Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
It is immaterial how rich he may be .
U
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
U
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
delta clock
U
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
One day I want to have a horse of my very own.
U
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
silver spoon
U
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
riches
U
ثروت
wealth
U
ثروت
moneybags
U
ثروت
warison
U
ثروت
fortune
U
ثروت
fortunes
U
ثروت
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
mammonism
U
ثروت پرستی
plutology
U
ثروت شناسی
plutolatry
U
ثروت پرستی
weals
U
ثروت دارایی
national wealth
U
ثروت ملی
distribution of wealth
U
توزیع ثروت
riches
U
ثروت زیاد
fortunes
U
دارایی ثروت
fortune
U
دارایی ثروت
treasure
U
ثروت جواهر
bonanza
U
ثروت باداورده
bonanzas
U
ثروت باداورده
affluence
U
فراوانی ثروت
net wealth
U
ثروت خالص
windfall
U
ثروت باداورده
windfalls
U
ثروت باداورده
mammon
U
ممونا ثروت
possession
U
ثروت ید تسلط
weal
U
ثروت دارایی
treasuring
U
ثروت جواهر
plutonomy
U
علم ثروت
dismal science
U
علم ثروت
social wealth
U
ثروت اجتماعی
wealth of nations
U
ثروت ملل
commonwealth
U
ثروت عمومی
wealth effect
U
اثر ثروت
wealth creation
U
ایجاد ثروت
political economy
U
علم ثروت
wealth distribution
U
توزیع ثروت
commonwealths
U
ثروت عمومی
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
money
U
مسکوک ثروت
treasured
U
ثروت جواهر
economic wealth
U
ثروت اقتصادی
purse proud
U
مغرور از ثروت
worth
U
سزاوار ثروت
treasures
U
ثروت جواهر
he is possessed of wealth
U
او دارای ثروت است
man made wealth
U
ثروت ساخت بشر
patrimonies
U
ثروت موروثی میراث
patrimony
U
ثروت موروثی میراث
wealth saving relationship
U
رابطه ثروت و پس انداز
to grow rich
U
ثروت بهم زدن
mammonite
U
ثروت دوست زرپرست
productive
U
فراور مولد ثروت
political economist
U
متخصص علم ثروت
redistribution of wealth
U
توزیع دوباره ثروت
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
what
U
چقدر
How much?
U
چقدر؟
how far
U
چقدر
to what extent
<adv.>
U
چقدر
how far
<adv.>
U
چقدر
in what way
<adv.>
U
چقدر
any
U
چقدر
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
U
ثروت رنگ زرد طلایی
how much
U
چقدر چه اندازه
How much is that?
U
چقدر بدهم؟
How much is it?
U
آن چقدر است؟
any
U
چقدر هیچ
socialists
U
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
socialist
U
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
social security wealth
U
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
He left a large fortuue.
U
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
What ist the price per night?
U
اجاره آن هر شب چقدر است؟
How much did you spend?
U
تو چقدر خرج کردی؟
How far is it to ... ?
چقدر تا ... راه است؟
How far is it to ... ?
تا ... چقدر راه است؟
How much is the fare to ... ?
کرایه تا ... چقدر است؟
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
How much is that?
U
هزینه اش چقدر است؟
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
How tall are you ? what is your height ?
U
قدت چقدر است ؟
how deep is that well?
U
گودی ان چقدر است
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
he aims at riches
U
مقصودش مال اندوزی است میزندبرای ثروت
To squander tyhe national wealth.
U
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
What is the exchange rate?
U
نرخ تبدیل چقدر است؟
What's the charge per hour?
U
کرایه هر ساعت چقدر است؟
How far is it to the airport?
U
تا فرودگاه چقدر راه است؟
What wI'll be woll be.
U
هر چقدر قسمت با شد همان می شود
How dirty the house is !
U
چقدر خانه کثیف است
What's the charge per mile?
U
اجاره هر مایل چقدر است؟
how long
U
تاکی تاچه وقت چقدر
What is the price per night?
U
قیمت برای یک شب چقدر است؟
How long does it take on foot?
پیاده چقدر طول می کشد؟
What is the charge per day?
U
کرایه روزانه چقدر است؟
How much is my telephone bill?
U
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
How long does it take by car?
با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
Much as I raked my brain .
U
هر چقدر به مغزم فشار آوردم
What's the charge per week?
U
اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
what is this book worth?
U
این کتاب چقدر ارزش دارد
What was your net profit?
U
خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
What's the charge per day?
U
اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
How far is it from Tehran to Karaj?
U
ازتهران تاکرج چقدر راه است ؟
What's the damage?
U
چقدر خرج روی دستم می افتد؟
What's the fare to Manchester?
U
کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
What's the fare to the airport?
U
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
How far is it to city centre?
U
تا مرکز شهر چقدر راه است؟
What is the price per week?
U
قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price excluding meals?
U
قیمت بدون غذا چقدر است؟
How deep is the swimming pool ?
U
گودی این استخر چقدر است ؟
How far is it to this address?
U
تا این آدرس چقدر راه است؟
to see what
[mettle]
he is made of
<idiom>
U
تا ببینیم او
[مرد]
چقدر توانایی
[تحمل]
دارد
What's the fare to this address?
U
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
how much can I overdraw on my account?
U
چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
How long is the River Nile?
U
طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
What's the fare to city centre?
U
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
What is the price for bed and breakfast?
U
قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
I'm still not quite sure how good you are.
U
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were?
U
آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
capital levy
U
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
physiocrat
U
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
to shoot one's mouth off
<idiom>
U
چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت
[مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
keep your peck up
U
دل داشته باشد
in prospective
U
انتظار داشته
in prospect
U
انتظار داشته
kept
U
نگاه داشته
hydroxide
U
داشته باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
how much do i owe you
U
چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
tripods
U
چیزی که سه پایه داشته
keep your peck up
U
جرات داشته باشید
you bet
U
یقین داشته باش
tripod
U
چیزی که سه پایه داشته
be a man
U
مردانگی داشته باشید
if any
U
اگر داشته باشد
he has passed the chair
U
ریاست داشته است
There are as good fish in the sea as ever came out.
<proverb>
U
از دریا هر چقدر ماهى بگیرى باز هم ماهى دارد.
he had need remember
U
بایستی بخاطر داشته باشید
pent up
U
دریک جا نگاه داشته شده
frothily
U
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
par for the course
<idiom>
U
تنها چیزیکه انتظار داشته
Be patient .
U
صبر داشته باش ( حوصله کن )
ineffectively
U
بی انکه اثری داشته باشد
Be of good courage .
U
قوت قلب داشته باشید
Keep an eye on things.
U
هوای کاررا داشته باش
As much as you wish to have .
U
هر قدر که میل داشته با شید
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
He has become too big for his boots. He is getting above himself .
U
هوا( یابو ) ورش داشته
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
Make sure the statuette doesnt topple over .
U
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
roundelay
U
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
ukase
U
فرمان امیراتور که قوت قانونی داشته
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
U
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
parallelling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
for no p reason
U
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
unauthorized
U
آنچه باید مجوز داشته باشد
incomparably
U
بدون اینکه نظر داشته باشد
parallel
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
carbuncle
U
لعلی که تراش محدب داشته باشد
carbuncles
U
لعلی که تراش محدب داشته باشد
eye cup
U
فرفی که چشم رادران نگاه داشته
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
parallels
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
it is in good keep
U
خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
parallelled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
Moderation in all things.
<proverb>
U
در همه چیز اعتدال داشته باش.
numbly
U
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
paralleling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
walk (all) over
<idiom>
U
انجام هرکاری که دوست داشته باشه
four in hand
U
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
reefers
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
gazebo
U
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
titular charge daffaires
U
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
fieldsman
U
کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
four by four
U
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
nutritively
U
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
on occasion
U
لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
Whay keep a dog and bark yourself?.
<proverb>
U
چرا سگ نگه داشته اى و خود پارس مى کنى؟.
You cannot have it both ways .
<proverb>
U
نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
corporate town
U
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
corporator
U
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com