English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I strongly protest against such allegations! U من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
statement of charge U اعلام اتهامات
additional charges U اتهامات اضافی
challenges U مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenged U مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenge U مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
roorbach U اتهامات کذب سیاسی
roorback U اتهامات کذب سیاسی
protestingly U بطور اعتراض ازروی اعتراض
protests U اعتراض اعتراض کردن
protest U اعتراض اعتراض کردن
protesting U اعتراض اعتراض کردن
protested U اعتراض اعتراض کردن
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
nature U گونه
breeds U گونه
sort U گونه
sorted U گونه
species U گونه
haffet U گونه
haffit U گونه
natures U گونه
sorts U گونه
breed U گونه
the five predicables U گونه
variation U گونه ها
cheek U گونه
navigate U گونه
variations U گونه ها
navigated U گونه
navigates U گونه
variant U گونه
navigating U گونه
of all sorts U از هر گونه ای
kind U گونه
kinds U گونه
kindest U گونه
cheeks U گونه
protests U اعتراض
protestation U اعتراض
protestations U اعتراض
protesting U اعتراض
exception U اعتراض
protest U اعتراض
challenge U اعتراض
condemnations U اعتراض
protested U اعتراض
condemnation U اعتراض
impeachment U اعتراض
challenged U اعتراض
remonstrance U اعتراض
challenges U اعتراض
contestation U اعتراض
impugnment U اعتراض
impugnation U اعتراض
power of reservation U حق اعتراض
animadversion U اعتراض
objections U اعتراض
exceptions U اعتراض
objection U اعتراض
suchlike U از این گونه
octagons U هشت گونه
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
zygomatic bone U استخوان گونه
octagon U هشت گونه
spasmodic U اسپاسم گونه
spasmodically U اسپاسم گونه
cheekbone U استخوان گونه
allomorph U واژک گونه
cheekbones U استخوان گونه
thus U بدین گونه
ckeek bone U استخوان گونه
hypnoidal U خواب گونه
hypnoid U خواب گونه
gnathitis U اماس گونه
climax species U گونه اوج
germplasm bank U بانک گونه ها
buccal U وابسته به گونه
blowzy U سرخ گونه
at all hazard U با هر گونه مخاطره
blowzed U سرخ گونه
blowsy U سرخ گونه
hysteroid U هیستری گونه
malar bone U استخوان گونه
ilk U جور گونه
diversities U گونه گونی
diversity U گونه گونی
zygomatic U استخوان گونه
spectral class U گونه طیقی
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
rooting reflex U بازتاب گونه
allomorph U واج گونه
subspecies U زیر گونه
typed U گونه الگو
type U گونه الگو
model U گونه یک محصول
modeled U گونه یک محصول
models U گونه یک محصول
prototypes U پیش گونه
prototype U پیش گونه
releases U گونه یک محصول
released U گونه یک محصول
modelled U گونه یک محصول
release U گونه یک محصول
types U گونه الگو
objecting U اعتراض کردن
objector U اعتراض کننده
exceptionable U اعتراض پذیر
protests U اعتراض کردن
protests U اعتراض رسمی
objects U اعتراض داشتن
objects U اعتراض کردن
protest U اعتراض کردن
protesting U اعتراض رسمی
objectors U اعتراض کننده
objected U اعتراض کردن
protest U اعتراض رسمی
protested U اعتراض کردن
protested U اعتراض رسمی
objecting U اعتراض داشتن
objectionable U قابل اعتراض
remonstrance U تعرض اعتراض
protesting U اعتراض کردن
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
to enter a protest U اعتراض کردن
contestable U قابل اعتراض
controvertible U قابل اعتراض
demurrable U اعتراض پذیر
demurrant U اعتراض کننده
disputable U اعتراض پذیر
fulminated U اعتراض کردن
exept U اعتراض کردن
protest for non acceptance U اعتراض نکول
fulminates U اعتراض کردن
obtest U اعتراض کردن
kicker U اعتراض کننده
except U اعتراض کردن
condemnable U قابل اعتراض
fulminate U اعتراض کردن
unlikely U قابل اعتراض
squawks U اعتراض کردن
squawked U اعتراض کردن
to e. a protest U اعتراض کردن
appose U اعتراض کردن
to a on or upon U اعتراض کردن بر
squawk U اعتراض کردن
take exception to U اعتراض کردن به
bill of exception U اعتراض نامه
unquestionable U غیرقابل اعتراض
challengeable U قابل اعتراض
impugnable U قابل اعتراض
objected U اعتراض داشتن
fussed U اعتراض کردن
impugn U اعتراض کردن
contested U اعتراض داشتن بر
impugned U اعتراض کردن
impugning U اعتراض کردن
demurrer U اعتراض کننده
indirect objects U اعتراض داشتن
indirect objects U اعتراض کردن
contest U اعتراض کردن
defiance U مقاومت اعتراض
fusses U اعتراض کردن
impugns U اعتراض کردن
contest U اعتراض داشتن بر
fuss U اعتراض کردن
fussing U اعتراض کردن
implicit U بلا اعتراض
unquestioning U غیرقابل اعتراض
contests U اعتراض داشتن بر
contested U اعتراض کردن
contesting U اعتراض داشتن بر
contesting U اعتراض کردن
object U اعتراض داشتن
direct objects U اعتراض کردن
direct objects U اعتراض داشتن
object U اعتراض کردن
contests U اعتراض کردن
critically endangered species U گونه در معرض خطر
released U شماره گونه یک محصول
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
release U شماره گونه یک محصول
accurate U بدون هر گونه خطا
accidental sepcies گونه های اتفاقی
diversification U گونه گون سازی
diversification U گونه گون شدن
releases U شماره گونه یک محصول
blowzy U سرخ گونه شلخته
such like U از این گونه ومانندان
build U گونه خاص یک برنامه
builds U گونه خاص یک برنامه
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
buildings U گونه خاص یک برنامه
retour sans protet U اعاده بدون اعتراض
demurrer U اعتراض بصلاحیت دادگاه
impugning U مورد اعتراض قراردادن
disputability U قابل اعتراض بودن
object U کالا اعتراض کردن
objecting U کالا اعتراض کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com