English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exclusive U منحصر به فرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sole U منحصر بفرد
soles U منحصر بفرد
handler U برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
handlers U برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
unique U فرد منحصر به فرد
unique U منحصر بفرد
uniquely U فرد منحصر به فرد
uniquely U منحصر بفرد
limit U منحصر کردن
limited U منحصر
confine U محدود کردن منحصر کردن
confining U محدود کردن منحصر کردن
one U منحصر
ones U منحصر
straitlaced U منحصر
phoenix U مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
phoenixes U مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
particular U تک منحصر بفرد
individual U منحصر بفرد متعلق بفرد
individuals U منحصر بفرد متعلق بفرد
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
singular U منحصر بفردی
exclusive U منحصر بفرد گران
cyclone U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclones U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
restrict U منحصر کردن دچار تضییقات کردن
restricting U منحصر کردن دچار تضییقات کردن
restricts U منحصر کردن دچار تضییقات کردن
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
current expenditure U هزینهای که فایده ان منحصر به یک دوره مالی باشد
limitary U منحصر
monotypic U دارای نوع منحصر بفرد
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
single value U ارزش منحصر بفرد
singleton U یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد
singularity U منحصر بفردی
sole agent U نماینده منحصر بفرد
sole offspring U فرزند منحصر بفرد
sole owner U مالک منحصر
sole representative U نماینده منحصر بفرد
straightlaced U منحصر
suigeneris U اختصاصی منحصر بفرد
unique solution U راه حل منحصر بفرد
unique solution U جواب منحصر بفرد
nonpar <adj.> U منحصر بفردی
He's one of a kind. U او [مرد] آدمی منحصر به فرد است.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com