد
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
overcharged U قیمت اضافی غلو کردن
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
There's no need to elaborate. U نیازی به توضیح اضافی نیست.
overproduction U تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com