English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I can't run any faster. U من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What else can I do? U دیگر چه می توانم بکنم ؟
I can't go on any longer. U من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
accelerun do U تندتر
to have the legs of U تندتر رفتن از
outpace U تندتر قدم زدن از
accelerando <adj.> <adv.> U بطورتدریجی تندتر کردن
outkick U تندتر از رقیب دویدن
outpace U تندتر گام زدن از
catalyze U تندتر کردن کاتالیز
To quicken ones pace . U قدمهای خود را سریع تر کردن ( تندتر راه رفتن )
If you can so can I . U اگر تو بتوانی من هم می توانم
Where can I get information? U از کجا می توانم بپرسم؟
I cant nor can anyone else . U نه من می توانم ونه کس دیگه
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
accelerando آهسته آهسته آهنگ را تندتر کنید
I could pass for a Greek . U می توانم خودم رایونانی جابزنم
Where can I park? کجا می توانم پارک کنم؟
can i do a for you U کاری می توانم برای شمابکنم
Where can I make a phone call? U از کجا می توانم تلفن کنم؟
was wondering if I could borrow your car. U می توانم ماشینت را قرض کنم؟
i did all in my power U انچه در توانم بود کردم
I can't help you. U من نمی توانم به شما کمک کنم.
Can I entrust this task to you? U می توانم این امررا به شما بسپارم ؟
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
My hands are tied. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
how can I learn English U چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
how much can I overdraw on my account? U چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
Can I drive to the centre of town? U آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
I cannot square it with my conscience to ... U من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
I could have sworn that there was somebody in the next room . U می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
How do I notice when the meat is off? U چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
of one another <adv.> U از هم دیگر
further U دیگر
he is no more U او دیگر
from each other <adv.> U از هم دیگر
from one another <adv.> U از هم دیگر
one an other U یک دیگر
of each other <adv.> U از هم دیگر
else U دیگر
next U دیگر
furthered U دیگر
furthers U دیگر
alternatives U دیگر
others U دیگر
furthering U دیگر
again U دیگر
another U دیگر
other U دیگر
alternative U شق دیگر
alternative U دیگر
alternatives U شق دیگر
anymore U دیگر
no more U دیگر نه
thence U دیگر
secus U از دیگر سو
what more do you want U دیگر چه می خواهید
t' other U بعدی دیگر
to wit U بعبارت دیگر
elsewhere U نقطه دیگر
scilicet U بعبارت دیگر
elsewhere U بجای دیگر
elsewhere U درجای دیگر
withil U ازطرف دیگر
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
on the other hand U ازطرف دیگر
In our other words. U بعبارت دیگر
somewhere else U یک جای دیگر
again U از طرف دیگر
on the other part U از طرف دیگر
another U یکی دیگر
in other words <idiom> U به کلام دیگر
otherness U چیز دیگر
about-face U جهت دیگر
about-face U سوی دیگر
about face U جهت دیگر
about face U سوی دیگر
so muchthe worse U دیگر بدتر
otherworld U دنیای دیگر
otherwhence U از جای دیگر
otherwhile U وقت دیگر
otherwhile U گاه دیگر
otherwhere U جای دیگر
otherguise U جور دیگر
about-faces U سوی دیگر
shunt U به خط دیگر انداختن
shunted U به خط دیگر انداختن
shunts U به خط دیگر انداختن
tother U بعدی دیگر
to be no more U دیگر نبودن
other people U مردم دیگر
othergates U جور دیگر
the other two U دوتای دیگر
othergates U طور دیگر
otherguess U نوع دیگر
otherguess U جور دیگر
otherguess U بروش دیگر
about-faces U جهت دیگر
otherwhere U در مکان دیگر
on the other hand U از سوی دیگر
on the other hand <adv.> U ازطرف دیگر
other U نوع دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U به ترتیب دیگر
by the same token <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other hand <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other side <adv.> U به ترتیب دیگر
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگر
others U نوع دیگر
variant U نوع دیگر
at a later period U در موقع دیگر
another guess U قسمتی دیگر
over- U بسوی دیگر
over U بسوی دیگر
apart from that <adv.> U به ترتیب دیگر
alternatively <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other side <adv.> U ازطرف دیگر
otherwise <adv.> U ازطرف دیگر
alternatively <adv.> U طور دیگر
apart from that <adv.> U طور دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U طور دیگر
by the same token <adv.> U طور دیگر
on the other hand <adv.> U طور دیگر
on the other side <adv.> U طور دیگر
otherwise <adv.> U طور دیگر
another U شخص دیگر
another guess U نوعی دیگر
another day U یک روز دیگر
no more U نه دیگر [بیشتر]
once U یکبار دیگر
no longer U نه دیگر [زمانی]
alternative unit U واحدهای دیگر
aliunde U از منبع دیگر
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
in other words <adv.> U به کلام دیگر
beside U ازطرف دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
yon U ان یکی دیگر ان
no more of that U بس است دیگر
next year U سال دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
in fact U به عبارت دیگر
It never occurred again. دیگر رخ نداد.
not any more U دیگر نه [بیشتر نه]
a horse of another colour [different colour] U مطلبی دیگر
nevermore U هرگز دیگر
no more U دیگر ن [فعل]
my other books U کتابهای دیگر من
namely <adv.> U به عبارت دیگر
nevermore U دیگر ابدا
otherwise U طور دیگر
never more U هرگز دیگر
none other than U هیچکس دیگر جز
by the same token <adv.> U از سوی دیگر
on the other side <adv.> U از سوی دیگر
otherwise <adv.> U از سوی دیگر
on the opposite side U در انسوی دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U از سوی دیگر
alternatively <adv.> U ازطرف دیگر
apart from that <adv.> U از سوی دیگر
on the other hand <adv.> U از سوی دیگر
alternatively <adv.> U از سوی دیگر
apart from that <adv.> U ازطرف دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U ازطرف دیگر
et al U و در جای دیگر
by the same token <adv.> U ازطرف دیگر
on more U بار دیگر
It never occurred again دیگر اتفاق نیفتاد.
to rub a thing in U چیز دیگر دادن
i.e U مخفف به عبارت دیگر
aliunde U ازیک جای دیگر
interfere U با سم یک پا به پای دیگر زدن
air to air U از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
nothing else U هیچ چیز دیگر
spaceman U اهل کرات دیگر
inter alia U میان چیزهای دیگر
inter alia U میان اشخاص دیگر
interfered U با سم یک پا به پای دیگر زدن
interferes U با سم یک پا به پای دیگر زدن
additional production personnel عوامل دیگر تولد
reseats U در جای دیگر نشاندن
reseating U در جای دیگر نشاندن
reseated U در جای دیگر نشاندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com