English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holandric U منحصرا از طرف پدر ارث برده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hologynic U منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
Other Matches
exclusively U منحصرا"
exclusively U منحصرا
solely U منحصرا
only U صرفا منحصرا
upstages U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstaging U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstaged U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
direct coupled transistor logic U سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
bondsman U برده
serfs U برده
wrapt U برده
villains U برده
male salve U برده
villain U برده
bondman U برده
bondservant U برده
serf U برده
slaving U برده
slaved U برده
slave U برده
slaves U برده
slaveholding U مالکیت برده
slaveholder U صاحب برده
slaveholder U برده دار
dealing in slaves U برده فروشی
allottee U سهم برده
slave merchant U برده فروش
slave computer U کامپیوتر برده
escaped slave U برده فراری
conspicuious consumption U بکار برده شد
master slave U ارباب و برده
mameluke U برده بنده
slaveholding U برده داری
slaver U برده فروش
manumission U ازادی برده
named U نام برده
slaver U تاجر برده
abrogates U از میان برده
enslave U برده کردن
abrogate U از میان برده
enslaving U برده کردن
slave trade U برده فروشی
overwrought U کار برده
slavery U برده داری
above U نام برده
enslaved U برده کردن
enslaves U برده کردن
master slave system U سیستم ارباب و برده
To emancipate a slave. U برده ای را آزاد کردن
setting free U ازاد کردن برده
manumission U ازاد کردن برده
slave mode U حالت پیرو یا برده
named here under U نام برده درزیر
proslavery U طرفداری از برده فروشی
above named U نام برده شده
echeloned displacement U تغییرموضع رده برده
bond servant U برده بدون مزدواجرت
rapt U برده شده مجذوب
emancipation U ازاد کردن برده
lastmentioned U اخر از همه نام برده
prize poem U شعری که جایزه برده است
echeloned displacement U تغییر مکان رده برده
This letter has been tampered with . U در این نامه دست برده شده
love set U بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
His name is never mentioned anywhere . U اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
he took her in to dinner U انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
My legs fell asleep [are numb] . U ساق پاهایم خوابشان برده [سر شده اند] .
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
paroli U دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
in tow <idiom> U برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
slave drivers U نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
aposteriori U از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
latifundium U ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
slave driver U نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
prizing U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
prizes U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
beansprouts U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
leviathan U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
liberty party U حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
leviathans U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
reentrant U روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
good riddance to bad rubbish <idiom> U وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
dictatorship U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
dictatorships U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
scitovsky double criterion U که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
pareto criterion U ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com