Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maximum
U
منتهی درجه بزرگترین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pinnacles
U
منتهی درجه
pinnacle
U
منتهی درجه
by
<adv.>
U
منتهی
no later than
<adv.>
U
منتهی
at the latest
[postpositive]
<adv.>
U
منتهی
at the utmost
U
منتهی
at latest
U
منتهی
supreme
U
منتهی افضل
terminate in
U
منتهی شدن به
conduce
U
منتهی شدن به
on monday at latest
U
منتهی تا دوشنبه
at f.
U
منتهی خیلی باشد
terminated
U
خاتمه دادن منتهی
cuspidate
U
منتهی به نوک تیز
terminates
U
خاتمه دادن منتهی
terminate
U
خاتمه دادن منتهی
ship's rail
U
راه اهن منتهی به کشتی
westernmost
U
واقع در منتهی الیه غرب
lead in
U
چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
eldest
U
بزرگترین
best
U
بزرگترین
maximus
U
بزرگترین
supreme
U
بزرگترین
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
masculinerhme
U
قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
one's biggest worry
[problem number one]
U
بزرگترین نگرانی
line of most gradient
U
خط بزرگترین شیب
lion's share
U
بزرگترین سهم
maximum
U
بزرگترین وبالاترین رقم
lion share
U
بزرگترین یا بهترین بخش
He is my eldest son.
U
او بزرگترین پسر من هست.
fall line
U
بزرگترین خط شیب کوه
greatest lower bound
[glb, GLB]
U
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
great circle
U
بزرگترین دایره محیط یک کره
greatest common measure
U
بزرگترین بخش یاب مشترک
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highest
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
highs
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
lloyd's
U
بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
princessroyal
U
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
infimum
U
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
eagle owl
U
شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
petticoats
U
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
longboat
U
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
petticoat
U
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
He is the greatest scientist on earth.
U
بزرگترین دانشمند روی زمین است
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
long boat
U
بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
maximum
U
بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum
U
بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
maximum
U
بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
msb
U
بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
most significant bit
U
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
first fit
U
تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
lord chancellor
U
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
microprocessors
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessor
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
proportions
U
درجه
run of the mine
U
بی درجه
scalage
U
درجه
ranks
U
درجه
rank
U
درجه
proportion
U
درجه
elevations
U
درجه
second class
U
درجه 2
third rate
U
درجه سه
classy
U
درجه یک
lengths
U
درجه
length
U
درجه
third-rate
U
درجه سه
elevation
U
درجه
second class
U
درجه دو
ranked
U
درجه
degrees
U
درجه
top hole
U
درجه یک
tophole
U
درجه یک
topnotch
U
درجه یک
degree
U
درجه
grade
U
درجه
high-class
U
درجه یک
gauges
U
درجه
gauged
U
درجه
gauge
U
درجه
echelons
U
درجه
echelon
U
درجه
first class
U
درجه یک
nobby
U
درجه یک
grades
U
درجه
number one
U
درجه یک
slap-up
U
درجه یک
top-notch
U
درجه یک
marks
U
درجه
mark
U
درجه
aquastat
U
درجه
gage=gauge
U
درجه
chinical t.
U
درجه
top
U
درجه یک
kyu
U
درجه
equally
<adv.>
U
به یک درجه
copacetic
U
درجه یک
gauge=gage
U
درجه
gauge glass
U
درجه اب
second rate
U
درجه دو
clinical thermometer
U
درجه
rates
U
درجه
gage
U
درجه
just as well
<adv.>
U
به یک درجه
rate
U
درجه
scale
U
درجه
low grade
U
کم درجه
pitch
U
درجه
second-rate
U
درجه دو
title
U
درجه
first string
U
درجه یک
pitches
U
درجه
copesetic
U
درجه یک
titles
U
درجه
degree of precision
U
درجه دقت
rear sight
U
شکاف درجه
degree of saturation
U
درجه اشباع
berating
U
خلع درجه
degree of polymerization
U
درجه بسپارش
ninth
U
درنهمین درجه
degree of advancement
U
درجه پیشرفت
degree of freedom
U
درجه ازادی
degree of dissociation
U
درجه تفکیک
ninths
U
درنهمین درجه
gradational
U
به ترتیب درجه
degree of curve
U
درجه انحناء
degree of crystalinity
U
درجه بلورینگی
degree of relationship
U
درجه خویشاوندی
degree of compaction
U
درجه تراکم
degree of centralization
U
درجه تمرکز
berates
U
خلع درجه
reversible elbow
U
زانوی 09 درجه
elevation scale
U
طبلک درجه
third rate
U
درجه سوم
second class
U
درجه دوم
second class
U
دومین درجه
elevation stop
U
حد نهایی درجه
first rate
U
نخستین درجه
inferiors
U
درجه دوم
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
inferior
U
درجه دوم
first rate
U
درجه اول
first class brick
U
اجر درجه یک
stages
U
درجه مرحله
first class
U
درجه اول
stage
U
درجه مرحله
octan rating
U
درجه اکتان
elevation scale
U
مقیاس درجه
third-rate
U
درجه سوم
first water
U
درجه اول
berated
U
خلع درجه
degree opulence
U
درجه توانگری
efficacity
U
درجه تاثیر
berate
U
خلع درجه
dot pitch
U
درجه نقطه
royal honor
U
درجه سلطنتی
whither
U
بکدام درجه
gaduate
U
درجه دار
fuel grade
U
درجه سوخت
salinity
U
درجه شوری
eldership
U
ارشدیت درجه
electrical degree
U
درجه الکتریکی
elevating arc
U
قطاع درجه
elevation circle
U
قطاع درجه
measuring glass
U
درجه دار
puny
U
درجه پست
calibration
U
درجه بندی
oil guage
U
درجه روغن
kelvin degree
U
درجه کلوین
centigrade degree
U
درجه صدبخشی
oxidation degree
U
درجه اکسایش
penetration point
U
درجه نفوذ
to the utmost
U
به منتها درجه
supremely
U
با علی درجه
permanent rank
U
درجه دایمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com