English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to queen it U ملکه وار رفتارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
behaving U رفتارکردن
behave U رفتارکردن
behaves U رفتارکردن
behaved U رفتارکردن
dolt U احمقانه رفتارکردن
dolts U احمقانه رفتارکردن
act U رفتارکردن اثرکردن
behaves U درست رفتارکردن
acted U رفتارکردن اثرکردن
behaved U درست رفتارکردن
to be down up U بسختی رفتارکردن با
behaving U درست رفتارکردن
behave U درست رفتارکردن
take liberties <idiom> U دوستانه رفتارکردن
egotize U خودپرستانه رفتارکردن
to play the fool U احمقانه رفتارکردن
to behave oneself U درست رفتارکردن
to behave toward U رفتارکردن نسبت به
to do by U رفتارکردن نسبت به
pigs U مثل خوک رفتارکردن
pig U مثل خوک رفتارکردن
take after <idiom> U مثل دیگران رفتارکردن
come into one's own <idiom> U به خاطر شرایط خوب رفتارکردن
slam bang U بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
lord it over <idiom> U رئیس بازی درآوردن ،به صورت رئیسبودن ، رفتارکردن
constitutional monarch U ملکه
queens U ملکه
queen U ملکه
queens bench division U دادگاه ملکه
reigining beauty U ملکه وجاهت
queenvictoria U ملکه ویکتوریا
reginal U در خور ملکه
reginal U لایق ملکه
reginal U ملکه منش
empresses U ملکه امپراتریس
rial U پادشاه ملکه
ladies-in-waiting U ندیمه ملکه
queenly U درخور ملکه
queens U ملکه شدن
queen U ملکه شدن
queenliness U ملکه منشی
queenlike U ملکه وار
queenhood U سمت ملکه
lady-in-waiting U ندیمه ملکه
lady in waiting U ندیمه ملکه
her majesty U در گفتگوی ملکه
monarchs U ملکه شهریار
queendom U قلمرو ملکه
queen dowager U ملکه بیوه
monarch U ملکه شهریار
empress U ملکه امپراتریس
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
dido U ملکه افسانهای کارتاژ
regina U ملکه سلطنت کننده
styled queen U ملقب یا موسوم به ملکه
tzarina U ملکه روسیه تزاری
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
Elizabethan U مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Victoriana U وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
queen can do no wrong U ملکه نمیتواند خطا کند
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
infante U جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
victorianism U سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong U بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Aesthetic Movement U [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com