English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
systaltic U منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retractive U منقبض شونده جمع کننده
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycled U بصورت متناوب فاهر شدن
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
alternate U متناوب کردن متناوب بودن
alternates U متناوب کردن متناوب بودن
alternated U متناوب کردن متناوب بودن
latch hooks U طرح قفل قلاب شکل [این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
self reacting U بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitated U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
crimpy U منقبض
contracted U منقبض شده
scrunches U منقبض کردن
constricting U منقبض کردن
contractive U منقبض کننده
condenser U منقبض کننده
scrunching U منقبض کردن
astrictive U منقبض کننده
retract U منقبض کردن
retracted U منقبض کردن
retracting U منقبض کردن
retracts U منقبض کردن
shrug U منقبض کردن
shrugged U منقبض کردن
shrugging U منقبض کردن
scrunched U منقبض کردن
scrunch U منقبض کردن
retractive U منقبض کننده
twitch grass U منقبض شدن
constrict U منقبض کردن
contract U منقبض کردن
contract U منقبض شدن
retractor U منقبض کننده
constricted U منقبض کردن
hard set U منقبض شده
constricts U منقبض کردن
incodensable U منقبض نشدنی
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
twitches U منقبض شدن کشش
depressor U عضلهای که منقبض شود
twitch U منقبض شدن کشش
twitched U منقبض شدن کشش
twitching U منقبض شدن کشش
shrink U منقبض شدن عقب کشیدن
shrinks U منقبض شدن عقب کشیدن
shrinking U منقبض شدن عقب کشیدن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
condensability U قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
intermittent U متناوب
spotty U متناوب
altern U متناوب
intremittent U متناوب
continual U متناوب
intermissive U متناوب
interrupted U متناوب
periodic U متناوب
alternating U متناوب
staggering U متناوب تردیدداشتن
alternating copolymer U همبسپار متناوب
alternative reinforcement U تقویت متناوب
staggers U متناوب تردیدداشتن
interval exercises U تمرینهای متناوب
stagger U متناوب تردیدداشتن
alternates U تعویض متناوب
off and on U بطور متناوب
alternated U تعویض متناوب
periodic duty U کار متناوب
alternate U تعویض متناوب
relief interval U استراحت متناوب
spasmodic efforts U کوشش متناوب
work interval U کار متناوب
intermitter U متناوب کننده
intermittent reception U موجگیری متناوب
intermittent error U خطای متناوب
fluctuating load U بار متناوب
alternating load U بار متناوب
alternating field U میدان متناوب
jerky U تشنجی متناوب
pealed U طنین متناوب
pealing U طنین متناوب
peals U طنین متناوب
alternating arc U قوس متناوب
alternating perspective U نمای متناوب
alternating quantity U کمیت متناوب
peal U طنین متناوب
keying U قطع متناوب
gating U قطع متناوب
differential compaction U تراکم متناوب
intermittent current U جریان متناوب
alternative current U جریان متناوب
alternating stress U تنش متناوب
alternate track U شیار متناوب
alternators U متناوب ساز
alternator U متناوب ساز
flowed U حرکت متناوب
flows U حرکت متناوب
interchanged U متناوب ساختن
interchanges U متناوب ساختن
intermittently U بطور متناوب
interchange U متناوب ساختن
periodic U متناوب پریودیک
alternating current U جریان متناوب
flow U حرکت متناوب
AC U برق متناوب
interchanging U متناوب ساختن
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
alternating current motor U موتور جریان متناوب
alternating stress test U ازمایش تنش متناوب
load reversal U دوره بارگذاری متناوب
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
alternating current instrument U سنجه جریان متناوب
alternating current generator U مولد جریان متناوب
alternating current circuit U مدار جریان متناوب
alternates U یک درمیان امدن متناوب
intermittent rating U کار اسمی متناوب
three phase alternating current U جریان متناوب سه فازه
single phase alternating current U جریان متناوب یک فازه
reciprocating U دارای حرکت متناوب
free alternating current U جریان متناوب هرز
rectification of an alternating current U یکسوکنندگی جریان متناوب
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
variations U نوسان متناوب پراکندگی
variation U نوسان متناوب پراکندگی
power of alternating current U توان جریان متناوب
alternator U مولد جریان متناوب
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
alternators U مولد جریان متناوب
alternators U دینام جریان متناوب
alternated U یک درمیان امدن متناوب
alternate U یک درمیان امدن متناوب
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
alternator U دینام جریان متناوب
alternating axis of symmerty U محور تقارن متناوب
intermittent rain بارش متناوب باران
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
multiphase alternating current U جریان متناوب چند فازه
magneto bell U زنگ اخبار جریان متناوب
impedance U مقاومت جریان متناوب امپدانس
welding altrnator U مولد جوش جریان متناوب
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
synchronous alternator U مولد جریان متناوب سنکرون
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
alternator U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternators U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
impedance U مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
interlaminate U در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
clock U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inter laminate U [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
clocks U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
condenses U منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
condensing U منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
condenses U منقبض کردن مختصرومفیدکردن خلاصه کردن
condense U منقبض کردن مختصرومفیدکردن خلاصه کردن
condense U منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
condensing U منقبض کردن مختصرومفیدکردن خلاصه کردن
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
capacitor start induction motor U موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
contract U کنترات کردن منقبض کردن
condensate U تغلیظ شده منقبض شده
shrunken U جمع شدن منقبض شدن
deliquescent U اب شونده
folding U تا شونده
step down U کم شونده
squashy U له شونده
diminishing U کم شونده
vimineous U خم شونده
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
interviewee U مصاحبه شونده
inhibitor U مانع شونده
fly table U میز تا شونده
gelable U ژلاتینی شونده
gray U سفید شونده
fusible U ذوب شونده
foldaway U کوچک شونده
frondescent U برگ شونده
depreciable U مستهلک شونده
riser U بلند شونده
inhibiter U مانع شونده
ingressive U داخل شونده
hardenable U سخت شونده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com