Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
follow
U
منتج شدن
followed
U
منتج شدن
follows
U
منتج شدن
result
U
منتج شدن
resulted
U
منتج شدن
resulting
U
منتج شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
abrasion
سایش منتج ازآلودگی
abrasions
U
سایش منتج ازالودگی
resultant
U
حاصل منتج شونده
derive
U
ناشی شدن از منتج کردن
derives
U
ناشی شدن از منتج کردن
deriving
U
ناشی شدن از منتج کردن
accrue
منتج گردیدن
accrues
U
منتج گردیدن تعلق گرفتن
accruing
U
منتج گردیدن تعلق گرفتن
reflect
U
منتج شدن به
reflecting
U
منتج شدن به
reflects
U
منتج شدن به
consequent
U
منتج
condequent
U
منتج
eventuate
U
منتج شدن نتیجه دادن
illation
U
نتیجه رسان منتج شونده
illative
U
منتج شونده
lead in
U
منتج
sequent
U
منتج ناشی
wind up
U
منتج به نتیجه شدن
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
U
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com