Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I'm thirsty.
من تشنه هستم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i am thirsty
U
تشنه ام
thirsty
U
تشنه
thirster
U
تشنه
adry
U
تشنه
athirst
U
تشنه
i feet thirsty
U
تشنه ام
parched with thirst
U
تشنه سوخته
i am thirsty
U
تشنه ام هست
thirst
U
تشنه بودن
dryers
U
تشنه شدن
dry
U
تشنه شدن
to be thirsty
U
تشنه بودن
bloodthirsty
U
تشنه بخون
i feet thirsty
U
تشنه ام هست
driers
U
تشنه شدن
dries
U
تشنه شدن
The thirsty dreams of water .
<proverb>
U
تشنه در خواب آب مى بیند .
While there is water in the pitcher we wander thir.
<proverb>
U
آب در کوزه و ما تشنه لبان مى گردیم .
They are at daggers drawn. They are bitter enemies.
U
بخون یکدیگه تشنه هستند
am
U
هستم
I'm
U
من هستم
i am pushed for money
U
هستم
I'm hungry.
من گرسنه هستم.
I'm your age.
U
من هم سن شما هستم.
i have not a dry t. on me
U
سر تا پا خیس هستم
iam d. to go
U
ارزومندرفتن هستم
we owe him for his services
U
خدمات او هستم
I am sure that ...
U
من مطمئن هستم که ...
i feel
U
گرسنه هستم
i am under obligation to him
U
من ممنون او هستم
Join the club!
U
من هم درشرایطی مشابه هستم !
I am at your disposal.
U
من دراختیار تان هستم
i feel sleepy
U
خواب الود هستم
Next to you I'm slim.
U
در مقایسه با تو من لاغر هستم.
feet dry
U
روی هدف هستم
i am bend on going
U
مصمم هستم بروم
i a with you on that matter
U
من در ان موضوع با شماموافق هستم
i am under obligation to him
U
زیر بارمنت او هستم
i await you
U
منتظر شما هستم
i maintain
U
قائل هستم به اینکه ...
i own that house
U
من صاحب ان خانه هستم
i pause for a reply
U
منتظر پاسخ هستم
i am at your service
U
در خدمت شما هستم
I am certain of it.
U
من درباره اش مطمئن هستم.
iam in bad
U
خیلی در تنگی هستم
own a house
U
دارای خانهای هستم
iam a for his life
U
برای جانش دل واپس هستم
I am a strange in this town.
U
دراین شهر غریب هستم
i am about that
U
من در این خصوص دلواپس هستم
That is my line ( field ) .
U
خودم این کاره هستم
i owe him &
U
پنج لیره به او بدهکار هستم
i am in a hurry for it
U
عجله دارم یا در شتاب هستم
i am impatient for it
U
ازان بابت بیطاقت هستم
I come from Iran . I am Iranian.
U
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
I feel like a fifth wheel.
U
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
I am on intimate terms with one of the ministers .
U
با یکی از وزراء نزدیک هستم
I've been here for five days.
U
پنج روزه که من اینجا هستم.
I'm full.
U
من سیر شدم
[هستم]
.
[اصطلاح روزمره]
I'll be happy to help
[assist]
you.
U
من با کمال میل در اختیار شما هستم.
I agree with you completely.
U
من کاملا با نظر شما موافق هستم.
I'm looking forward to seeing you again.
U
منتظر دیدار دوباره شما هستم.
I look forward to receiving your reply.
U
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
I always make a point of being on time . I always try to be punctual .
U
همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
I am very orderly and systematic in my work .
U
درکارهایم خیلی مرتب ومنظم هستم
I am the bread winner of the family .
U
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
I am your humble servant . I defer to you .
U
من کوچک شما هستم (اخلاص ارادت )
I know the area more or less .
U
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
It seems I am not welcome (wanted) here.
U
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
i am not made of salt
U
مگر من نمک هستم که ازباران بترسم
I have done my homework. I know how to cope .
U
من درسم را روان هستم (می دانم چه؟ کنم )
i wrote as neatly as he did
U
من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
steadying
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadied
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
I am prepared for any eventuality.
U
برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
My only problem is money .
U
تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
I'm really looking forward to the weekend.
U
من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
iam so tired that i cannot eat
U
چندان خسته هستم که نمیتوانم چیزی بخورم
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry.
U
سپس او
[زن]
از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
No one sent me, I am here on my own account.
U
هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
I very much look forward to meeting you soon.
U
من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
I'm dying to know what happened.
U
خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
I'm old enough to take care of myself.
U
من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger.
U
من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
salvos
U
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
Can you show me on the map where I am?
U
آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
I am a great believer in using natural things for cleaning.
U
من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
spitting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
holding
U
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
how much do i owe you
U
چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
I´m as hungry as a horse.
U
آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
feet wet
U
من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i suffer from headache
U
سردرد دارم دچار سردرد هستم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com