Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
issuant
U
منتشر کننده منتشر شونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blowy
U
بسهولت باطراف منتشر شونده
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
spreader
U
منتشر کننده
diffuser
U
منتشر کننده
diffusor
U
منتشر کننده
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
ecl
U
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
bugs
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
broadcast
U
منتشر
broadcasts
U
منتشر
irradiating
U
منتشر کردن
diffuse
U
منتشر کردن
diffuse
U
منتشر شده
broadcasts
U
منتشر کردن
irradiate
U
منتشر کردن
irradiated
U
منتشر کردن
irradiates
U
منتشر کردن
broadcast
U
منتشر کردن
diffused
U
منتشر شده
diffused
U
منتشر کردن
diffuses
U
منتشر شده
spreads
U
منتشر کردن
spread
U
منتشر کردن
distributed capacity
U
فرفیت منتشر
put forth
U
منتشر کردن
to make a noise
U
منتشر شدن
diffusing
U
منتشر کردن
diffusing
U
منتشر شده
diffuses
U
منتشر کردن
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
get abroad
U
منتشر شدن
circulate
U
منتشر شدن
inedited
U
منتشر نشده
give forth
U
منتشر کردن
circulates
U
منتشر شدن
circulated
U
منتشر شدن
incident light
U
نور منتشر
propagated error
U
اشتباه منتشر شده
unissued shares
U
سهام منتشر نشده
widespread
U
شایع همه جا منتشر
circumfuse
U
باطراف منتشر کردن
spreads
U
منتشر شدن انتشار
diffusively
U
بطور منتشر و یا مفصل
released
U
منتشر ساختن رهایی
republish
U
دوباره منتشر کردن
releases
U
منتشر ساختن رهایی
widespreading
U
شایع همه جا منتشر
spreads
U
منتشر کردن یا شدن
release
U
منتشر ساختن رهایی
spread
U
منتشر کردن یا شدن
spread
U
منتشر شدن انتشار
pantropical
U
منتشر درنواحی گرمسیری
pantropic
U
منتشر درنواحی گرمسیری
reported statistics
U
امارهای منتشر شده
the volume that preceded
U
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
diffuse
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffusing
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
get about
U
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffuses
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
spread
U
[منتشر کردن مایع روی سطح]
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book
U
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
This dictionary is published(printed) in three volumes.
U
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
led
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
propagate
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagating
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
Yellow Book
U
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publishes
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
published
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
publish
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
broaden
U
وسیع کردن منتشر کردن
circulates
U
دایر کردن منتشر کردن
broadening
U
وسیع کردن منتشر کردن
broadened
U
وسیع کردن منتشر کردن
broadens
U
وسیع کردن منتشر کردن
to put forth
U
منتشر کردن چاپ کردن
circulated
U
دایر کردن منتشر کردن
circulate
U
دایر کردن منتشر کردن
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
retractive
U
منقبض شونده جمع کننده
disincentive
U
مانع شونده منع کننده
disincentives
U
مانع شونده منع کننده
fondu
U
درهم داخل شونده ونفوذ کننده
congruous
U
درخور درست تلافی کننده یاجفت شونده
armstrong
U
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
precipitated
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitates
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
combination vehicle
U
خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
augmentative
U
متراکم شونده متراکم کننده
self correcting
U
خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
folding
U
تا شونده
squashy
U
له شونده
vimineous
U
خم شونده
diminishing
U
کم شونده
step down
U
کم شونده
deliquescent
U
اب شونده
foldaway
U
کوچک شونده
proliferous
U
تکثیر شونده
migratory
U
جابجا شونده
menstruating
U
بی نماز شونده
virescent
U
سبز شونده
decreasingly
U
بطورکم شونده
menstruating
U
قاعده شونده
incoming
U
وارد شونده
nigrescent
U
سیاه شونده
osculant
U
واقع شونده
fly table
U
میز تا شونده
inhibitor
U
مانع شونده
frequenting
U
تکرار شونده
frequented
U
تکرار شونده
frequent
U
تکرار شونده
technical
U
دگرگون شونده
frequents
U
تکرار شونده
fill in
U
جانشین شونده
inhibiter
U
مانع شونده
perfusive
U
پخش شونده
perfusive
U
پاشیده شونده
tilting board
U
صفحه کج شونده
deterrent
U
مانع شونده
illative
U
منتج شونده
juvenescent
U
جوان شونده
inbound
U
وارد شونده
introgresseive
U
داخل شونده
intrant
U
داخل شونده
increscent
U
زیاد شونده
ingoing
U
وارد شونده
ingoing
U
داخل شونده
concentrator
U
متمرکز شونده
ingravescent
U
سخت تر شونده
ingressive
U
داخل شونده
latescent
U
پنهان شونده
metabolic
U
دگرگون شونده
napidescent
U
سنگ شونده
fusible
U
ذوب شونده
gelable
U
ژلاتینی شونده
concretive
U
سفت شونده
gelable
U
دلمه شونده
stretchier
U
گشاد شونده
stretchiest
U
گشاد شونده
metastatic
U
جابجا شونده
gray
U
سفید شونده
hardenable
U
سخت شونده
locator
U
جایگزین شونده
liquescent
U
مایع شونده
frondescent
U
برگ شونده
eruptional
U
منفجر شونده
payees
U
پرداخت شونده
retractive
U
جمع شونده
rarefactive
U
رقیق شونده
revulsive
U
جابجا شونده
emissive
U
خارج شونده
rigescent
U
سفت شونده
rigescent
U
سخت شونده
emanative
U
صادر شونده
rubescent
U
قرمز شونده
recreant
U
تسلیم شونده
reactive
U
منعکس شونده
restrainer
U
مانع شونده
erubescent
U
سرخ شونده
remittent
U
سبک شونده
accumulating
U
جمع شونده
accumulates
U
جمع شونده
evanescent
U
محو شونده
accumulate
U
جمع شونده
repressive
U
مانع شونده
deterrents
U
مانع شونده
examinee
U
امتحان شونده
excurrent
U
جاری شونده
redintegrate
U
تجدید شونده
payee
U
پرداخت شونده
seceder
U
منتزع شونده
deviator
U
منحرف شونده
deteriorative
U
بدتر شونده
drying
U
خشک شونده
depreciable
U
مستهلک شونده
tabescent
U
لاغر شونده
tensive
U
سفت شونده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com