English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
ideal magnetization curve U منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening U سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
curving U خط منحنی منحنی مسیر
curves U خط منحنی منحنی مسیر
curve U خط منحنی منحنی مسیر
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
ramble U سر گردانی
rambled U سر گردانی
rambles U سر گردانی
regimental U گردانی
repeal U باز گردانی
repeals U باز گردانی
hardening U سخت گردانی
revolvable U دور گردانی
rim drive U لبه گردانی
rectification U راست گردانی
thinning U رقیق گردانی
runaround U دور سر گردانی
exception handling U استثنا گردانی
transliteration U نویسه گردانی
data handling U داده گردانی
file handling U پرونده گردانی
curing oven U کوره سخت گردانی
hardening furnace U کوره سخت گردانی
curing vessel U فرف سخت گردانی
nitrogen hardening U سخت گردانی ازتی
induction harening U سخت گردانی القائی
broken hardening U سخت گردانی شکسته
electrolytic deposition U متالیزه گردانی گالوانیکی
partial jurisdiction U حق خود گردانی محدود
double hardening U سخت گردانی مضاعف
direct quenching U سخت گردانی مستقیم
precipitation hardening U سخت گردانی رسوبی
hardening constituent U جزء سخت گردانی
aging U سخت گردانی زمانی
austemper U سخت گردانی باینیت
austemper U سخت گردانی حرارتی
ausformig U سخت گردانی اوستینیتی
case harden U سخت گردانی سطحی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
case hardening U سخت گردانی سطحی
softening furnace U کوره نرم گردانی
age hardening U سخت گردانی زمانی
cementation U سیمانکاری سخت گردانی
hot tempering U سخت گردانی درجهای
hardening room U اطاق سخت گردانی
hardening distortion U شکستگی سخت گردانی
hardening crake U ترک سخت گردانی
cure rate U سرعت سخت گردانی
quench age hardening U سخت گردانی و ترساندن
quenching and tempering U ترساندن و سخت گردانی
toughen by sparks U سخت گردانی با جرقه
strain hadening U سخت گردانی سرد
work hardening U سخت گردانی سرد
strain hadening U سخت گردانی کرنشی
softening point U نقطه نرم گردانی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
selective hardening U سخت گردانی انتخابی
temper hardening U سخت گردانی بازپخت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
simplifications U ساده گردانی مختصر سازی
hard facing alloy U الیاژ سخت گردانی سطحی
hardening strain U تغییر طول سخت گردانی
strain age hardening U سخت گردانی کرنشی زمانی
age hardening susceptibility U تقبل سخت گردانی زمانی
simplification U ساده گردانی مختصر سازی
cold upsetting die U حدیده چاق گردانی سرد
simplifcation U ساده گردانی مختصر سازی
carburizer U ماده ویژه سخت گردانی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
salt bath hardening U سخت گردانی حمام نمک
self hardening steel U فولاد خود سخت گردانی
mold drying oven U کوره خشک گردانی قالبی
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
reinstatement of revolving credit U اعتبار گردانی را تجدید کردن
oil hardening steel U فولاد سخت گردانی روغنی
quenched and tempered condition U حالت ترساندن و سخت گردانی
magnetzation U مغناطیس
magneto U مغناطیس
remagnetizer U مغناطیس گر
magnetism U مغناطیس
magnet U مغناطیس
magnets U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
gas fired hardening tempering furnace U کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
quenching and tempering furnace U کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
inductometer U مغناطیس سنج
magnet coil U پیچک مغناطیس
residual magnetism U مغناطیس مانده
blow out magnet U مغناطیس جرقه
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
demagnetization U مغناطیس زدائی
bar magnet U مغناطیس میلهای
b h cure U خم مغناطیس پذیری
demagnetization U مغناطیس زدایی
thermomagnetic U گرما مغناطیس
magnet U مغناطیس پایدار
demagnetize U زدودن مغناطیس
susceptibility U مغناطیس پذیری
field coil U پیچک مغناطیس گر
ferrimagnetism U فری مغناطیس
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
induced magnetism U مغناطیس القایی
simple magnet U مغناطیس ساده
magnets U مغناطیس پایدار
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
magnetic explorer U مغناطیس یاب
permeance U مغناطیس رسانایی
mags U مغناطیس agnetic
mag U مغناطیس agnetic
magnetizable U مغناطیس پذیر
magnetization U مغناطیس پذیری
magnetism U علم مغناطیس
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
magnetization U مغناطیس گری
magnotropism U مغناطیس گرایی
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetization U مغناطیس کنندگی
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
magnetosphere U مغناطیس- کره
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
organic magnet U مغناطیس الی
p.m. U مغناطیس پایدار
remanence U مغناطیس مانده
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
purity magnet U مغناطیس خلوص
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
magneto U دارای مغناطیس
magnetometer U مغناطیس سنج
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
magnetism U درس مغناطیس
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
magnetics U علم مغناطیس
magnetism U مغناطیس شناسی
natural magnet U مغناطیس طبیعی
residual magnetization U مغناطیس مانده
magnetosphere U کره مغناطیس
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magnetization work U مغناطیس کنندگی
flame hardening U سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
negative pole U قطب منفی مغناطیس
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetize U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
induced magnetism U مغناطیس القاء شده
magnetizing U مغناطیس کردن یا شدن
magnetizes U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetised U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing force U شدت مغناطیس کنندگی
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
magnetising U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetostriction U تغییر شکل براثر مغناطیس
magnetics U درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com