Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detrital
U
منسوب به اوار سایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fricative
U
سایشی
slip ring
U
حلقه سایشی
abrasion drill
U
مته سایشی
abrasion resistance
U
تاب سایشی
abrasion resistance
U
مقاومت سایشی
affricate
U
انسدادی- سایشی
frictional resistance
U
مقاومت سایشی
collapses
U
اوار
shake down
U
اوار
detritus
U
اوار
debris
U
اوار
collapsing
U
اوار
collapsed
U
اوار
detrition
U
اوار
collapse
U
اوار
automatic roughing lathe
U
ماشین تراش سایشی خودکار
hard core
U
مصالح اوار
rubble hard core
U
مصالح اوار
dead weights
U
وزن بی اوار
dead weight
U
وزن بی اوار
to be buried under ruins
U
زیر اوار ماندن
abrasive compound
مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
attributed
U
منسوب
of kin
U
منسوب
affined
U
منسوب
owing
U
منسوب
relative
U
منسوب
sib
U
منسوب
sib
U
منسوب نسبی
refers
U
منسوب داشتن
ammino
U
منسوب به امونیاک
dantesque
U
منسوب به دانته
fairness
U
منسوب به پریان
kin
U
خویشی منسوب
aeolian
U
منسوب به ائولوس
consular
U
منسوب به کنسول
ecclesiastical
U
منسوب به کلیسا
refer
U
منسوب داشتن
strategic
U
منسوب به strategy
referred
U
منسوب داشتن
relativization
U
منسوب کردن
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
amaranthine
U
منسوب به تاج خروس
agnatic
U
منسوب از طرف پدر
capitalistic
U
منسوب به سرمایه داری
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
autonomic
U
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
astrological
U
منسوب به علم ستاره شناسی
adenoidal
U
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
ulysses
U
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
adenoid
U
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
draconic
U
منسوب به اقشزخ قانون گذاراتنی در 621 پیش ازمیلاد
Dantesqua
U
[منسوب به دانته احیاگر سبک گوتیک در قرن نوزدهم]
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
Spanish knot
U
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
Mohtasham design
U
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
palmette
U
گل شاه عباسی
[این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
Gabbeh
U
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Mina-khani design
U
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
Khotan rug
U
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
pragmatism
U
مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com