English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
moratory U مهلت دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
demur U مهلت خواستن
demurred U مهلت خواستن
demurring U مهلت خواستن
demurs U مهلت خواستن
credit U وعده مهلت
credited U وعده مهلت
crediting U وعده مهلت
credits U وعده مهلت
space U مهلت
spaces U مهلت
respite U مهلت
respite U مهلت دادن
moratorium U مهلت قانونی
moratorium U مهلت
moratoriums U مهلت قانونی
moratoriums U مهلت
leeway U مهلت
vacation U مرخصی مهلت
vacations U مرخصی مهلت
break U طلوع مهلت
breaks U طلوع مهلت
cessation U قطع کردن مهلت
deadline U اخرین مهلت
deadlines U اخرین مهلت
expiration U انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
expirations U انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
grace U مهلت
graced U مهلت
graces U مهلت
gracing U مهلت
time out U مهلت
ask for days grace U دو روز مهلت خواستن
asking for a respite U مهلت خواستن
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
contango U بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
d. of grace U مهلت
days of grace U مهلت اضافی
days of grace U ایام مهلت
giving a respite U مهلت دادن
grace period U دوره مهلت
grant a period of grace U مهلت دادن
have patience with me U بمن مهلت دهید
imparlance U مهلت برای مصالحه
imparlance U مهلت برای اشتی
limited divorce U طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
long dated U دارای مهلت زیاد
moratory U مهلت دهنده
period of grace U مهلت پرداخت
period of grace U مهلت
reddendum U موعد یا مهلت پرداخت اجاره
respite _ U مهلت
short shrift U مهلت مختصربرای اقرار بگناه پیش از مردن
tenant right U حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
term of maintenance U مهلت نگاهداری
usance U مهلت
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
what is the prompt U مهلت ان چقدراست
Wait a minute . U یک دقیقه مهلت بده
To give somebody a few days grace . U بکسی چند روز مهلت دادن
To meet a deadline . U تا مهلت مقرر کاری را انجام دادن
The prescribed time - limit expires tomorrow . U مهلت مقرر فردا منقضی می شود
He gave the inemy no respite . U به دشمن مهلت نداد
Her husband cant get a word in edgeways . U به همسرش مهلت یک کلمه حرف نمی دهد
exceed the deadline U گذشتن از مهلت مقرر
The deadline is coming closer. U مهلت مقرر نزدیکتر می شود.
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com