English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 253 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
noise U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power supply U منبع تغذیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
portable U کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
static U MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
sag U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
surge U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surged U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
power supply cable U کابل منبع تغذیه
power supply switch U کلید منبع تغذیه
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
Other Matches
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source U منبع خطی منبع شبکه
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
diet U تغذیه
feeder U خط تغذیه
nourishes U تغذیه
feedings U تغذیه
alimentation U تغذیه
feeding U تغذیه
nurtures U تغذیه
nourishment U تغذیه
nutrition U تغذیه
nurturing U تغذیه
recharges U تغذیه
nourish U تغذیه
nutriments U تغذیه
recharged U تغذیه
recharge U تغذیه
nutriment U تغذیه
nourished U تغذیه
nurtured U تغذیه
nurture U تغذیه
recharging U تغذیه
sustenance U تغذیه
feeders U خط تغذیه
line feed U تغذیه خط
cutler feed U تغذیه کاتلر
cross feed U تغذیه عرضی
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
malnourished U بد تغذیه شده
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anode supply U تغذیه صفحه
anthophagous U تغذیه شده با گل
plate supply U تغذیه صفحه
alimentiveness U قوه تغذیه
ad lib feeding U تغذیه ازاد
breast-feeding U تغذیه پستانی
undernourished U سوء تغذیه
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
bottle-feeding U تغذیه با بطری
bottle feeding U تغذیه با بطری
malnutrition U سوء تغذیه
feeder U سیم تغذیه
feeders U سیم تغذیه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
breast feeding U تغذیه پستانی
pasture U تغذیه کردن
pastures U تغذیه کردن
fed U تغذیه شده
malnourished U دچارسوء تغذیه
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
downfeed U تغذیه رو به پایین
pouring gate U تغذیه قالب
serial feeding U تغذیه نوبتی
magazine feed U تغذیه مخزن
supply cable U کابل تغذیه
feed U تغذیه کردن
feed U تغذیه گردن
feeds U تغذیه کردن
feeds U تغذیه گردن
innutrition U عدم تغذیه
reverse bias U تغذیه معکوس
main supply line U خط تغذیه اصلی
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
power pack U جعبه تغذیه
pasturage U تغذیه کردن
power transformer U مبدل تغذیه
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
paper feer U تغذیه کاغذ
nourish U تغذیه کردن
natural recharge U تغذیه طبیعی
recharge basin U حوضچه تغذیه
mulnutrition U سوء تغذیه
recharge well U چاه تغذیه
injection well U چاه تغذیه
undernourishment U سوء تغذیه
feeder canal U کانال تغذیه
feed pump U پمپ تغذیه
feed pipe U لوله تغذیه
main feed U تغذیه اصلی
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
aliment U تغذیه کردن
dystrophy U سوء تغذیه
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
feeder panel U تابلوی تغذیه
ff U تغذیه کاغذ
feeding center U مرکز تغذیه
form feed U تغذیه کاغذ
food program U رژیم تغذیه
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
feeding problem U مشکل تغذیه
feedway U تغذیه کننده
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
vermivorous U تغذیه کننده از کرم
to eat an unhealthy diet U خوردن تغذیه ناسالم
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
predatorial U تغذیه کننده از شکار
power feed cable U کابل تغذیه برق
predator U تغذیه کننده از شکار
predators U تغذیه کننده از شکار
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
hematophagous U تغذیه کننده از خون
gallivorous U تغذیه کننده از مازو
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
feeding group U گروه تغذیه کننده
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
energizing in field o phase rotation U تغذیه میدان دوار
endophagous U تغذیه کننده ازروی
ichthyophagous U تغذیه کننده ازماهی
input of current U تغذیه و هدایت جریان
long distance supply U تغذیه مسافت دور
pin feed U تغذیه ممتد کاغذ
ration method U روش تغذیه پرسنل
gate U راه تغذیه لشعلث
gates U راه تغذیه لشعلث
negative feeder U سیم تغذیه منفی
myrmecophagous U تغذیه کننده ازمورچه
anthophagous U تغذیه کننده از شهد گل
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
axial feed method U روش تغذیه محوری
feed U خوراندن تغذیه کردن
feeds U خوراندن تغذیه کردن
grazes U تغذیه کردن از چریدن
grazed U تغذیه کردن از چریدن
graze U تغذیه کردن از چریدن
predatory U تغذیه کننده از شکار
supplied U منبع
fount U منبع
cistern U منبع
cistern U منبع اب
rootstock U منبع
references U منبع
small reservoir at well top U منبع
water system U منبع اب
pools U منبع
wellspring U منبع
hotbeds U منبع
hotbed U منبع
head spring U منبع
pooled U منبع
source code U کد منبع
pool U منبع
cisterns U منبع
cisterns U منبع اب
receptacle U منبع
receptacles U منبع
supplying U منبع
origin U منبع
origins U منبع
fountain U منبع
fountains U منبع
source U منبع
resource U منبع
water supply U منبع اب
reference U منبع
water supplies U منبع اب
supply U منبع
resourc U منبع
low voltage supply system U سیستم تغذیه فشار ضعیف
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
downfeed milling machine U دستگاه فرز با تغذیه از زیر
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
supplied U تحویل دادن تغذیه کردن
supplying U تحویل دادن تغذیه کردن
supply U تحویل دادن تغذیه کردن
lf U تعویض سطر تغذیه کاغذ
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
sheet feeder U تغذیه کننده ورق کاغذ
tractor feed printer U چاپگر تغذیه شده تراکتوری
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
agency of communications U منبع ارتباط
second source U منبع دوم
mined U منبع مامن
isogenous U دارای یک منبع
store of value U منبع ارزش
information source U منبع اطلاعات
source data U دادههای منبع
source computer U کامپیوتر منبع
grid bias supply U منبع ولتاژشبکه
heat supply U منبع حرارتی
power supply U منبع انرژی
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
aliunde U از منبع دیگر
illuminant U منبع نور
image source U منبع تصویر
incandescent source U منبع ملتهب
mine U منبع مامن
resource sharing U اشتراک منبع
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com