English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I want to look at old coins. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sights U تماشا
sight U تماشا
gig lamps U تماشا
spectacles U تماشا
sight seeing U تماشا
spectacle U تماشا
sightseeing U تماشا
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
to look on U تماشا کردن
One gets amusement and has his fortune told as well. <proverb> U هم فال هم تماشا.
theatrical U در خور تماشا
look on U تماشا کردن
We painted the town red . U تمام شهر را گشتیم ( تماشا کردیم )
onlooker U رهگذری که چیزی را تماشا می کند یا شاهد می شود
My trip to Europe was business and pleasure combined . U سفرم به اروپ؟ هم فال بود وهم تماشا
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
excuse me U پوزش می خواهم
i shall go U خواهم رفت
i shall be U خواهم بود
to beg your pardon U معذرت می خواهم
to beg your pardon U پوزش می خواهم
i will go U خواهم رفت
wills U فعل کمکی "خواهم "
will U فعل کمکی "خواهم "
I want to take a couple of days off . U یک ردوروز مرخصی می خواهم
Please excuse me . U عذرمی خواهم ( ببخشید )
willed U فعل کمکی "خواهم "
i will see sbout it U من به ان رسیدگی خواهم کرد
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
he said U گفت خواهم امد
he said U گفت که خواهم امد
he said i will come U اوگفت خواهم امد
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
he said he shoued go U اوگفت خواهم رفت
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ببینم.
i wish you happiness U خوشی یا سعادت شما را می خواهم
No harm meant! U نمی خواهم توهین کنم!
i will return his kindness U مهربانی او را تلافی خواهم کرد
i beg your pardon U پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
No offence! U نمی خواهم توهین کنم!
I dont know and I dont want to know . U نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I'll be at home today . U امروز منزل خواهم بود
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I would like to have something to drink . U می خواهم گلویی تازه کنم
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I want my steak well done. U می خواهم استیکم خوب پخته با شد
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
I wI'll sign for him . U من بجای اوامضاء خواهم کرد
I ll pay him back in his own coin . U حقش را کف دستش خواهم گذارد
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I will be instigating [initiating] legal proceedings. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
with you U بی پرده با شما سخن خواهم گفت
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
i will speak to him about it U در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
i will send him my book U کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
i wish you a happy new year U سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
I'll do that. U من این کار را انجام خواهم داد.
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly. U بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
Don't let me keep you. U نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I would like to [ undress] take off my clothes. U من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
I'll think it over. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . U می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
This is just what I want . This is the very thing I want . U این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. U از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I don't want to say anything about that. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
Talking of Europe ,please allow me … U حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
It makes me sick just thinking about it! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
I'll get you all fixed up. U همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
You have to listen to me. U شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. U من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
I wI'll go flat out to do it. U بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
stale cheque U چک قدیمی
old-timer U قدیمی
old timer U قدیمی
ancient U قدیمی
bygone U قدیمی
out of date U قدیمی
timeworn U قدیمی
veterans U قدیمی
old time U قدیمی
veteran U قدیمی
outdated U قدیمی
fogram U قدیمی
old-timers U قدیمی
antiquated U قدیمی
dates U قدیمی
olden U قدیمی
date U قدیمی
senior U قدیمی
age-old U قدیمی
age old U قدیمی
archaic U قدیمی
We old – fashioned people . U ما قدیمی ها
seniors U قدیمی
ex- U سابق قدیمی
old hat U قدیمی مسلک
ex U سابق قدیمی
fuddy-duddy U قدیمی مسلک
fuddy-duddies U قدیمی مسلک
old hat U هر چیز قدیمی
new U اخیرا و نه قدیمی
new- U اخیرا و نه قدیمی
newer U اخیرا و نه قدیمی
unreconstructed U قدیمی مسلک
uptight U قدیمی مسلک
clapped-out U ماشینخرابو قدیمی
ancient manuscript U نوشته قدیمی
primal U بسیار قدیمی
Old – time tunes . U آهنگهای قدیمی
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
scholastic U متفکران قدیمی
prolonged U قدیمی مدید
museum piece U قدیمی غیرعادی
square toed U قدیمی مسلک
past master U استاد قدیمی
older U دیرینه قدیمی
codex U نسخه قدیمی
culverin U یکجورتوپ قدیمی
oldest U دیرینه قدیمی
protolanguage U زبان قدیمی
fogy U ادم قدیمی
paleography U کتابت قدیمی
old U دیرینه قدیمی
incunabulum U کتب قدیمی
fogeys U ادم قدیمی
fogey U ادم قدیمی
past masters U استاد قدیمی
by gone U قدیمی گذشته ها
arquebus U تفنگ قدیمی
presentation copy U نسخه قدیمی
newest U اخیرا و نه قدیمی
fogies U ادم قدیمی
fud U ادم قدیمی مسلک
dating rugs [antique] U فرش عتیقه [قدیمی]
falcon U باز توپ قدیمی
sequins U سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
flintlocks U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlock U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
blunderbuss U نوعی تفنگ قدیمی
Antiguated U آنتیک ،کهنه،قدیمی
cataphract U نوعی زره قدیمی
clepsydra U ساعت ابی قدیمی
tod U واحد قدیمی وزن
archaism U انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
ducat U مسکوک طلای قدیمی
falcons U باز توپ قدیمی
sequin U سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
rundlet U واحدگنجایش مایعات قدیمی
to cling to the old ways U به رسوم قدیمی چسبیدن
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
primitively U بطور قدیمی یا بدوی
slow coach U ادم قدیمی مسلک
old-style U روش گاهشماری قدیمی
old wives' tales U عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tale U عقیدهی قدیمی و مردود
rebec U کمانچه سه سیمه قدیمی
rebeck U کمانچه سه سیمه قدیمی
dodo U آدم قدیمی مسلک
dodoes U آدم قدیمی مسلک
dodos U آدم قدیمی مسلک
runlet U واحدگنجایش مایعات قدیمی
nine pins U نوعی بولینگ قدیمی
viol U ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
raffle U نوعی بازی قدیمی
inkhorn U دوات شاخی قدیمی
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
sloop U کرجی یک دگلی قدیمی
raffles U نوعی بازی قدیمی
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
ye U شکل قدیمی کلمه The شماها
viola da gamba U ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
neoclassic U احیا کننده سبکهای قدیمی
stroud U پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
fogyish U مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustier U کفک زده قدیمی مسلک
fustiest U کفک زده قدیمی مسلک
fusty U کفک زده قدیمی مسلک
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
auditory U [نام قدیمی شبستان کلیسا]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com