Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staccato
U
منقطع
discontinuous
U
منقطع
snatchy
U
منقطع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interrupt
U
منقطع کردن
interrupts
U
منقطع کردن
interrupting
U
منقطع کردن
broken
U
منقطع منفصل
disrupts
U
منقطع کردن
disrupting
U
منقطع کردن
disrupt
U
منقطع کردن
onanism
U
جماع منقطع
temporary marriage
U
نکاح منقطع
coitus interruptus
U
جماع منقطع
interrupted flashing light
U
چراغ چشمک زن منقطع
batch type furnace
U
کوره نوع منقطع
batch patenting
U
پاتنت کردن منقطع
interrupted
U
[عناصر معماری منقطع]
toots
U
صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooting
U
صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooted
U
صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toot
U
صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
meander border
U
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
discontinuous wefts
U
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com