Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I Really need for u
U
من واقعا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
simply
U
واقعا
verily
U
حقیقتا واقعا
quite
U
سراسر واقعا
virtually
U
واقعا"
essentially
U
واقعا"
actually
U
واقعا
specious
U
بطورسطحی درست فاهرامنطقی ودرست ولی واقعا عکس ان
really
U
واقعا
indeed
U
واقعا هر اینه
bodily
U
واقعا جسمانی
ancillary equipment
U
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
of a verity
U
واقعا
quantum meruit
U
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
reputed owner
U
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
veritably
U
واقعا
What impudence!what never !what cheek!
U
واقعا" که خیلی رو می خواهد !
You really are cheeky!
U
واقعا" عجب رویی داری !
That is all we needed!That caps ( beats ) all !
U
واقعا" همین یکی دیگه مانده بود !
show one's (true) colors
<idiom>
U
نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
in point of fact
<idiom>
U
براستی ،واقعا
matter of fact
<idiom>
U
چیزی واقعا درست باشه
You really ought to take better care of yourself.
U
شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
This is a red rag for me.
U
این من را واقعا عصبانی میکند.
You really look like a million bucks in that dress.
U
در این لباس واقعا محشر به نظر می آیی.
That's just
[really]
outragous!
U
این که واقعا مضخرف است!
really wicked
U
واقعا جالب
really sick
U
واقعا جالب
really wicked
U
واقعا عالی
really sick
U
واقعا عالی
to be hot
[for]
U
واقعا مشتاق بودن
[به]
to be dead keen
[on]
U
واقعا مشتاق بودن
[به]
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives.
U
تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
That's just ridiculous!
U
این که واقعا مسخره است!
[طنز]
Thank you very much indeed.
U
واقعا خیلی ممنون.
You're driving me mad!
U
تو من را واقعا دیوانه می کنی!
[اصطلاح روزمره]
I'm really not responsible for it.
<idiom>
U
من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
I'm really not responsible for it.
<idiom>
U
واقعا کاری از دست من برنمی آد.
to look like a million dollars
[bucks]
[American E]
<idiom>
U
واقعا محشر به نظر آمدن
[اصطلاح روزمره]
I'm still not quite sure how good you are.
U
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
realy
U
واقعا
I was devastated.
<idiom>
U
من را واقعا پریشان کرد.
[اصطلاح روزمره]
... however sometimes it just can't be helped.
U
... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
Hotel accommodation is rather expensive there.
U
قیمت
[اتاق]
هتل آنجا واقعا گران است.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com