English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zonule U منطقه یا ناحیه کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone U منطقه ناحیه
zones U منطقه ناحیه
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
rainfall area U منطقه بارش ناحیه بارندگی
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
Caen U [سنگ نرم با دانه های کوچک در منطقه ی کان نزدیک نرمندی]
selection U دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
selections U دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
holarctic U وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany U گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
shires U ناحیه
districts U ناحیه
district U ناحیه
zones U ناحیه
situs U ناحیه
sectors U ناحیه
proclimax U ناحیه
zone U ناحیه
local <adj.> U ناحیه ای
regional <adj.> U ناحیه ای
range U ناحیه
ranged U ناحیه
ranges U ناحیه
region U ناحیه
shire U ناحیه
regions U ناحیه
realms U ناحیه
realm U ناحیه
ward U ناحیه
sector U ناحیه
reached U ناحیه
output area U ناحیه
partition U ناحیه
partitions U ناحیه
area U ناحیه
areas U ناحیه
reaching U ناحیه
reaches U ناحیه
subregion U ناحیه
demesne U ناحیه
reach U ناحیه
wards U ناحیه
sympatric U هم ناحیه
frequency region U ناحیه فرکانس
genital zone U ناحیه تناسلی
forbidden zone U ناحیه ممنوع
intermediate zone U ناحیه ی میانی
geiger muller region o. plateau U ناحیه قطع
sectors U خط کش ریاضی ناحیه
fixed area U ناحیه ثابت
district U ناحیه نظامی
gold field U ناحیه زرخیز
districts U ناحیه نظامی
work area U ناحیه کاری
wernicke's area U ناحیه ورنیکه
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
range of variation U ناحیه تغییر
zone of contact U ناحیه تماس
sector U خط کش ریاضی ناحیه
heat affected zone U ناحیه پیوند
indifference zone U ناحیه خنثی
active area U ناحیه فعال
goldfield U ناحیه زرخیز
input area U ناحیه ورودی
lumbar U ناحیه کمر
edge zone U ناحیه لبه
region U ناحیه نظامی
soft spot U ناحیه نشست
buffer area U ناحیه میانگیر
slum U ناحیه فقیرنشین
broca's area U ناحیه بروکا
overflow area U ناحیه سرریز
output area U ناحیه خروجی
boom swing U ناحیه لرزش
oral zone U ناحیه دهانی
dead space U ناحیه کور
common area U ناحیه مشترک
naval district U ناحیه دریایی
climatic region U ناحیه اقلیمی
skid row U ناحیه پست
storage area U ناحیه انبارش
critical region U ناحیه شاخص
slums U ناحیه فقیرنشین
critical region U ناحیه بحرانی
region U ناحیه عملیات
range of variation U ناحیه انحراف
range of storke U ناحیه ضربه
recording eara U ناحیه ضبط
regions U ناحیه فضا
range of adjustment U ناحیه تنظیم
regions U ناحیه نظامی
regions U ناحیه عملیات
radius of action U ناحیه رانندگی
silva U ناحیه جنگلی
part U سهم ناحیه
region U ناحیه فضا
pyramidal area U ناحیه هرمی
critical area U ناحیه بحرانی
motor area U ناحیه حرکتی
regionalism U ناحیه گرایی
erogenous zones U ناحیه شهوتزا
scan area U ناحیه پیمایش
depletion zone U ناحیه تخلیه
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
arid area U ناحیه خشک
Equator U ناحیه استوایی
Sept U ناحیه محصو
littoral U ناحیه ساحلی
terrain U زمین ناحیه
touch spot U ناحیه بساوشی
the abdominal region U ناحیه شکم
area search U جستجوی ناحیه
two phase region U ناحیه دو فازی
depletion barrier U ناحیه تخلیه
residential area U ناحیه مسکونی
depletion layer U ناحیه تخلیه
telephone area U ناحیه اتصال
audio range U ناحیه صوتی
territorialization U ایجاد ناحیه
magnetic domain U ناحیه مغناطیسی
measuring range U ناحیه ی سنجش
baffle area U ناحیه کور
sector commander U فرمانده ناحیه
suppressor area U ناحیه بازدارنده
sciatic U ناحیه چاربند
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
depletion area U ناحیه تخلیه
pierian U وابسته به ناحیه پیریا
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
rimland U حومه ناحیه مرکزی
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
reverse flow regin U ناحیه جریان معکوس
coalfield U ناحیه ذغال خیز
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com