English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infinitely elastic demand curve U منحنی تقاضا با کشش نامحدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
demand curve U منحنی تقاضا
unlimited liability U بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded U تقاضا کردن تقاضا
demands U تقاضا کردن تقاضا
demand U تقاضا کردن تقاضا
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
ad infinitum U نامحدود
ageless U نامحدود
extralimital U نامحدود
uncomfined U نامحدود
infinite U نامحدود
unlimited U نامحدود
curve U خط منحنی منحنی مسیر
curves U خط منحنی منحنی مسیر
curving U خط منحنی منحنی مسیر
infinite U نامحدود لایتناهی
carte blanche U اختیار نامحدود
infinite loop U حلقه نامحدود
indefinitely U بطور نامحدود
widest U نامحدود وسیع
wider U نامحدود وسیع
wide U نامحدود وسیع
unrestrained U ازاد نامحدود
unlimited liability U تعهدات نامحدود
unlimited war U جنگ نامحدود
infinity U مقدار نامحدود
without limit U بی حد بی اندازه نامحدود
infinitely U بطور نامحدود
open credit U اعتبار نامحدود
infinite series U سری نامحدود
absolute U دایره نامحدود
open end contract U قرارداد نامحدود
cartle blanche U اختیار نامحدود
blank credit U اعتبار نامحدود
absolutes U دایره نامحدود
infinite population U جامعه نامحدود
Omnibenevolence U خیرخواهی نامحدود
cart blanche U اختیار نامحدود
illimitable U نامحدود محدود نشدنی
unqualified U بیحدو حصر نامحدود
inane U چرند فضای نامحدود
indefinitely U برای یک مدت نامحدود
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
The courts have unlimited jurisdiction. U دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
credit for an unlimited period U اعتبار برای مدت نامحدود
homunculus U مدل بازگشتی نامحدود مغز
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
absolutist U کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
illimitably U بطوریکه نتوان محدود کرد بطور نامحدود
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
nobody can take work [abuse] indefinitely. U هیچ کس نمی تواند کار [سو استفاده] را به طور نامحدود تحمل بکند.
restraint of trade U قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
requests U تقاضا
requisitioning U تقاضا
requisitioned U تقاضا
requisitions U تقاضا
requesting U تقاضا
importance U تقاضا
requested U تقاضا
solicitation U تقاضا
rogation U تقاضا
exigence U تقاضا
requisition U تقاضا
request U تقاضا
prayers U تقاضا
prayer U تقاضا
demands U تقاضا
suit U تقاضا
suited U تقاضا
suits U تقاضا
demand U تقاضا
postulate U تقاضا
postulated U تقاضا
postulates U تقاضا
postulating U تقاضا
demanded U تقاضا
excess demand U فزونی تقاضا
requisition U چیزمورد تقاضا
plea U تقاضا استدعا
requisitions U تقاضا کردن
pleas U تقاضا استدعا
adjure U تقاضا کردن
demand function U تابع تقاضا
income elasticity of demand U درامدی تقاضا
change in demand U تغییر تقاضا
requirement U تقاضا احتیاج
demand shift U جابجائی تقاضا
demand shift U انتقال تقاضا
demand shift U تغییر تقاضا
demandant U تقاضا کننده
demandable U قابل تقاضا
demand surface U میزان تقاضا
demand surface U سطح تقاضا
demand side U طرف تقاضا
sue U تقاضا کردن
sued U تقاضا کردن
sues U تقاضا کردن
suing U تقاضا کردن
elasticity of demand U کشش تقاضا
demand schedule U جدول تقاضا
requisition U تقاضا کردن
requisitioned U چیزمورد تقاضا
requisitioned U تقاضا کردن
requisitioning U چیزمورد تقاضا
requisitioning U تقاضا کردن
requisitions U چیزمورد تقاضا
demand elasticity U کشش تقاضا
demand factor U ضریب تقاضا
demand factors U عوامل تقاضا
applier U تقاضا کننده
demand management U مدیریت تقاضا
demand pattern U الگوی تقاضا
demand side U ستون تقاضا
law of demand U قانون تقاضا
application U فرم تقاضا
request U تقاضا خواسته
requested U تقاضا خواسته
requesting U تقاضا خواسته
requests U تقاضا خواسته
applications U فرم تقاضا
within three days of demand U در طی سه روز پس از تقاضا
information on demand U اطلاعات با تقاضا
demand U تقاضا کردن
peak demand U حداکثر تقاضا
peak demand U بیشترین تقاضا
on demand U بنا به تقاضا
offer and demand U عرضه و تقاضا
quantity of demand U مقدار تقاضا
measurement of demand U تخمین تقاضا
asked <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
demanded U تقاضا کردن
demands U تقاضا کردن
supply and demand U عرضه و تقاضا
demanded <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
claimed <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
gluts U عرضه بیش از تقاضا
demand forecast U پیش بینی تقاضا
arc elasticity of demand U کشش کمانی تقاضا
glut U عرضه بیش از تقاضا
demands U مطالبه تقاضا کردن
demand U مطالبه تقاضا کردن
applicants U تقاضا کننده طالب
applicant U تقاضا کننده طالب
cross elasticity of demand U کشش متقاطع تقاضا
demanded U مطالبه تقاضا کردن
demand for money U تقاضا برای پول
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
application U تقاضا برای چیز
adjure به اصرار تقاضا کردن
applications U تقاضا برای چیز
request for proposal U تقاضا برای پیشنهاد
request U تقاضا برای چیزی
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
on demand U به در خواست به مجرد تقاضا
requested U تقاضا برای چیزی
supply and demand law U قانون عرضه و تقاضا
requesting U تقاضا برای چیزی
price elasticity of demand U کشش قیمتی تقاضا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
quantity demanded U مقدار تقاضا شده
registrant U تقاضا ثبت کننده
requesting unit U یکان تقاضا کننده
money demand U تقاضا برای پول
send away for something <idiom> U تقاضا نامه نوشتن
solicits U درخواست یا تقاضا کردن از
demand paging U صفحه بندی تقاضا
indent U تقاضا یاسفارش جنس
indenting U تقاضا یاسفارش جنس
requests U تقاضا برای چیزی
indents U تقاضا یاسفارش جنس
solicit U درخواست یا تقاضا کردن از
law of supply and demand U قانون عرضه و تقاضا
solicited U درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting U درخواست یا تقاضا کردن از
out of straight U منحنی
inflexion U خم منحنی
curving U منحنی خم
s curve U منحنی اس
wrap-around U منحنی
v curve U منحنی "وی "
curve plotter U منحنی کش
curvated U منحنی
crump U منحنی
j curve U منحنی جی
s curve U منحنی S
curve tracer U منحنی کش
bent U منحنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com