Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transmigratory
U
مهاجرتی مربوط به تناسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immigratory
U
مهاجرتی
metempsychosis
U
تناسخ
reincarnation
U
تناسخ
transmogrification
U
تناسخ
reincarnations
U
تناسخ
transmigrate
U
تناسخ کردن
transmigrator
U
تناسخ کننده
pythagoreanism
U
عقیده به تناسخ
reincarnation
U
تناسخ در جسم تازه
reincarnations
U
تناسخ در جسم تازه
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
germane
U
مربوط
affined
U
مربوط
coherent
U
مربوط
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
apposite
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
eight bit system
U
مربوط به یک
cretaceous
U
مربوط به گچ
lineal
U
مربوط به خط
correspondent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
condequent
U
مربوط
for
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
irrelevant
U
نا مربوط
as for
U
مربوط به
proper
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
congressional
U
مربوط به کنگره
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
haemic
U
مربوط بخون
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
immunologic
U
مربوط به مصونیت
anal
U
مربوط به مقعد
thematic
U
مربوط بموضوع
hydropic
U
مربوط به استسقاء
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
hominoid
U
مربوط به بشر
horsy
U
مربوط به اسب
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
technologically
U
مربوط به فناوری
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
technological
U
مربوط به فناوری
nuclear
U
مربوط به اتمی
speculative
U
مربوط به اندیشه
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
Hellenic
U
مربوط به یونان
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
pertian
U
مربوط بودن
pertain to
U
مربوط بودن به
paratroop
U
مربوط به چتربازی
ovarial
U
مربوط به تخمدان
osteal
U
مربوط باستخوان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
coherently
U
بطور مربوط
occupational
U
مربوط به شغل
verb
U
مربوط به صدا
verbs
U
مربوط به صدا
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
personal
U
مربوط به کسی
astrological
U
مربوط به نجوم
contiguous
U
مربوط بهم
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
vehicular
U
مربوط به خودرو
affiliate
U
مربوط ساختن
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliating
U
مربوط ساختن
retired
U
مربوط به بازنشستگی
budgetary
U
مربوط به بودجه
insurrectional
U
مربوط به شورش
inspectional
U
مربوط به بازرسی
irrelative
U
نا مربوط مطلق
janitorial
U
مربوط به فراشی
futuristic
U
مربوط به اینده
climatic
U
مربوط به اب وهوا
operatic
U
مربوط به اپرا
communist
U
مربوط به کمونیسم
communists
U
مربوط به کمونیسم
parental
U
مربوط به والدین
prospective
U
مربوط به اینده
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
larcenous
U
مربوط به دزدی
existential
U
مربوط به هستی
expiratory
U
مربوط به زفیر
ameboid
U
مربوط به امیب
ammino
U
مربوط به امونیاک
analitical
U
مربوط به تجزیه
anent
U
در مشارکت با مربوط به
anglian
U
مربوط به نژاد
domiciliary
U
مربوط به خانه
divisional
U
مربوط به تقسیم
dictoral
U
مربوط به دکتری
arbitral
U
مربوط به حکمیت
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
acetarious
U
مربوط به سالاد
achaean
U
مربوط به اخائیه
achaian
U
مربوط به اخائیه
adulterous
U
مربوط به زنا
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
aguish
U
مربوط به تب و لرز
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
amazonian
U
مربوط به امازونها
ameba
U
مربوط به امیب
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
archival
U
مربوط به بایگانی
bear on
U
مربوط بودن
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
c
U
مربوط به کامپیوتر
churchly
U
مربوط به کلیسا
chromic
U
مربوط به کرومیوم
chromatic
U
مربوط به رنگها
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
caloric
U
مربوط به کالری
collegial
U
مربوط به دانشکده
basal
U
مربوط به ته یابنیان
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
arteriovenous
U
مربوط به رگها
as to
U
عطف به مربوط به
astro
U
مربوط به نجوم
atomistic
U
مربوط به اتم
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
computational
U
مربوط به یک محاسبه
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
bardic
U
مربوط به رامشگری
capitular
U
مربوط بفصل
sartorial
U
مربوط به خیاطی
genethliac
U
مربوط به طالع
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
garlicky
U
مربوط به سیر
familial
U
مربوط به خانواده
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
municipal
U
مربوط به شهرداری
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
surgical
U
مربوط به جراحی
marital
U
مربوط به زناشویی
goidelic
U
مربوط بسلت
glyptic
U
مربوط به حکاکی
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
glossal
U
مربوط به زبان
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
military
U
مربوط به نظام
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
fractional
U
مربوط به بخشهایی
filiate
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fractional
U
مربوط به بخشها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com