Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
active material
U
موادی که خاصیت تجزیه دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copyrights
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
potential substitution
U
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
pop down menu
U
که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism
U
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
cross examination
U
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
ingesta
U
موادی که داخل بدن رفته
dump
U
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
amylose
U
موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
lipotropic
U
موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
free issue materials
U
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
admixtures
U
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
control rod
U
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
cryoelectronic storage
U
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
virtues
U
خاصیت
navigates
U
خاصیت
navigating
U
خاصیت
navigated
U
خاصیت
reflectiveness
U
خاصیت
property
U
خاصیت
propertyless
U
بی خاصیت
affection
U
خاصیت
virtue
U
خاصیت
navigate
U
خاصیت
inefficacious
U
بی خاصیت
neer do well or well
U
بی خاصیت
the five predicables
U
خاصیت
quale
U
خاصیت
crater analysis
U
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
deactivate
U
بی خاصیت کردن
fungosity
U
خاصیت قارچی
functioned
U
خاصیت وجودی
deactivated
U
بی خاصیت کردن
carnosity
U
خاصیت گوشتی
functions
U
خاصیت وجودی
deactivates
U
بی خاصیت کردن
adhesive property
U
خاصیت چسبندگی
function
U
خاصیت وجودی
impoverished
U
بی خاصیت کردن
impoverish
U
بی خاصیت کردن
impoverishing
U
بی خاصیت کردن
woodiness
U
خاصیت چوبی
buoyancy
U
خاصیت شناوری
astingency
U
خاصیت قبض
silkiness
U
خاصیت ابریشمی
pitchiness
U
خاصیت زفتی
deactivating
U
بی خاصیت کردن
vitreosity
U
خاصیت شیشهای
chemism
U
خاصیت شیمیایی
recursivity
U
خاصیت بازگشت
nutritiveness
U
خاصیت غذایی
nutritiousness
U
خاصیت غذائی
mealness
U
خاصیت اردی
non skid quality
U
خاصیت ضد لغزش
mechanicalness
U
خاصیت مکانیکی
the virtue of drugs
U
خاصیت داروها
anti knock property
U
خاصیت ضدضربه
paramorphism
U
خاصیت دگردیسی
magnetism
U
خاصیت مغناطیسی
powderiness
U
خاصیت گردی
sponginess
U
خاصیت اسفنجی
unmake
U
از خاصیت انداختن
chalkiness
U
خاصیت تباشیری
mealiness
U
خاصیت اردی
steeliness
U
خاصیت فولادی
milkiness
U
خاصیت شیری
abnormalities
U
خاصیت غیرطبیعی
fattiness
U
خاصیت چربی
gumminess
U
خاصیت صمغی
extensive property
U
خاصیت مقداری
natures
U
نوع خاصیت
causality
U
خاصیت سببی
impoverishes
U
بی خاصیت کردن
ductility
U
خاصیت انگمی
absorption property
U
خاصیت جذب
abnormality
U
خاصیت غیرطبیعی
glassiness
U
خاصیت شیشهای
nature
U
نوع خاصیت
elasticity
U
خاصیت فنری
quantification
U
تعیین خاصیت
ductility
U
خاصیت کش امدن
fluffiness
U
خاصیت کرکی
flakiness
U
خاصیت فلسی
alkalescence
U
خاصیت قلیایی
gauziness
U
خاصیت گارسی
corkiness
U
خاصیت چوب پنبهای
corporeity
U
خاصیت جسمی یامادی
ductility
U
خاصیت فتیله شدن
plasticity
U
خاصیت شکل افرینی
inductionless
U
بدون خاصیت القائی
soak up
<idiom>
U
خاصیت جنب کردنداشتن
isogametic
U
دارای خاصیت هم گامیتی
diathermacy
U
خاصیت هدایت گرما
neer do well or well
U
ادم بی وجود یا بی خاصیت
ductility
U
خاصیت لوله شدن
flexibility
U
خاصیت خمش پذیری
geomagnetic
U
خاصیت مغناطیسی زمین
heat treating property
U
خاصیت عملیات حرارتی
erotization
U
خاصیت شهوانی یافتن
vitality
U
قدرت یا خاصیت حیاتی
asexual
U
فاقد خاصیت جنسی
alkaline
U
دارای خاصیت قلیایی
tonus
U
خاصیت انقباض عضله
pulpiness
U
خاصیت خمیری یاگوشتی
illusion of space
U
القاء خاصیت فضایی
elater
U
خاصیت انبساط و گسترش
impenetrableness
U
خاصیت عدم تداخل
gamic
U
دارای خاصیت جنسی
diastatic
U
دارای خاصیت جوهربزاق
commutative property
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
sexed
U
دارای خاصیت جنسی
curative
U
دارای خاصیت درمانی
commutative law
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
antidotal
U
دارای خاصیت پادزهری
agglomerative
U
دارای خاصیت تراکم
acid base catalysis
U
خاصیت اسیدی- بازی
sliminess
U
خاصیت گلی یا لجنی
prevenience
U
خاصیت جلوگیری کننده
commutative rule
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
osmosis
U
خاصیت نفوذ وحلول
springiness
U
خاصیت فنری ارتجاع
isogamous
U
دارای خاصیت هم گامیتی
low test
U
دارای خاصیت فراری
capillarity
U
خاصیت موئی مویسانی
acid base behavior
U
خاصیت اسیدی- بازی
malleability
U
خاصیت چکش خواری
alkalescent
U
دارای خاصیت قلیایی
they are individ different
U
تک تک با هم فرق دارند
within living memory
U
به یاد دارند
it is g. believed that...
U
عموماعقیده دارند که ....
sourness is the p of vinegar
U
ترشی خاصیت سرکه است
quale
U
شیی دارای خاصیت هوشیاری
male sterile
U
گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
amphoteric
U
دارای خاصیت اسید و قلیا
paramorphous
U
دارای خاصیت تغییر یابی
persalt
U
نمک دارای خاصیت اسیدی
de energize
U
از بین بردن خاصیت مغناطیسی
actescence
U
نمایش شیر خاصیت شیری
demagnetize
U
خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
ethereality
U
خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
acoustic vases
U
[ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
indiscerptibility
U
خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
nervous nellie
U
ادم محافظه کار و بی خاصیت
absorbant
U
دارای خاصیت جذب درکش
distributive law
U
خاصیت توزیع پذیری
[ریاضی]
adhesion of fibers
U
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
paramorphic
U
دارای خاصیت تغییر یابی
absorbent
U
دارای خاصیت جذب درکش
distributive law
U
خاصیت پخش پذیری
[ریاضی]
distributive rule
U
خاصیت توزیع پذیری
[ریاضی]
absorbency
U
خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
they differ materially
U
تفاوت کلی با هم دارند
they itch for a fight
U
کرم جنگیدن دارند
they are at war with japan
U
باژاپن جنگ دارند
conifers
U
که میوه مخروطی دارند
conifer
U
که میوه مخروطی دارند
diclinous
U
درختانی که نر وماده دارند
they differ in kind
U
جنساباهم فرق دارند
They have had their differences for a long time .
U
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
Walls are ears.
<proverb>
U
دیوارها گوش دارند .
minimus
U
از چندتن که یک نام دارند
basicity
U
خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
acids
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
objectify
U
خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
balmier
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmiest
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
acid
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
capillarity
U
خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
hot forming property
U
خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
electromagnetism
U
خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
despiritualize
U
فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
the run of the hills is east
U
تپه ها سوی خاورامتداد دارند
they are t of their doctrines
U
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
ledger bait
U
که دریک جا روی نگاه دارند
My hair is falling out.
U
موهای سرم دارند میریزند.
The courts have unlimited jurisdiction.
U
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
Iranians have a gift of tongues.
U
ایرانیها استعداد زبان دارند
The apples are bruised .
U
سیبها لک زده ( لکه دارند )
The days are getting shorter now .
U
روزها دارند کوتاه می شوند
to yet had it
U
طرف مثبت اکثریت را دارند
to be of the mind that ...
U
این عقیده
[نظر]
را دارند که ...
iceland spar
U
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
incendivity
U
خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
You name it , they have it in thes department store.
U
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
They are famed for their courage.
U
بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com