Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
solariums
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
sudatorium
U
حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
I'd like ...
من ... میخواهم.
I'd like ...
من ... را میخواهم.
I'd like a ...
من یک ... میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ...
من کمی ... میخواهم.
I'd like some orange juice.
من آب پرتقال میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
i am in a hurry for it
U
زود میخواهم
I'd like some hair gel.
من کمی ژل مو میخواهم.
iam inclined to think
U
میخواهم بگویم
I'd like a dye.
من رنگ مو میخواهم.
I'd like to try ...
من میخواهم ... را امتحان کنم.
i beg leave to say
U
اجازه میخواهم بگویم
I'd like breakfast, please.
لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
i express my regret for it
U
پوزش میخواهم که چنین شد
an inceptive
U
یعنی میخواهم لرزکنم
i wish to stay here
U
میخواهم اینجا بمانم
i want you to go
U
میخواهم شما بروید
I'd like to pay.
میخواهم پرداخت کنم.
I'd like some soup.
من مقداری سوپ میخواهم.
I'd like a dessert, please.
لطفا دسر میخواهم.
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I'd like a face-pack.
من ماسک صورت میخواهم.
I need them urgently.
من آنها را فوری میخواهم.
I will be staying a month
U
من میخواهم یک ماه بمانم.
I will be staying a few days
U
من میخواهم یک هفته بمانم.
I'd like a shave.
میخواهم ریشم را بزنم.
i beg your pardon
U
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like a shave.
میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo and set.
شامپو و خشک کردن میخواهم.
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I'd like something to eat.
چیزی برای خوردن میخواهم.
I want one of these please.
لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I will be staying a few days
U
من میخواهم چند روزی بمانم.
I'd like to hire a car.
من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I'd like some small change.
من قدری پول خرد میخواهم.
I'd like something to drink.
چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I'd like a shampoo for dry hair.
من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I'd like a haircut, please.
لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I want these clothes ironed.
من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I'd like a shampoo for greasy hair.
من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like to change some 1000 euro.
میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I want these clothes cleaned.
من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I want these clothes washed.
من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I want to leave the car in the railway station
U
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
U
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
U
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
bathhouse
U
حمام
waterbath
U
حمام آب
double boiler
U
حمام آب
bain-marie
U
حمام آب
copper bath
U
حمام مس
sand bath
U
حمام شن
bath
U
حمام
bagnio
U
حمام
tray
U
حمام
water quench
U
حمام آب
trays
U
حمام
bathrooms
U
حمام
water bath
U
حمام آب
bathroom
U
حمام
bath house
U
حمام
washrooms
U
حمام
washroom
U
حمام
Turkish baths
U
حمام
Turkish bath
U
حمام
washcloth
U
کیسه حمام
vaporarium
U
حمام بخار
vapour bath
U
حمام بخار
washcloth
U
لیف حمام
unwashed
U
حمام نگرفته
ultrasonic bath
U
حمام فراصوتی
steam bath
U
حمام بخار
swimming pool
U
حمام
[با استخر]
sudatorium
U
حمام بخار
sun bath
U
حمام افتابی
sunbath
U
حمام افتاب
sweating bath
U
حمام گرم
sweating bath
U
حمام بخار
thermae
U
حمام اب گرم
turkey bath
U
حمام شرقی
cockroaches
U
سوسک حمام
cockroach
U
سوسک حمام
bathtub
U
وان حمام
toilet water
U
عطر حمام
toilet waters
U
عطر حمام
a bath towel
U
حوله حمام
bathtubs
U
وان حمام
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
U
حمام
[با استخر]
bathing cap
U
کلاه حمام
bathing caps
U
کلاه حمام
bathmat
U
پادری حمام
bathmats
U
پادری حمام
bathrobes
U
رخت حمام
bathhouse
U
حمام
[با استخر]
bathing tub
U
حمام فرنگی
bathed
U
حمام ابکاری
oil bath
U
حمام روغن
metal bath
U
حمام فلز
hammam
U
حمام اسلامی
bath-house
U
حمام عمومی
dyeing bath
U
حمام رنگرزی
hypocaust
U
جهنم حمام
bathed
U
حمام فرنگی
shower bath
U
حمام دوش
acid bath
U
حمام اسید
bath
U
حمام ابکاری
bath
U
حمام فرنگی
swimming things
U
لوازم شنا
[حمام]
sunbathe
U
حمام افتاب گرفتن
therm
U
حمام عمومی گرما
sunbathes
U
حمام افتاب گرفتن
sunbathing
U
حمام افتاب گرفتن
bask
U
حمام افتاب گرفتن
bathing things
U
لوازم شنا
[حمام]
basking
U
حمام افتاب گرفتن
basks
U
حمام افتاب گرفتن
sun lamp
U
لامپ حمام آفتاب
sun lamps
U
لامپ حمام آفتاب
bathing gear
U
لوازم شنا
[حمام]
bathing clothes
U
لوازم شنا
[حمام]
sunbathed
U
حمام افتاب گرفتن
foam rubber
U
ابر حمام ابرلاستیکی
bath dye
U
حمام رنگرزی الیاف
bathing clothes
U
لباس شنا
[حمام]
bathing gear
U
لباس شنا
[حمام]
oil bath lubrication
U
روغنکاری حمام روغن
therm
U
واحد گرما حمام
roaches
U
سوسک حمام کجوله
basked
U
حمام افتاب گرفتن
caldarium
U
گرمخانه در حمام رومی
salt bath furnace
U
کوره حمام نمک
sauna
U
حمام بخار فنلاندی
saunas
U
حمام بخار فنلاندی
roach
U
سوسک حمام کجوله
molten bath
U
حمام ذوب فلزات
furnaces
U
تون حمام وغیره
bathing things
U
لباس شنا
[حمام]
swimming things
U
لباس شنا
[حمام]
shaking bath
U
حمام تکان دهنده
therms
U
واحد گرما حمام
therms
U
حمام عمومی گرما
furnace
U
تون حمام وغیره
receptor
U
دستگاه گیرنده وان حمام
What find bath.
U
عجب حمام خوبی است
salt bath hardening
U
سخت گردانی حمام نمک
bathed
U
ابتنی کردن حمام گرفتن
receptors
U
دستگاه گیرنده وان حمام
bath
U
ابتنی کردن حمام گرفتن
salt bath case hardening
U
سخت گردانی سطحی حمام نمک
martemper
U
حمام گرم برای سخت کردن
bathmat
U
حصیر یا فرشک پای وان حمام
bathmats
U
حصیر یا فرشک پای وان حمام
sponge
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
bubble baths
U
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble bath
U
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
tub
U
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
May I have a bath towel?
U
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
tubs
U
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
sponging
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
Frigi darium
U
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
rooms
U
اتاق
chambers
U
اتاق
room
U
اتاق
room mate
U
هم اتاق
chamber
U
اتاق
wheelhouses
U
اتاق سکان
wheelhouse
U
اتاق سکان
snow cave
U
اتاق برفی
living rooms
U
اتاق نشیمن
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
operations room
U
اتاق عملیات
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
clearing house
U
اتاق تهاتر
clearing houses
U
اتاق تهاتر
linoleum
U
مشمع کف اتاق
sitting room
U
اتاق نشیمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com