Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staging area
U
منطقه شروع عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
Other Matches
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
launching area
U
منطقه شروع حمله
area of operation
U
منطقه عملیات
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
area security
U
تامین منطقه عملیات
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
d day
U
روز شروع عملیات
initial point
U
نقطه شروع عملیات
h hour
U
ساعت شروع عملیات
zero hour
U
ساعت شروع عملیات
teeing ground
U
منطقه شروع هر بخش ازبازی گلف
launches
U
اجرای حمله شروع عملیات
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
launching
U
اجرای حمله شروع عملیات
launch
U
اجرای حمله شروع عملیات
launched
U
اجرای حمله شروع عملیات
initiating directive
U
دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
area coordination group
U
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
proportional clothing
U
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
assault area diagram
U
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
safe mode
U
حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
set up
U
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
start off
U
شروع کردن شروع شدن
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
initiation
U
شروع کار شروع
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
shingles
U
منطقه
region
U
منطقه
zones
U
منطقه
district
U
منطقه
belt
U
منطقه
locales
U
منطقه
zone
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
districts
U
منطقه
block
U
منطقه
regions
U
منطقه
belted
U
منطقه
belts
U
منطقه
blocks
U
منطقه
blocked
U
منطقه
locale
U
منطقه
regional
<adj.>
U
منطقه ای
sectors
U
منطقه
sector
U
منطقه
local
<adj.>
U
منطقه ای
area
U
منطقه
territories
U
منطقه
areas
U
منطقه
territory
U
منطقه
onset
U
شروع
get-go
<idiom>
U
شروع
openings
U
شروع
right of begin
U
حق شروع
opening
U
شروع
incipience or ency
U
شروع
inception
U
شروع
beginning
U
شروع
beginnings
U
شروع
open fire
U
شروع
kick off
U
شروع
Redo it. Do it over again.
U
از سر شروع کن
kick-off
<idiom>
U
شروع
inchoation
U
شروع
sector of fire
U
منطقه اتش
sector of search
U
منطقه کاوش
collecting point
U
منطقه تجمع
regionalism
U
منطقه سازی
combat zone
U
منطقه رزم
area security
U
تامین منطقه
commercial area
U
منطقه تجاری
communication zone
U
منطقه مواصلات
assembling area
U
منطقه تجمع
assembly area
U
منطقه تجمع
attack zone
U
منطقه حمله
seepage area
U
منطقه تراوش
caution area
U
منطقه خطر
beatten zone
U
منطقه مضروبه
tropical
U
منطقه استوایی
neutral zone
U
منطقه خنثی
defense sector
U
منطقه پدافندی
neutral zone
U
منطقه بی طرف
sensitive zone
U
منطقه حساس
neutral zone
U
منطقه بیطرف
observing sector
U
منطقه دیدبانی
cerebral localization
U
منطقه بندی مخ
military area
U
منطقه نظامی
middle latitude
U
منطقه معتدله
low pressure
U
منطقه کم فشار
attacting zone
U
منطقه دروازه
frontcourt
U
منطقه حمله
coastal zone
U
منطقه ساحلی
closed area
U
منطقه ممنوعه
closed area
U
منطقه بسته
seepage area
U
منطقه نفوذ
combat area
U
منطقه رزم
blind zone
U
منطقه کور
goal area
U
منطقه دروازه
off limits
U
منطقه ممنوعه
buffer zones
U
منطقه پیشگیری
tensile zone
U
منطقه کششی
the frigid zone
U
منطقه افسرده
the frigid zone
U
منطقه منجمده
aeration zone
U
منطقه هواگیر
buffer zone
U
منطقه تامین
safe area
U
منطقه امن
safe area
U
منطقه بی خطر
position area
U
منطقه مواضع
staging area
U
منطقه عملیاتی
infiltrating
U
نفوذ به منطقه
pit
U
منطقه فرود
infiltrates
U
نفوذ به منطقه
lay-bys
U
منطقه توقف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com