English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penster U نویسنده بویژه نویسنده مزدور
issuant U منتشر کننده منتشر شونده
writer U نویسنده
composers U نویسنده
the present writer U نویسنده
craftsman U نویسنده
craftsmen U نویسنده
scrivener U نویسنده
scribbler U نویسنده بد
quill driver U نویسنده
penwoman U زن نویسنده
penman U نویسنده
writers U نویسنده
composer U نویسنده
writers U نویسنده ها
authors U نویسنده ها
authoress U نویسنده زن
author U نویسنده
wordsmith U نویسنده
broadcasts U منتشر
broadcast U منتشر
garreteer U نویسنده بی نوا
fantast U نویسنده خیالپرست
technical writer U نویسنده فنی
devils U نویسنده مزدور
neoteric U نویسنده تازه
hack U نویسنده مزدور
report writer U نویسنده گزارش
hacks U نویسنده مزدور
drafter U نویسنده پیام
author U نویسنده موسس
hacked U نویسنده مزدور
devil U نویسنده مزدور
irradiated U منتشر کردن
diffuses U منتشر شده
incident light U نور منتشر
diffuses U منتشر کردن
irradiating U منتشر کردن
diffusing U منتشر شده
irradiate U منتشر کردن
diffusing U منتشر کردن
irradiates U منتشر کردن
diffused U منتشر شده
diffuse U منتشر کردن
distributed capacity U فرفیت منتشر
get abroad U منتشر شدن
spread U منتشر کردن
diffusor U منتشر کننده
diffuser U منتشر کننده
give forth U منتشر کردن
diffused U منتشر کردن
diffuse U منتشر شده
inedited U منتشر نشده
circulate U منتشر شدن
broadcasts U منتشر کردن
to make a noise U منتشر شدن
spreader U منتشر کننده
circulated U منتشر شدن
unissued <adj.> U منتشر نشده
spreads U منتشر کردن
put forth U منتشر کردن
circulates U منتشر شدن
broadcast U منتشر کردن
to make good as a writer U نویسنده موفقی شدن
auctorial U منسوب به نویسنده یا مولف
authorial U موبوط به مصنف یا نویسنده
matthew U نویسنده انجیل متی
idem U همان نویسنده در همانجا
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
nomographer U نویسنده کتاب درباره
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
hagiologist U نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
reporter U جمله ساز نویسنده ناصادق
bel esprit U سخنران یا نویسنده باذوق
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
pen-name U نام مستعار نویسنده
librettist U نویسنده اشعار اپرا
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
pen name U نام مستعار نویسنده
librettists U نویسنده اشعار اپرا
pen-names U نام مستعار نویسنده
pantropical U منتشر درنواحی گرمسیری
spread U منتشر کردن یا شدن
propagated error U اشتباه منتشر شده
releases U منتشر ساختن رهایی
spreads U منتشر شدن انتشار
spreads U منتشر کردن یا شدن
released U منتشر ساختن رهایی
release U منتشر ساختن رهایی
reported statistics U امارهای منتشر شده
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
unissued shares U سهام منتشر نشده
republish U دوباره منتشر کردن
pantropic U منتشر درنواحی گرمسیری
circumfuse U باطراف منتشر کردن
spread U منتشر شدن انتشار
widespread U شایع همه جا منتشر
widespreading U شایع همه جا منتشر
memorialist U نویسنده یاد بود یا لوحه
wanted clerks U دبیر یا نویسنده لازم است
hagiographer U نویسنده شرح حال مقدسین
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
He fabcies himself as a writer (author). U به خیال خودش نویسنده است
phraseologist U جمله ساز نویسنده ناصادق
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
comedist U نویسنده نمایشهای خنده دار
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
city editor U نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
the volume that preceded U جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
blowy U بسهولت باطراف منتشر شونده
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
belletrist U نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
tragedian U نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
diffuse U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffusing U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
get about U ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
spread U [منتشر کردن مایع روی سطح]
free lance U مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
interactive U سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
heading U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
headings U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
the disease threatens to sprea U این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
symbolist U نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
jude U یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
liter any executor U کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
precedent U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
precedents U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
copyright U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyrights U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye' [by Salinger / work title] U ! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت ! [نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
bugs U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
propagating U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagate U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publishes U طبع ونشر کردن منتشر کردن
publish U طبع ونشر کردن منتشر کردن
published U طبع ونشر کردن منتشر کردن
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
circulates U دایر کردن منتشر کردن
broaden U وسیع کردن منتشر کردن
broadening U وسیع کردن منتشر کردن
to put forth U منتشر کردن چاپ کردن
broadened U وسیع کردن منتشر کردن
broadens U وسیع کردن منتشر کردن
circulate U دایر کردن منتشر کردن
circulated U دایر کردن منتشر کردن
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
grub U مزدور نویسنده مزدور
grubbed U مزدور نویسنده مزدور
grubs U مزدور نویسنده مزدور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com