Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
destructor
U
منفجر کننده عامل انفجاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detonating agent
U
عامل منفجر کننده
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
cyanogen agent
U
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
blaster
U
منفجر کننده
detonator
U
منفجر کننده
burster
U
منفجر کننده
detonators
U
منفجر کننده
blasting machine
U
وسیله منفجر کننده
detonation cord
U
فتیله منفجر کننده
detonating charge
U
خرج منفجر کننده
bursting layer
U
لایههای منفجر کننده
burster tube
U
لوله منفجر کننده
blasting fuze
U
ماسوره منفجر کننده
burster course
U
مسیر منفجر کننده
primacord net
U
شبکه منفجر کننده
booster
U
لایی استری منفجر کننده
boosters
U
لایی استری منفجر کننده
blood agent
U
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
first fire mixture
U
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
puff
U
منفجر کردن منفجر شدن
detonated
U
منفجر شدن یا منفجر کردن
detonates
U
منفجر شدن یا منفجر کردن
detonate
U
منفجر شدن یا منفجر کردن
puffing
U
منفجر کردن منفجر شدن
puffs
U
منفجر کردن منفجر شدن
reducer
U
عامل کم کننده
blowing agent
U
عامل پف کننده
emulsifor
U
عامل امولسیون کننده
disperser
U
عامل امولسیون کننده
sequestering agent
U
عامل منزوی کننده
determinants
U
عامل تعیین کننده
emulsifying agent
U
عامل امولسیون کننده
resolving agent
U
عامل تفکیک کننده
choking agent
U
عامل خفه کننده
chlorinating agent
U
عامل کلردار کننده
reductant
U
عامل احیا کننده
determinant
U
عامل تعیین کننده
cooling agent
U
عامل سرد کننده
emulsifiers
U
عامل امولسیون کننده
confusion agent
U
عامل گیج کننده
fluorinating agent
U
عامل فلوئوردار کننده
complexing agent
U
عامل کمپلکس کننده
limiting factor
U
عامل محدود کننده
counter agent
U
عامل خنثی کننده
emulsifier
U
عامل امولسیون کننده
incapacitating agent
U
عامل بیهوش کننده
wetting agent
U
عامل خیس کننده
destabilizer
U
عامل بی ثبات کننده
thickening agent
U
عامل غلیظ کننده
burster block
U
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
alkylating agent
U
عامل اکلیل دار کننده
alkylation agent
U
عامل الکیل دار کننده
acetylizing agent
U
عامل استیل دار کننده
degreasing agent
U
عامل پاک کننده روغن
preventive
U
عامل ممانعت جلوگیری کننده
acetylating agent
U
عامل استیل دار کننده
acylating agent
U
عامل اسیل دار کننده
exploding
U
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explodes
U
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
exploded
U
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explode
U
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explodent
U
منفجر شونده منفجر
bargaining chips
U
عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip
U
عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
disk operating system
U
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
liquefacient
U
عامل موجب ترشح ترشح کننده
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
sysgen
U
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
oasis
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oases
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
eruptional
U
انفجاری
eruptive
U
انفجاری
volcanic
U
انفجاری
booby-traps
U
تله انفجاری
burst force
U
نیروی انفجاری
bursting charge
U
بار انفجاری
detonating fuse
U
فیوز انفجاری
booby-trapped
U
تله انفجاری
booby-trapping
U
تله انفجاری
brisance
U
ضربه انفجاری
blow out fuse
U
فیوز انفجاری
explosive power
U
توان انفجاری
booby-trap
U
تله انفجاری
explosive bolt
U
پیچ انفجاری
forging burst
U
اهنگری انفجاری
fireball
U
گلوله انفجاری
explosive bolt
U
سه راهی انفجاری
explosive rivet
U
پرچ انفجاری
shrapnel
U
گلوله انفجاری
shrapnel shell
U
گلوله انفجاری
detonating cord
U
فتیله انفجاری
destructor
U
چاشنی انفجاری
demolition belt
U
کمربند انفجاری
blasting fuse
U
اتشباری انفجاری
fireballs
U
گلوله انفجاری
booby trap
U
تله انفجاری
bloom
U
رشد انفجاری
primacord
U
فتیله انفجاری
bloomed
U
رشد انفجاری
blasting gelatin
U
ژلاتین انفجاری
explosive welding
U
جوشکاری انفجاری
explosive train
U
فتیله انفجاری
blooms
U
رشد انفجاری
blasting fuze
U
ماسوره انفجاری
ignitor
U
فتیله انفجاری
piggybacks
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer
U
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
booby trap
U
تله انفجاری کردن
explosive forming
U
شکل دادن انفجاری
combination circuit
U
مدار انفجاری مرکب
booby-traps
U
تله انفجاری کردن
booby-trapping
U
تله انفجاری کردن
booby-trapped
U
تله انفجاری کردن
plaster charge
U
خرج انفجاری افشان
booby-trap
U
تله انفجاری کردن
mining effect
U
اثر انفجاری مین
trap mine
U
مین تله انفجاری شده
actuate
U
به کارانداختن سیستم انفجاری مین
boobytrapped mine
U
مین تله انفجاری شده
com file
U
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
weapon alpha
U
نوعی خرج انفجاری عمقی موشکی
render safe
U
بی اثرکردن مین یا وسایل انفجاری یا بمب
chugs
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
chugged
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chug
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
egg
U
بمب انفجاری قوی که بوسیله هواپیماپرتاب میشود
chugging
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
explosive
U
منفجر شونده
go off
<idiom>
U
منفجر شدن
fulminate
U
منفجر شدن
detonations
U
منفجر کردن
buster
U
منفجر یاخوردکننده
demolishing
U
منفجر کردن
demolishes
U
منفجر کردن
demolished
U
منفجر کردن
demolish
U
منفجر کردن
destruct
U
منفجر کردن
eruptional
U
منفجر شونده
burst
U
منفجر شدن
bursts
U
منفجر شدن
fulminated
U
منفجر شدن
fulminates
U
منفجر شدن
set off
U
منفجر شدن
blow up
U
منفجر کردن
blow-up
U
منفجر کردن
detonation
U
منفجر کردن
blow-ups
U
منفجر کردن
unexploded
U
منفجر نشده
set off
U
منفجر کردن
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
monroe effect
U
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
erumpent
U
منفجر شونده شکوفنده
detonate
U
منفجر شدن ترکانیدن
burst
U
منفجر کردن انفجار
exploded
U
منفجر شدن ترکیدن
detonates
U
منفجر شدن ترکانیدن
detonated
U
منفجر شدن ترکانیدن
bursts
U
منفجر کردن انفجار
explode
U
منفجر شدن ترکیدن
blow out
U
پنچری منفجر شدن
explodes
U
منفجر شدن ترکیدن
implode
U
از داخل منفجر شدن
exploding
U
منفجر شدن ترکیدن
bursts
U
انفجار منفجر شدن
burst
U
انفجار منفجر شدن
dynamites
U
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
explosions
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
dynamite
U
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
backfire
U
منفجر شدن قبل از موقع
backfired
U
منفجر شدن قبل از موقع
dynamiting
U
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
dynamited
U
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
backfires
U
منفجر شدن قبل از موقع
backfiring
U
منفجر شدن قبل از موقع
dunnite
U
نوعی ماده منفجر حساس
detonating
U
محترق شونده منفجر سازنده
explosion
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
kill
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
kills
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
methylamine
U
گاز منفجر شونده بفرمول 2NH 3CH
active mine
U
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
shuttered fuze
U
ماسوره منفجر شده یا عمل کرده قبل از موقع
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
command detonated
U
منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com